خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۹۴ ای دوست بجملگی ترا گشتم من حقا که درین سخن نه زرق است نه فن گر تو ز خودی خود برون جستی پاک شاید صنما بجای تو هستم من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به دوست خود میگوید که به تمام وجود او پی برده و از خلوص نیت سخن میگوید. او تاکید میکند که اگر دوست بتواند از خود برون بیاید و خود را پاک کند، ممکن است او (شاعر) به جای او قرار بگیرد و درک بهتری از وضعیتش پیدا کند.
هوش مصنوعی: ای دوست، حقیقتاً من تمام وجودم را برای تو وقف کردهام و در این گفتهی من هیچ گونه فریب یا حقهبازی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر خود را از خودت جدا کنی و به نوعی آزاد شوی، ممکن است من به جای تو در درک و احساس تو قرار بگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سیب و گل و سیم دارد آن دلبر من
سیبش زنخ و گل دو رخ و سیمش تن
بنگر به رخ و دو زلف آن سیم ذقن
تا لاله به خروار بری ، مشک به من
افتاده منم به گوشهٔ بیتِ حَزَن
غمهای جهان مونس غمخانهٔ من
یا رب تو به فضل خویش دندانم را
بخشای به روح حضرت ویس قَرَن
پیچان درختی نام او نارون
چون سرو زرین پر عقیق یمن
نازنده چون بالای آن زاد سرو
تابنده چون رخسار آن سیمتن
شاخش ملون همچو قوس قزح
[...]
ای دوست بجملگی تو را گشتم من
حقا که دراین سخن نه ذوق است و نه فن
گر تو ز خودی خود برون جستی پاک
شاید صنما بجای تو هستم من
عضوی ز تو گر دوست شود با دشمن
دشمن دو شمر تیغ دو کش زخم دو زن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.