درین چمن که هوار و به اهتراز آورد
گل شکفته از آنروی دلنواز آورد
غنیمتی است مرا زندگی که رضوان باز
در بهشت بروی حبیب باز آورد
گل و شکوفه دگرگون نموده پنداری
نشانی از رخ محبوب جانگداز آورد
زمین عجایب تاریخی آشکار کند
جهان حقیقت هر عیش بر مجاز آورد
گر از عجایب گیتی همی نویسم باز
و یا مجاز نگارم چگونه باز آورد
هزار شرح و هزاران قضیه می باید
یکی به بدرقه، آن یک به پیشباز آورد
بجز دو دوست زرافشان خواجه تا امروز
ندیده ام که گلی رنگ مه فراز آورد
گلی است دست سپهدار اعظم سلطان
که هر چه یابد گوئیش کارساز آورد
خدایگانا میرا توئی که از تحقیق
فلک بر روی تو سجده، زمین نیاز آورد
منم ستاده یکی پیر منحنی بدرت
که آسمان به سخن گفتنم نماز آورد
مرا تو مردم خواندی گمان نمی کردم
که مردمی منت رو باهتزار آورد
از آنکه حقه پندار در کفم دادی
شکسته دستم آیین به حقه باز آورد
نعوذبالله استغفرالله این نسبت
جماعتی را ای خواجه در گداز آورد
ز من که خاک توأم دل مگیر و سخت درآی
که نیکبخت نگاریت رسم ناز آورد
خدا کند که تو باشی همیشه مثل کسی
که نازنین دل او بر دو جهان جهاز آورد
چو راست گیری ابرو، جهان کنی روشن
چو چین برو فکنی دل بترکتاز آورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و دلنوازی گلها در چمن سخن میگوید و به زندگی و عشق اشاره میکند. او به بهشت و محبوبش اشاره میکند و از زیباییهای زمین و عجایب آن یاد میکند. شاعر به تجربیات و اندیشههای خود میپردازد و بر دوستی و محبت تأکید دارد. در نهایت، او از خداوند میخواهد که همیشه محبوبش را در کنار داشته باشد و دلش را روشن کند. مفهوم کلی شعر عشق، زیبایی و ستایش خداوند و محبوب است.
هوش مصنوعی: در این باغ که جنب و جوش و سر و صداست، گلی شکوفا شده که زیبایی دلپذیری را به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: زندگی برای من فرصتی است که در آن، خداوند دوباره عشق را به میهمانی بهشت بازگرداند.
هوش مصنوعی: گل و شکوفه تغییراتی کردهاند و به نظر میرسد که نشانهای از چهره محبوبی آوردهاند که دل را میسوزاند.
هوش مصنوعی: زمین اسرار گذشته را به نمایش میگذارد و جهان واقعی شادیها را از خیال و توهم جدا میسازد.
هوش مصنوعی: اگر من از شگفتیهای جهان بنویسم، حتی اگر مانند یک تصویر خیالی نیز باشد، چگونه میتوانم آن را دوباره به دست آورم؟
هوش مصنوعی: برای هر هزار داستان و موضوعی که وجود دارد، تنها یک مورد کافی است تا به استقبالش برویم و آن را بدرقه کنیم.
هوش مصنوعی: جز دو دوست خوبم، هنوز کسی را ندیدهام که به زیبایی و رنگ و صفای گل باشد.
هوش مصنوعی: یک گل است که در دستان یک فرمانده بزرگ قرار دارد و هر چیزی را که پیدا کند، میتواند به کار بیفزاید و مفید باشد.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، تو هستی که به خاطر علو مقام و شرفت، آسمانها بر روی تو سجده میکنند و زمین به تو نیازمند است.
هوش مصنوعی: من یکی پیر با تجربه هستم که به خاطر سخنانم، آسمان نیز به عبادت وادار شده است.
هوش مصنوعی: تو مرا انسان نامیدی، اما من هرگز تصور نمیکردم که انسانی که به من منت گذاشته، چنین رفتاری از خود نشان دهد.
هوش مصنوعی: از آنجا که به من قدرت فریب دادن و نیرنگ زدن دادی، اکنون دستم دچار شکست و ناکامی شده است.
هوش مصنوعی: به خدا پناه میبریم و از او طلب بخشش میکنیم. این نسبت را درباره این گروه، ای آقا، در آتش حسرت نزن.
هوش مصنوعی: از من که خاک پای توام دلگیر نشو و سخت مشو، زیرا که معشوقهی خوشبختت به ناز و محبت رفتار خواهد کرد.
هوش مصنوعی: امیدوارم همیشه مانند کسی باشی که محبوبش به او دو جهان را هدیه داده است.
هوش مصنوعی: وقتی که ابروی زیبا و خوش فرم را درست و به جا برمیداری، دنیای اطرافت را روشن و زیباتر میسازی؛ مانند اینکه چین و چروکهای صورت را با محبت و توجه محو میکنی و دلها را شاد و سرزنده میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.