بخش ۸۶ - و من الطبقة الثانیة ایضاً ابوبکر وراق ترمذی
نام وی محمدبن عمر الحکیم الترمذی، باصل از ترمذ بوده و تربت وی آنجاست، و ببلخ بودی، خال بوعیسی ترمذیایذ صاحب مسند احمد خضرویه٭ دیده و باوی صحبت کرده و با محمد سعد ابراهیم زاهد صحبت کرده و نیز باحمد عمر خشنام بلخی و جز ازیشان. ویرا کتب است مشهور، درانواع ریاضات و معاملات و ادب و زهد.
شیخ الاسلام گفت: هر که را باید کی ویرا بشناسد، گوی! کتاب عالم و متعلم وی فرونگر. تا به بینی. وی توریة و انجیل و زبور و کتب آسمان خوانده بود، و ویرا دیوان شعر است. وی گفت: که دولت دین در تقوی است، و گفته که تقوی عاقبت ایمانست.
شیخ الاسلام گفت: که تقوی درین رویت ایمانست چون آن بشود، ایمان ضایع است تقوی پرهیز بود دایم، و ترس دایم بود، کسی که بربیم بنه گذشته بود، اقتدا نشاید باو صحبت مدارید، باید که مشاهدات ترا از بیم بگرداند نه دلیری.
وی حکم بود عارف نه صوفی. صوفی چیزی دیگری است، و گفت: عالم فرود از سخن خویشست و حکیم با سخن خویش است برابر، و عارف و محقق ورای سخن خویشست. بوبکر وراق امام روزگار خود بوده. بوالقسم. حکیم اسحق بن محمد اسماعیل
حکیم اسحق بن محمد اسماعیل سمرقندی، و گویند نام وی احمد بن اسماعیل، از مشایخست صحبت کرده بود بابوبکر وراق و ویرا نخست نیکو در معاملات و عیب نفس و آفات اعمال و معرفت زمان. وی گفته: که ار پس مصطفی پیغامبری روا بودید در ایام ما آن بوبکر وراق بودی از علم وی و حکمت و شفقت وی بر خلق و عدم و انصاف.
شیخ الاسلام گفت بوبکر وراق عارف بوده صوفی. وی گفت: تصفیه عبودیة اثبات مجوسیة است و انکار ربوبیة.
شیخ السلام گفت: کی بوبکر صغدی ازین طایفه است شاگرد بوبکر وراق وی گوید کی: بوبکر وراق مرد کریم بود، خدای را بمزد کار نکردی که ور تعظیم کردی. شیخ الاسلام گفت: که بوبکر وراق را شاگرد بوده هاشمی سغدی از سغد سمرقند با او میبود تا مرگ، که بوبکر وراق گوید: که بوبکر وراق گوید: کی سخن افزونی دل سخت کند. شیخ الاسلام گفت: گه پیش ازو گفتهاند: که خواب فراوان و خورد فراوان، و گفت فراوان، دل سخت کند. بوبکر وراق «گفت» که آن گفت فراوان در خیر و شر است. هم وی گفت: که سیاحت و سفر چه کنی، آنجای که ارادت تو در واخ شد، و سرو کار تو از آنجای برخاست آنجای در واخ دار، و بآنجاء باز بنشین تا تمام شود، و برین معنی بوالخیر تیناتی سخن گفته.
شیخ الاسلام گفت: هر که اکنون بسفر شود، بترک نماز و ترک مذهب بگفته بود، وی از عصمت بیرونست. ان اللّه مع الذین اتقوا والذین هم محسنون.
شیخ الاسلام گفت، که حسین تزمذی گوید: که با ابوبکر وراق میرفتم در راه، بریک سوی ردای وی حرف خادیدم، و بردیگر سوی میم. پرسیدم: که این چیست؟ گفت: آنرا نوشتهام، تا هرگه خابینم اخلاصم یاد آید و کی میم بینم، من و تم یاد آرید.
شیخ الاسلام گفت: کی اخلاص آن بود: که در معاملات بازو کسی بنه بینی و با خلق مروت بود تا ناگوار نبی «بر» آدم. و هم بوبکر وراق گفت:
که عارف نبود که علم معرفت گوید پیش ابناء دنیا. وی گفت: که مردمان سهاند: علما و امرا و قرا چون علماء تباه شود، فساد طاعت افتد، و چون فساد امرا بود، فساد معاش بود، و چون فساد قرا بود، فساد اخلاق بود. و هم وی گفت: که خضوع فاسقان به از صولت مطیعان. «و یحیی معاذ٭ گفت: انکسار العاصین خیر من صولت المطیعین».
