گنجور

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۰ - بیان کردن سگریو زور بال را

 

به میمون زین سخنها بر نیاشفت

زبان دان رام، درِ معذرت سفت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۳ - در صفت ماهتابی

 

چو آیینه زمین صیقل پذیرفت

که عکس شخص را چون آب بنهف ت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۴ - جنگ رام و لچمن با دیوان

 

سخن زاغ کمان در گوش ما گفت

عقاب تیر با نسرین شده جفت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۷ - تسلّی دادن ترجتا سیتا را

 

چو سیتا بر هلاک خود برآشفت

تسلّی را به گوشش ترجتا گفت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۹ - هراسان نشدن ببیکن و رضای رخصت دادن سپاه را

 

ز نارد گفت و گو چون باد بشنفت

به دم در گوش سیمرغ آن سخن گفت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۷ - حسد بردن خواهر رام بر سیتا و فریب دادن او سیتا را

 

ز پرکاری به حور ساده دل گفت

که ای در حسن طاق و در وفا جفت !

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۸ - جنگ رام با لو و کش و خسته شدن رام از دست ایشان

 

به غیرت گرچه تند و تیز آشفت

ولی تیغ و سنان کندی پذیرفت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۸ - جنگ رام با لو و کش و خسته شدن رام از دست ایشان

 

که عقل مصلحت دان چون گهر سفت

به اول جنگ آخر آشتی گفت

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۲۱ - فرو رفتن سیتا در زمین و همکلام بودن با رام

 

ز سر مژگانش، در یاس می سفت

گرفته مار زلف یار و می گفت

ملا مسیح
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۱۷ - در مرگ کسی

 

دلم قمری صفت کوکو زنان گفت

که: «آه آزاد سروی از چمن رفت »

واعظ قزوینی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در صفت شهر بخارا گفته ملا سیدا

 

بود طاقش چو طاق آسمان جفت

به معمارش توان صدآفرین گفت

سیدای نسفی
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۳ - حکایت

 

ز الماس زبان دربیان سفت

بخدام ملک بشنیده وا گفت

نورعلیشاه
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۱

 

سکندر چون به ظلمت رفت بشگفت

که هر جا روشنائی بود بگرفت

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۳

 

مبارک باد بر شاه جهان گفت

سحاب و هم صبا گرد از رهش رفت

قائم مقام فراهانی
 
 
۱
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
sunny dark_mode