الهی تو آنی که خود گفتی و چنانکه خود گفتی چنانی عظیم شأنی و بزرگ احسانی، عزیز سلطانی، دیان و مهربانی، هم نهانی و هم عیانی، دیده را نهانی وجانرا عیانی من سزای تو ندانم و تو دانی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
الهی تو آنی که خود گفتی و چنانکه خود گفتی چنانی عظیم شأنی و بزرگ احسانی، عزیز سلطانی، دیان و مهربانی، هم نهانی و هم عیانی، دیده را نهانی وجانرا عیانی من سزای تو ندانم و تو دانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تعریف و تمجید از خداوند پرداخته و به عظمت و مهربانی او اشاره میکند. شاعر به خضوع و نادانی خود نسبت به مقام الهی اعتراف میکند و میگوید که نمیتواند شایستهٔ محبت و رحمتی که خداوند به بندگانش دارد باشد. در واقع، او به ویژگیهای فراوان خداوند اشاره کرده و از معرفت و قدرت او سخن میگوید.
هوش مصنوعی: خداوند، تو همان کسی هستی که خودت معرفی کردهای و به همان شکل که گفتهای، بزرگ و با عظمت هستی. نعمتها و احسانهای تو بینظیر است. تو سلطانی عزیز و با احترام، با انصاف و دلسوزی. تو هم در پنهان و هم در آشکار وجود داری. من نمیتوانم خود را شایستهی تو بدانم، اما تو به همه چیز آگاهی داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.