شیخ الاسلام گفت: که بوبکر گوید: کی محمد مسلم حصیر باف با مهمانی بود، با یوسف ترمذی، میزوان مشغول بود در چیزی. محمد مسلم گفت: زود باشید کی من کاری دارم. وی زاهد بود و عابد، دل وی به ورد معلق بود. یوسف خیاط گفت: باش و ترا جز ازان کاریست، کی اللّه پیش تو آرد، و تو نیز بران از خانه بیامدهٔ!
که باز خانه شوی. سی سالست تا من بران از خانه میبایم، کی بازخانه نشوم. بوبکر وراق گوید: که آن دو سخن بو یوسف مه بود از صد ساله عبادت محمد مسلم، بوبکر وراق گفت: ربما اصلی للّه رکعتین فانصرف منهما، و انما بمنزلة من یصرف عن السرقة من الحیا،
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: محمد بن عمر حکیم ترمذی از علماء بزرگ اسلامی و اهل زهد بود که در ترمذ به دنیا آمد و با مشاهیر زمان خود، نظیر بوعیسی ترمذی و بوبکر وراق ارتباط داشت. وی به مطالعه و تدریس علوم دینی مشغول بود و آثارش شامل کتب مختلفی در زمینه ریاضات روحی و اخلاقی میشود. شیخ الاسلام در مورد او میگوید که وی بر موضوع تقوی و آداب دینی تاکید داشت و بر این باور بود که تقوی اساس ایمان است.
بوبکر وراق، که از شاگردان او بود، به عنوان عالمی بزرگ شناخته میشود و بر این عقیده بود که فساد در جامعه زمانی رخ میدهد که علما و صاحبان قدرت به انحراف بروند. این شخصیتها بر اهمیت اخلاص در عمل و پرهیز از ریا تاکید داشتند و به بیان نظرات عمیق درباره اخلاق و دین میپرداختند.
در نهایت، آموزههای آنان بر پیروی از اصول دینی و پرهیز از دنیازدگی و ریاکاری تاکید داشت و به دنبال تقویت ایمان و اخلاق در جامعه بودند.
هوش مصنوعی: وی شخصیتی به نام محمد بن عمر حکیم ترمذی دارد که اصالتاً اهل ترمذ است و در همان جا به خاک سپرده شده است. او در بلخ زندگی کرده و با افرادی چون بوعیسی ترمذی، صاحب مسند احمد خضرویه و همچنین محمد سعد ابراهیم زاهد و احمد عمر خشنام بلخی در ارتباط بوده است. این شخصیت آثار معروفی در زمینههای مختلف از جمله ریاضت، معاملات، ادب و زهد دارد.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام فرمود: هر کس میخواهد شخصی را بشناسد، باید به کتابهای عالم و دانشآموز او نگاه کند تا از آنها بفهمد. او تمامی متون مذهبی مانند تورات، انجیل، زبور و سایر کتابهای آسمانی را خوانده و خودش نیز شاعر بوده است. او بیان کرده که قدرت و اقتدار دین در تقواست و تأکید کرده که تقوا نتیجه ایمان است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام فرمودند که تقوا به معنای ایمان است و هنگامی که ایمان ضایع شود، تقوا نیز از دست میرود. تقوا یعنی همیشه پرهیز کردن و همواره ترسیدن. اگر کسی در مورد ترس و هراس خود غفلت کند، نباید به او اقتدا کرد و با او صحبت نمود. باید تلاش کنی که مشاهداتت را بر اساس ترس از خداوند شکل بدهی و نه بر اساس دلیری.
هوش مصنوعی: او به عنوان یک عارف شناخته میشود، نه یک صوفی. صوفی به مفهوم دیگری اشاره دارد. او گفت: یک عالم پایینتر از سخن خود است و یک حکیم در برابر سخن خود قرار دارد، اما یک عارف و محقق فراتر از سخن خود است. بوبکر وراق در زمان خود به عنوان امام شناخته میشد و بوالقسم نیز وجود داشت. حکیم اسحق بن محمد اسماعیل نیز از شخصیتهای برجسته است.
