بخش ۱۴۸ - و من طبقة الخامسة ایضاً ابوعمر والزجاجی
نام وی محمد بن ابرهیم بن یوسف بن محمد، و گویند که نام وی ابراهیم است واللّه اعلم. و نشاپوری اصل است، صحبت کرده با بوعثمان حیری و جنید و رویم و خواص و گویند که چهل سال در مکه بوده مجاور، در حرم بول نکرده بود و موی نینداخته بود تعظیم حرم را، و پسر را گفته بوبکر را: که هر موی که از من برگیری دانگی ترا دهم. و گویند که قرب شست حج کرده بود.
بوعمر و نجید گوید: که بمکه بودم، و مشایخ وقت چون کتانی و بوالحسین مزین کبیر و صغیر و جز ایشان از مشایخ در حلقه، و صدر همه بوعمر و زجاج بود و چون سخن رفتی، حکم وی کردی و باو حوالت کردندی. پیوسته میگفتی، و سی سال من خلاء جنید٭ بدست خود پاک کردهام و بآن فخر میکردم، در مکه برفته در سنه ثمان و اربعین و ثلثمائه. و بوعثمان مغربی گوید ویرا: و هومن السالکین و آیاته و فضایله اکثر من ان یحصی و یعد. وی گفت:
لان تنقص من البشریة شیٔ
احب الی من ان امشی علی الماء
شیخ الاسلام گفت: کی از بو عمرو زجاج پرسیدند: که مرد ازین باب سخن گوید، و آن حال و مقام او نبود، روا بود ییا نه؟ گفت: که تقصیر خود میداند، میان خود و او، روا بود.
شیخ الاسلام گفت: که سخن خواهی گفت بشفاعت نناز سخن بضرورت گوی بها مراهی ناز. کعبی از بوعمرو پرسید: کیف الطریق الی اللّه؟ گفت: ابشر! فشوقک الیه ازعجک لطلب دلیل یدلک علیه. و قال: و من تکلم عن حال لم یصل الیه، کان کلامه فتنة لمن یسمعه و دعوی یتولد فی قلبه و حرمه اللّه الوصول الی تلک الحال و بلوغه. و قال: الضرورة ما تمنع صاحبه عن القال و القلیل والخبر والاستخبار، و شغله الاهتمام بوقته عن التفرغ الی اوقات غیره
و پدر بوعمر و زجاجی از مشایخ است، نام وی ابرهیم بن یوسف بن محمد الزجاجی کنیه ابواسحق وادابی عمرو در تاریخ بیاوردهاند، از مهینان اصحاب باحفص٭ بود، وویرا مذهب است در ملامت در خلاف نفس.
کان یحکی عنه انه قال: فی خلاف النفس علی دوام الاوقات برکة، و قد ساعدت نفسی مرة فی خطوة فما امکننی تدارکها الی سنین. و بوعمرو نجید هم از طبقه پنجم است، از متاخران گفته و بوعمرو اکاف و بوعمرو هلالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: محمد بن ابراهیم بن یوسف، معروف به ابراهیم، از نشاپور است و چهل سال در مکه و در حرم مجاور بوده است. او به شدت به تعظیم حرم و زینت آن اهمیت میداد و میگفت که هر موی او که برداشته شود، به پسرش بوبکر داده خواهد شد. بوعمرو زجاج و جنید از مشایخ او بودند و او در مکه با آنها نشست و برخاست داشت.
بوعمرو زجاج در مورد عواید و شرایط صحبت میکند و بیان میکند که کسی که در مورد حال خود سخن بگوید، ممکن است برای دیگران فتنهای ایجاد کند. او تأکید میکند که ضرورت اجازه میدهد که افراد از سخن گفتن بیمحتوا بپرهیزند و به تحقق حال خود بپردازند.
