بیچاره آدمی که گرفتار عقل شد
خوش آن کسی که کره خر آمد الاغ رفت
ای باغبان منال ز رنج دی و خزان
بنشین بجای و فاتحه برخوان که باغ رفت
ای پاسبان مخسب که در غارت سرای
دزد دغل به خانه تو با چراغ رفت
ای دهخدا عراق و ری و طوس هم نماند
چو بانه رفت و سقز و ساوجبلاغ رفت
یاران حذر کنید که در بوستان عدل
امروز جوقه جوقه بسی بوم و زاغ رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مشکلات و ناکامیهای زندگی انسان میپردازد. شاعر به فردی که به عقل و خرد گرفتار است، افسوس میخورد و به کسانی که بدون دغدغه زندگی میکنند، حسرت میزند. او به باغبان توصیه میکند از رنج گذشته غمگین نباشد زیرا باغ او از بین رفته است. همچنین به پاسبان یادآوری میکند که دزدان به درون خانهاش آمدهاند و امنیت او به خطر افتاده است. در ادامه به وضعیت بد و نابودی شهرها و مناطق اشاره میکند و از وضعیت ناگوار بوستان عدل که پر از زاغ و دزد شده، خبر میدهد. این شعر تصویری تلخ از جامعه و عوامل مختلفی که باعث شکست و نابودی میشوند، ارائه میدهد.
هوش مصنوعی: آدمی که عقل و فکرش او را به دردسر میاندازد، چه بدبختی دارد! اما خوش به حال کسی که ساده و بیدغدغه زندگی کند و مانند خر بیخبر از مشکلات باشد.
هوش مصنوعی: ای باغبان، ناراحت نباش از سختیهایی که در گذشته و در فصل پاییز گذشت. حالا بنشین و فاتحهای بخوان چون که باغ و زیباییاش از دست رفته است.
هوش مصنوعی: ای نگهبان، بیدار باش و خواب نرو؛ زیرا در تاریکی شب، دزد فریبکار با چراغی به خانهات آمده است و در حال غارت است.
هوش مصنوعی: ای دهخدا، عراق و ری و طوس هم از بین رفتند، همانطور که بانه، سقز و ساوجبلاغ نیز از دست رفتند.
هوش مصنوعی: دوستان، حواستان جمع باشد که امروز در باغ عدل، پرندگان سیاه زیادی به چشم میخورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.