بخش ۲۴ - و من طبقة الاولی من المتقدمین احمد بن عاصم الانطاکی
کنیه ابوعلی و یقال ابوعبداللّه، و این درستر از قدیمان مشایخ ثغور است، از اقران بشر حافی و سری و حارث محاسبی ٭ و گفتند کی فضیل عیاض دیده بود از استادان احمد بن ابی الحواری ٭.
شیخ الاسلام گفت: که وی گفت. ای کاشک تو بازو خالی دانی شد.و هم احمد گوید. امام هر عمل علم است، و امام هر علم عنایت و هم احمد عاصم گوید. کی اللّه تعالی میگوید. انما اموالکم و اولادکم فتنه و نحن نستزید من الفتنه، و ما از فتنه زیادت میخواهیم.
نصرآبادی گوید. کی وی جاسوس دل بود. احمد عاصم گفت و افقفا الصالحین فی الجوارح و خالفنا هم فی الهمم. و احمد بواحواری گوید که وی گفت. من اول الرضا.
محمد بن منصور الطوسی: شیخ الاسلام گفت وی ببغداد بوده صوفیست محدث. استاد عثمان بن سعید الدارمی است و از وی روایت کند، و استاد بوالعباس مسروق است و بوجعفر حداد مهین و بوسعید خراز از سید و استاد جنید ٭ از علماء ظاهرست
شیخ الاسلام گفت: اسحق حافظ مرا گفت، که بوالفضل باعمران گفت، که بوبکر دقی گفت کی بوبکر زقاق مصری گفت، که بوسعید خراز ٭ گفت که محمد منصور طوسی گفت: که در طوف بودم، مردی طواف میکرد و میزارید و میگفت خداوند! آن گم شدهٔ من با من ده! من مینگرستم در زاری او آخر گفتم: آن گم شدهٔ تو چیست؟ گفت: عیش داشتم بازو بس خوشی وقتی در بادیه تشنه مانده بودم بیگانانه گفتم: کی تابستان است و بادیه، اکنون آب از کجا آرم، هلاک شوم. در ساعت میغ برآمد، و باران در استاد عظیم، چنانکه گفتم اکنون هلاک شوم از غرقاب چون با خود آمدم آن نیکوئی مناغذ شده بود.
شیخ الاسلام گفت: کی او را عقوبت کردند، کی مرا چرا بنه شناختی؟ که در قدرت من تابستان و زمستان یکی بود در قدرت پیر و جوان نبود، کی بود توان بود، کار فراخ بود ویرا فرمان بود. و هم بوسعید خراز گوید: که از محمد منصور پرسیدند از حقیقت فقر، گفت: السکون عند کل عدم، والبذل عند کل وجود.
و هم وی گفت: یحتاج المسافر فی سفره الی اربعة اشیاء: علم یسوسه و ذکر یونسه و ورع یحجزه، و یقین یحمله.
شیخ الاسلام گفت: که همه عمر بسر نشود ازین چهار چیز، که تو خود در سفری روی فرا منزل، هر که ازین چهار چیز مجرد است ضایعست بیعصمت و حفظ اللّه تعالی: علم کی رایض تو بود، که ترا راست و نرم میکند. و یادی که مونس تو بود، تا در تنهائی وحشت نگیرد، و ورعی که باز دارندهٔ تو بود، تا بهر نشایست ننگری. و یقین و وجد که مرکب تو بود، تا با پس نمانی، و در هر چه بی، بزندگانی بی، نه کراهت.
و هم این محمد منصور وقتی سخن میگفت با جمع، یکی گفت: ملامتی نه سخن ما است ما این که ایم؟ وی جواب داد: عند ذکر الصالحین تنزل الرحمه. در ساعت باران در استاد بیهیچ میغ. شیخ الاسلام گفت:
علی عکی مردیست ازین طایفه بمکه بوده، وی گفت! من رضی من الدنیا بالدنیا فهو معلون، و من رضی من العلم فهو مفتون، و من رضی من الزهد بالثناء فهو محجوب، و من رضی من الحق بشیٔ مادون الحق کایناً من کان فهو طاغی.
شیخ الاسلام گفت: تو دانی که دنیا کدامست؟ مادنا من قلبک فالهاک هر کو بدل تو رسد، که دل تو ازو باز پوشد، آن دنیا تو بود، هر چیز که ترا ازو مشغول کند، آن فتنهٔ تو باشد.
آنکه از عالم بعلم راضیست مفتونست، علم سیرت راست، علمی که ترا سیرتی ندهد فتنهٔ تو باشد، آگاهی چه بکار؟ که بان کار کرد نبود، آگاهی که ترا بکار ناید ترا فتنه باشد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره ی زندگی و افکار برخی از شخصیتهای اسلامی و صوفی است. در آن به نکاتی از عقاید و گفتارهای شخصیتهایی چون ابوعلی، فضیل عیاض، و محمد بن منصور الطوسی اشاره شده است. به این ترتیب، از اهمیت علم، ورع، ذکر و یقین در سفر و زندگی صحبت میشود.
به ویژه، توجه به این نکته که دنیا و امور مادی میتوانند انسان را گرفتار فتنه کنند، مطرح میشود. همچنین تحذیر از توجه به ظواهر دنیا و جستجوی حقیقت در علوم و معارف دینی نیز از دیگر موضوعات مورد بحث است. شخصیتها به اهمیت دل و انزوا از دنیا تأکید میکنند و میگویند که انسانی که قلبش به دنیا مشغول باشد، در واقع گرفتار فتنه شده است.