پدر بوعمرو زجاج، ابراهیم بن یوسف، نیز از مشایخ مهم بوده و دیدگاههای خاصی در مورد ملامت نفس دارد. او بر اهمیت دوری از وسوسههای نفس تأکید میکند و در عین حال، از تجربیات خود در این زمینه میگوید. بوعمرو نجید از طبقه پنجم متأخران است و به عنوان یکی از شاگردان بوعمرو زجاج شناخته میشود.
هوش مصنوعی: نام او محمد بن ابرهیم بن یوسف بن محمد است و برخی میگویند نام اصلیاش ابراهیم است که خداوند داناتر است. او از نشابور است و با بوعثمان حیری و جنید و دیگران صحبت کرده و گفته میشود که چهل سال در مکه مجاور بوده و هرگز در حرم بول نکرده و مویش را نریخته است و به حرم احترام گذاشته است. او به پسرش بوبکر گفته که هر مویی که از او بگیرد، به او مقداری پول میدهد. همچنین گفته میشود که او به زودی حج را انجام داده است.
هوش مصنوعی: بوعمر و نجید میگویند: در مکه بودم و مشایخ آن زمان مانند کتانی و بوالحسین مزین کبیر و صغیر و جمعی دیگر از مشایخ در حلقه بودند. در صدر آن حلقه بوعمر و زجاج قرار داشتند. وقتی صحبت به میان آمد، او حکم میکرد و به او ارجاع میدادند. همواره میگفت که سی سال است که خلاء جنید را بهدست خود پاک کردهام و به این موضوع افتخار میکرد. در سال ۴۳۳ هجری به مکه رفتم. بوعثمان مغربی میگوید: او از سالکان است و نشانهها و فضایل او بیش از آن است که بشمارند. او نیز گفت:
هوش مصنوعی: هیچ چیز برای من محبوبتر از این نیست که بر روی آب راه بروم، حتی اگر این موضوع باعث کاهش ارزش انسانیام شود.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام فرمود: کسی از بوعمرو زجاج سؤال کرد که آیا جایز است که فردی درباره موضوعی صحبت کند در حالی که شرایط و موقعیت مناسب برای آن را ندارد؟ او پاسخ داد که اگر شخص خودش را مقصر بداند، بین او و آن موضوع، جایز است.
هوش مصنوعی: شیخ الاسلام گفت: اگر میخواهی سخن بگویی، از ناز و شیرینی خود بگو و به ضرورتها اشاره کن. کعبی از بوعمرو پرسید: راه رسیدن به خدا چگونه است؟ او پاسخ داد: خوشحال باش! شوق تو به او، به مانند عجلهای است که تو برای پیدا کردن دلیلی برای رسیدن به او داری. او افزود: هر کس درباره حالتی صحبت کند که به آن نرسیده، کلامش میتواند فتنهای برای شنونده باشد و ادعایی که سبب زایش نسلی از خواستهها در دل او شود. همچنین، خداوند رسیدن به آن حالت و دستیابی به آن را بر او حرام کرده است. او ادامه داد: ضرورت، کسی را از گفتن و شنیدن و پرسش کردن باز میدارد و او را مشغول به نگرانیهای زمان خود میکند و مانع از وقتگذاری برای دیگران میشود.
هوش مصنوعی: پدر بوعمر، یکی از بزرگان و مشایخ به نام است که به نام ابرهیم بن یوسف بن محمد الزجاجی شناخته میشود و به کنیه ابواسحق معروف است. او همچنین به عنوان معلم عمرو ذکر شده و از شخصیتهای مهم در تاریخ به شمار میآید. او از اصحاب باحفص بوده و در مذهب خود، دیدگاههای خاصی در زمینه انتقاد و مخالفت با نفس دارد.
هوش مصنوعی: در مورد تلاش برای کنترل نفس در تمام زمانها، برکتی وجود دارد. من یک بار در یک قدمی موفق شدم، اما نتوانستم آن را به سرعت جبران کنم و این موضوع سالها به طول انجامید. بوعمرو نجید نیز از نسل پنجم است و از میان متاخران صحبت شده است. همچنین، بوعمرو اکاف و بوعمرو هلالی نیز در این زمینه مطرح شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.