چون کَواکِب تابِع بُرج است دارُالمُلک ایران
وندرین برج است واله هوش برنایان و پیران
هر کجا حصنی است استحکام آن از برج باشد
حصن ایران شد ز استحکام برج امروز ویران
برج ما گاهی به ترکی باشد و گاهی به تازی
برج ترکی زآنِ ملت برج تازی از وزیران
هر وزیری سازد اندر سایهٔ هر برج باغی
ایمن از سرمای تشرین ماه و گرمای جزیران
میوهاش صرف قمار اندر رواق منتوکارلو
حاصلش خرج طلسم اندر اجاق میرمیران
یک درِ باغش به کاشان شد درِ دیگر به قزوین
یک سر شاخش به دولاب است و یک سر در شمیران
چون کلید برج رزق اندر کف مرنارد باشد
جای رزق اندوخت زرق و جای نور را افروخت نیران
جز وزیران دغا وآن مستشاران فرنگی
یا گروهی را که میآید سفارش از سفیران
جمله اعضای وزارتخانهها بیمزد و منت
رایگان خدمت کنند از کفشداران تا دبیران
گر فرامُش ساختی ایران وزیران را ز خاطر
ور به خاطر داشتی سالار توران پند پیران
ملک ایران سخرهگردان توران، مینگشتی
کشور توران همیشد بهرهٔ شاهان ایران
گر شنیدی زاد فی الطنبور نغمه رازش آن شد
کز گلوی بختیاری بشنوی بانگ عشیران
ای نسیم فضل حق این مردگان را زنده فرما
ای سموم قهر یزدان این وزیران را بمیران
کاین وزیران پیش ما گرگند و پیش دشمنان سگ
بر اَجانِب تاجبخشانند و از ما باجگیران
ای وزیر آخر گر انسانی طریق مردمی پو
ور مسلمانی بپرس از حالت اخوان و جیران
تو ترکمان میزنی از فرط سیری روی مسند
من ز جوع از پا فتاده پشت یخچال صغیران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.