بخش ۱۴۵ - و من طبقة الرابعة ابوالحسین بن هند پارسی
نام وی علی بن هندالقرشی از مهینان مشایخ پارس است و علماء ایشان، صحبت کرده با جعفر حداد و مه ازو چون عمرو و عثمان مکی و جنید و آن طبقه و او را احوالهاست قوی، و مقامات پاک داشته. او گفت: لیس حکم ما و صقنا حکم ما نزلنا هم وی گفت: که دلها اوعیه و ظروفست، و هر وعا و ظرف شایسه بود نوعی را از برادشتگان، اما دلهای دوست او بیرایهاء معرفت است، و دلهاء عارفان بیرایهاء محبتاند ودلهاء محبان بیرایهاء و آوندهاء شوقاند. و قلوب مشتاقان، اوعیهٔ انساند. و هر حال ازاین احوال را ادابست، هر که آن ادبها بکار ندارد در وقتها، هلاک شود از انجا که نجات بیوسد.
شیخ الاسلام گفت: که کنیت ابوالادیان ابوالحسن است نام علی ابوالادیان است، کنیت کردند که در همه کیشها مناظره کردی و ایشان را بشکستی. حکایت مناظره کردن وی با جهود، و در آتش شدن و آتش بپای همه خاکستر کردند القصه.
شیخ الاسلام گفت: هر گه وی به حج خواستی رفت از خانهٔ خود لبیک زدی وزانجا احرام گرفتی. وقتی از حج باز آمد و زود لبیک بزد ویرا گفتند: سردی مکن اکنون باز آمدی، می لبیک زنی. گفت: این بار لبیک نه حج را میزنم، لبیک او را میزنم، سر یک هفته را برفت از دنیا.
گویند ابوالادیان بصریست. در ایام جنید٭ بوده و بابوسعید خراز صحبت کرده، عالم بوده، و صاحب لسان.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.