ایا شهی که فلک را مهار در بینی
کشد وفاق تو همچون شتر نشیب و فراز
خرد به رقص در آید ز شوق خدمت تو
چو اشتران عرب بر حُدای اهل حجاز
عدوت گرچه همه گردن است همچو شتر
زمانه بشکندش گرد ران به سنگ نیاز
غرور و غفلت خصمت چو مستی اشتر
بود ز رنج و مشقت نه از تنعم و ناز
شتر به چشمه سوزن برون نخواهد شد
حسود خام طمع گو درین هوس بگداز
ز ناتمامی خصم تو چون شتر مرغ است
نه زور بار کشیدن نه قوت پرواز
بسان اشتر دولاب مانده سرگردان
نه از نهایت کار آگه و نه از آغاز
سپهرش از پی قربان همی کند فربه
رواست کو چو شتر روز چند سر بفراز
تو خلق را بشتروار زر دهی چه عجب
که چون جرس به ثنای تو برکشند آواز
ز حاسدان شتر دل مدار مردی چشم
که نیشکر بنروید ز بیخ اشتر غاز
عدوت کار به بازی همی برد به زیان
شنیده ای که بود بازی شتر ناساز
خدایگانا من بنده مدتی بودم
فتاده چون شتر بی مهار در تک و تاز
کنون ز بی شتری هست بر دلم باری
که صد شتر نکشد آن به عمرهای دراز
حکایت شتر و ماهتاب و اعرابی
شنیده ام که شنیده ست شاه بنده نواز
مرا که در شب افلاس گم شده ست شتر
به ماهتاب قبولت سزد که یابم باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف وضعیت دشوار و نابه سامانی خود میپردازد و به طور استعاری از شتر و ماهتاب استفاده میکند. او احساس میکند که در زندگی مانند شتری بیمهار در حال تک و تاز است و در غفلت و غرور دشمنانش گرفتار شده است. به یاد میآورد که شتر در چشمه نمیتواند از سوزن عبور کند و این نشاندهنده محدودیتها و مشکلات اوست. در پایان، شاعر آرزو دارد که به کمک ماهتاب (یعنی نور و هدایت) شتر خود را که در شب گم شده پیدا کند و به آرامش برسد. کل شعر نمایانگر تلاش شاعر برای دستیابی به آرامش و رهایی از مشکلات زندگیاش است.
هوش مصنوعی: آیا شاهی که میتواند آسمان را کنترل کند، در حالتی است که به مانند شتری در حال بالا و پایین رفتن، ترتیبی از توافق و سازگاری را ایجاد کند؟
هوش مصنوعی: عقل و درک انسان از شادی و شوق به خدمتگزاری تو به حرکت و رقص در میآید، مانند شتران عرب که در کنار آبادیهای حجاز به وجد میآیند.
هوش مصنوعی: دشمنت هرچند که بسیار قوی و بزرگ به نظر میرسد، اما زمان میتواند او را با مشکلاتی همچون سنگ به زمین بیندازد.
هوش مصنوعی: غرور و بیخبری دشمن همانند خستگی و غفلت شتری است که از رنج و سختی ناشی میشود، نه از خوشگذارانی و ناز و نعمت.
هوش مصنوعی: شتر هرگز نمیتواند از چشمهای که بسیار باریک و کوچک است خارج شود، بنابراین حسودانی که بهخاطر طمع و آرزوهای نابهجا در پی چیزی هستند، باید بدانند که این خواستههایشان به تباهی خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: دشمن تو مانند شتر مرغ است؛ نه میتواند بار سنگینی را حمل کند و نه توانایی پرواز دارد.
هوش مصنوعی: مانند شتری که در دواب گرفتار شده، سرگردان است و نه از پایان کار خود باخبر است و نه از آغاز آن.
هوش مصنوعی: آسمان او به دنبال قربانی خود است و این کار طبیعی است؛ زیرا او مانند شتری است که برای چند روز بار سنگینی را به دوش میکشد.
هوش مصنوعی: تو به خلق دنیا از خوبیهای خود عطا میکنی، پس جای تعجب نیست اگر مانند زنگها به عظمت تو سرود سر دهند و تو را ستایش کنند.
هوش مصنوعی: از حسدورزیهای بدخواهان دلت را دلسرد نکن، چرا که مثل نیپروراندن در جاهایی نامناسب، به نتیجه خوبی نمیرسد.
هوش مصنوعی: دشمنت به بازی مشغول است و این کارش به ضرر تو تمام میشود، آیا نشنیدهای که بازی شتر چگونه به هم میخورد و نمیتواند سازگار باشد؟
هوش مصنوعی: ای خداوند بزرگ، من مدتی چون شتری بیمهار و سرگردان، بدون هدف و راه درست زندگی کردهام.
هوش مصنوعی: اکنون بر دل من بار سنگینی است که حتی صد شتر هم نمیتواند آن را تحمل کند و این بار تا پایان عمر با من خواهد بود.
هوش مصنوعی: حکایت شتر و ماهتاب و اعرابی داستانی است که به گوش من رسیده و به نظر میرسد که شاه نوازشگر نیز آن را شنیده است.
هوش مصنوعی: در شب تاریکی که در فقر و بدبختی به سر میبرم، شنیدن مهربانی تو مانند نور ماه است که میتواند راهی برایم پیدا کند و مرا دوباره به خود بازگرداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
[...]
اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد
بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز
من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
بهشت وار شد از نوبهار گیتی باز
در بهشت بر او کرد چرخ گوئی باز
درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ
شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
سرشگ ابر کند هر فراز را چو نشیب
[...]
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.