در نهایت، این متن تلاشی است برای تشویق به درک عمیقتر از زندگی معنوی و دوری از مادیات، و نشانههایی از فضائل اخلاقی را در زندگی روزمره نشان میدهد.
هوش مصنوعی: او با کنیه ابوعلی و ابوعبدالله شناخته میشود و از قدیم در میان علمای مناطق مرزی معروف است. او همعصر با شخصیتهای برجستهای مانند بشر حافی، سری و حارث محاسبی بوده است. همچنین گفته شده که فضیل عیاض از استادان احمد بن ابی الحواری بهرهمند بوده است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: او کاش میتوانست تو را رها کند. همچنین احمد میگوید که امام هر عملی علم است و امام هر علمی عنایت دارد. احمد عاصم میگوید که خداوند تعالی میفرماید: «اموال و فرزندان شما تنها فتنهای هستند و ما از فتنه میخواهیم که بیشتر شود.»
هوش مصنوعی: نصرآبادی میگوید که او مانند یک جاسوس در دل مردم است. احمد عاصم گفت که صالحان در رفتار خود در کنار ما هستند، اما در نیت و هدفهایمان با ما تفاوت دارند. همچنین احمد بواحواری نقل میکند که او گفت: «من اولین کسی هستم که به راضی شدن میپردازم.»
هوش مصنوعی: محمد بن منصور الطوسی، شخصی است که در بغداد زندگی میکرد و به تصوف و علم حدیث معروف بود. او استاد عثمان بن سعید دارمی بود و از او روایت نقل میکرد. همچنین، او استاد بوالعباس مسروق، بوجعفر حداد مهین و بوسعید خراز نیز بود و از سید و استاد جنید بهرهمند بود. او از علمای مشهور به شمار میآید.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام بیان کرد که اسحق حافظ از او نقل کرد که بوالفضل باعمران گفت و بوبکر دقی نیز در مورد بوبکر زقاق مصری توضیحاتی داده است. او گفت که بوسعید خراز با محمد منصور طوسی در طواف بود. مردی در حال طواف بود و با ناراحتی درخواست میکرد که خداوند چیزی را که گم کرده به او برگرداند. شیخ الاسلام به زاری او توجه کرده و از او پرسید که آن گم شده چیست. مرد پاسخ داد که شادی و لذت او را گم کرده است و زمانی که در بیابان تشنه مانده بود، به شدت نگران شده بود. در همان لحظه، ابرهایی ظاهر شدند و باران شدیدی باریدن گرفت. او احساس کرد که ممکن است در آب غرق شود و وقتی به خود آمد، متوجه شد که شادی و خوشیاش دوباره او را ترک کرده است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: آیا زمانی که او را تنبیه کردند، چرا تو مرا نشناختی؟ من میتوانستم در قدرت خود، تابستان و زمستان را یکی بدانم و این برای جوانان و پیران امکانپذیر نبود. اگر قدرتی بود، کارش گسترده بود و او فرماندهی میکرد. همچنین بوسعید خراز گفت: از محمد منصور درباره حقیقت فقر پرسیدند، او پاسخ داد: «فقر، آرامش در نبودن هر چیزی و بخشش در وجود هر چیزی است.»
هوش مصنوعی: وی گفت: مسافر در سفر خود به چهار چیز نیاز دارد: علمی که او را هدایت کند، ذکری که باعث آرامش او شود، پارسایی که او را از گناه بازدارد، و یقینی که او را در مسیرش حمایت کند.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت که تمام عمر انسان به چهار چیز بستگی دارد. در سفر زندگی، هر کس که از این چهار مورد محروم باشد، در خطر و بیحفاظ است. اول، علم که راه را به تو نشان میدهد و زندگیات را هموار میسازد. دوم، یاد که همراه توست و در تنهایی، به تو آرامش میدهد. سوم، ورع که تو را از انجام کارهای زشت بازمیدارد و چهارم، یقین و وجد که تو را به پیش میبرد و باعث میشود در زندگی به جلو بروی و از آن لذت ببری بدون هیچ ناخوشایندی.
هوش مصنوعی: محمد منصور وقتی که در جمعی صحبت میکرد، یکی از حاضران گفت: ما برای ملامت کردن اینجا نیستیم، ما چه کسانی هستیم؟ او پاسخ داد: وقتی نام نیکان برده میشود، رحمت وارد میشود. در زمان باران، در حالتی که استاد به شدت و بدون هیچ مشکلی است. شیخ الاسلام گفت:
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: تو میدانی دنیا چیست؟ هر چیزی که به قلب تو برسد و دل تو را از آن باز کند، همان دنیا برای توست. هر چیز که تو را مشغول کند، همان فتنهای است که باید از آن دوری کنی.
هوش مصنوعی: کسی که به دانش ظاهری رضایت دارد، فریبخورده است. علم واقعی باید به انسان سیرتی خوب و نیکو ببخشد. اگر دانشی که داری به تو سیرت ندهد، همانا سبب گمراهی تو خواهد شد. آگاهی وقتی مفید است که برای عمل به آن استفاده شود؛ اگر دانشی داشته باشی که به کارت نیاید، تنها باعث سردرگمیات خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.