گنجور

 
ادیب الممالک

مگرد ای پسر گرد دانش که دانش

تنت غرق اندوه تا گردن آرد

ره ابلهی جوی کآیین فکرت

ترا روز تا شب به خون خوردن آرد

تو خر زای و خر میر و خر زی که گردون

پس از هفتصد سال خر مردن آرد

 
sunny dark_mode