هوش مصنوعی: اسحاق بن محمد اسماعیل سمرقندی، که برخی او را احمد بن اسماعیل نیز مینامند، از شخصیتهای برجستهای است که در مورد بابوکِر وراق بحث کرده و از او به عنوان فردی نیکو در معاملات، آگاهی از عیوب نفس و آفات اعمال، و شناخت زمان یاد کرده است. وی چنین بیان میکند که اگر در زمان ما پیامبری پس از حضرت محمد (ص) لازم بود، آن پیامبر شخص بوبکر وراق بود به خاطر علم، حکمت و محبت او به خلق و همچنین انصافش.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام فرمود که بوبکر وراق فردی عارف و صوفی بوده است. او به این نکته اشاره کرد که پاکسازی عبودیت به معنای اثبات مجوسیگری و انکار ربوبیت است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که بوبکر صغدی از شاگردان بوبکر وراق است. بوبکر وراق درباره بوبکر وراق میگوید که او فردی با کرامت بوده و کارهایش را برای خداوند انجام داده و نه برای جلب توجه دیگران. شیخ الاسلام ادامه داد که بوبکر وراق، هاشمی سغدی را که از سغد سمرقند بوده و تا زمان مرگ با او بوده، به عنوان شاگردش معرفی کرده است. بوبکر وراق اشاره میکند که سخن گفتن زیاد میتواند دل انسان را سخت کند. شیخ الاسلام نیز یادآور شد که پیش از این گفتهاند خواب و خوراک زیاد و همچنین سخن گفتن زیاد موجب سختی دل میشود. بوبکر وراق همچنین میگوید که در سفر، جایی که ارادت آدمی باشد، باید بایستد و در آنجا استراحت کند تا کارها به پایان برسد و به این موضوع بوالخیر تیناتی نیز اشاره کرده است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: هر کسی که در حال حاضر به سفر برود و نماز را ترک کند یا از مذهب خود فاصله بگیرد، این شخص از حمایت الهی خارج است. خداوند با کسانی است که پرهیزکار و نیکوکارند.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت که حسین تزمذی بیان میکند: من با ابوبکر وراق در حال رفتن بودم، و بر روی ردا (لباس) او کلمهای نوشته بودم و به سوی دیگرش نیز حرف "میم" را نوشته بود. از او پرسیدم: این چه چیزی است؟ او پاسخ داد: من این را نوشتهام تا هر وقت خوابم ببرد، یادم بیفتد که باید به اخلاص فکر کنم و هر زمان که "میم" را میبینم، شما و طمطم را به یاد میآورم.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: اخلاص حقیقی زمانی است که در کارهای خود به دیگران ظلم نکنیم و با مردم با مهربانی و بزرگواری رفتار کنیم تا کسی از ما رنجیده نشود. همچنین بوبکر وراق گفت:
هوش مصنوعی: عارف میگوید که در دنیا سه دسته از مردم وجود دارند: علما، امرا و قرا (قرآنخوانان). وقتی علمای دینی به فساد بیفتند، اطاعت از دست میرود. اگر امرا دچار فساد شوند، وضع معیشت مردم به هم میریزد و اگر قرا دچار فساد شوند، اخلاق مردم فاسد میشود. او همچنین بیان میکند که خضوع و ناتوانی گنهکاران از قدرت و سلطه مطیعان بهتر است. یحیی معاذ نیز میگوید که شکست و انکسار گنهکاران بهتر از سلطنت و قدرت مطیعان است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که بوبکر گفت: محمد مسلم حصیر باف در حال مهمانی با یوسف ترمذی بود و مشغول کاری بودند. محمد مسلم گفت: سریعتر باشید، زیرا من کاری دارم. او فردی زاهد و عابد بود که دلش مشغول ذکر و یاد خدا بود. یوسف خیاط به او گفت: صبر کن، آیا به جز این کاری داری؟ زیرا خداوند تو را نزد خود میآورد و تو نیز به همین دلیل از خانه بیرون آمدهای!
هوش مصنوعی: در این متن آمده است که شخصی به فکر اینکه دوباره به خانه برگردد، نگرانی دارد. او سی سال از خانه دور بوده و از خود میپرسد چه زمانی میتواند به خانه برگردد. بوبکر وراق اشاره میکند که آن دو جمله از یوسف نشاندهندهای از عبادت صد ساله محمد مسلم است. او میگوید شاید کسی فقط دو رکعت نماز بخواند و از آن برگردد که این مانند کسی است که از دزدی بازگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.