گنجور

 
ادیب الممالک

ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی

شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی

گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم

ماند ستوار از برای همتت بنیان گیتی

گرنه عزمت سد شادی گرد عالم راست کردی

سیل غم افکنده بودی رخنه در ارکان گیتی

راست گویم بی تو گیتی قالبی بی روح باشد

زانکه گیتی چون تنستی و تو هستی جان گیتی

جشن میلاد حسین ابن علی را تازه کردی

لوحش الله گوی سبقت بردی از میدان گیتی

طاعت آوردی در اینره تا جهانی شد مطیعت

بندگی کردی در ایندر تا شدی سلطان گیتی

با تو پیمان جهان محکم شد اکنون گرچه هرگز

تاکنون با هیچکس محکم نشد پیمان گیتی

اقتدار و مردمی این بس که طبعت آشکارا

شد کفیل دور گردون ضامن تاوان گیتی

ای مظفر شاه شاه ثانی ناصرالدین شاه سوم

ای محمد شاه چارم پنجمین خاقان گیتی

راست گویم کاین نظام السلطنه در پیشگاهت

تالی بوذرجمهر است ای انوشروان گیتی

تا نخشکد شاخ فضلت در زمستان حوادث

تا نخوشد گلبن جودت به تابستان گیتی

آنقدر سرسبز بادا کشتزار عدل و دادت

کش نیارد به درویدن تا ابد دهقان گیتی