ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۸ ای دوست ترا به جملگی گشتم من حقا که درین سخن نه زرقست و نه فن گر تو ز وجود خود برون جستی پاک شاید صنما به جای تو هستم من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دوست خود میخواهد که در خود به جستوجو بپردازد. او تصریح میکند که سخنانش خالصانه و بدون فریب است. اگر دوست از وجود خود خالص شود و به عمق وجودش نگاه کند، شاید در واقع حضور او مانند یک معشوق واقعی باشد.
هوش مصنوعی: ای دوست، من به تمام وجودم به تو وابستهام و بهراستی در این حرفم هیچ گونه دروغ و تزویر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر از وجود خود فراتر بروی و خود را پاکسازی کنی، ممکن است که من به جای تو حاضر شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سیب و گل و سیم دارد آن دلبر من
سیبش زنخ و گل دو رخ و سیمش تن
بنگر به رخ و دو زلف آن سیم ذقن
تا لاله به خروار بری ، مشک به من
افتاده منم به گوشهٔ بیتِ حَزَن
غمهای جهان مونس غمخانهٔ من
یا رب تو به فضل خویش دندانم را
بخشای به روح حضرت ویس قَرَن
پیچان درختی نام او نارون
چون سرو زرین پر عقیق یمن
نازنده چون بالای آن زاد سرو
تابنده چون رخسار آن سیمتن
شاخش ملون همچو قوس قزح
[...]
ای دوست بجملگی تو را گشتم من
حقا که دراین سخن نه ذوق است و نه فن
گر تو ز خودی خود برون جستی پاک
شاید صنما بجای تو هستم من
عضوی ز تو گر دوست شود با دشمن
دشمن دو شمر تیغ دو کش زخم دو زن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.