ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۱ ای زلف مسلسلت بلای دل من وی لعل لبت گره گشای دل من من دل ندهم به کس برای دل تو تو دل به کسی مده برای دل من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای معشوقش اشاره میکند و میگوید که زلفهای او برای دل او دردسرآفرین و لبهایش گرهگشای مشکلات عاشقانهاش است. او تأکید میکند که دلش را فقط برای معشوق مینهد و از او میخواهد که دلش را به کسی دیگری ندهد.
هوش مصنوعی: زلفهای پیچ در پیچ تو برای دل من دردسر شده و لبهای زیبای تو، مشکلهای دل من را حل میکنند.
هوش مصنوعی: من برای تو عشق و دلم را به کسی نمیسپارم، تو هم برای من دل و عشقت را به کسی دیگر نده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای کرده بسی جفا به جای دل من
از عشق تو شد ز جای پای دل من
یک روز نجسته رضای دل من
این است و از این بتر سزای دل من
ای چشم سیاه تو بلای دل من
مشتاق تو شد دلم برای دل من
ای زلف مسلسلت بلای دل من
وای لعل لبت گره گشای دل من
من دل ندهم بکس برای دل تو
تو دل بکسی مده برای دل من
ای گلخن غم کرده سرای دل من
خون داده بجای می سزای دل من
بر ساقی بزم تو جه تهمت بندم
می خون جگر کند هوای دل من
امشب ز سر صدق و صفایِ دل من
در میکده آن هوش ربایِ دل من
جامی به کفم داد که بستان و بنوش
گفتم نخورم گفت برای دلِ من
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.