گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

نظر بر روی او دزدیده بگشا

ز خود گم گرد و بر وی دیده بگشا

گل پژمرده ما باغبان چید

صبا گو غنچه ناچیده بگشا

مبادا عالمی را جان برآید

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹

 

دلی دارم که طاقت کار او نیست

تحمل غیر عیب و عار او نیست

دلی دارم که قلزم های مواج

حریف آه آتش بار او نیست

دل سختم به راحت می ستیزد

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۴

 

نگاهت چشم جادو برنتابد

فریب خال هندو برنتابد

چو گل از تابشی برمی فروزی

مزاجت گرمی خو برنتابد

تعالی الله از آن لطف بناگوش

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۰

 

فلک مزدور ایمای تو باشد

نوازد هر که را رای تو باشد

به دل تنگی کنم دل خوش همیشه

که تنها جای غم های تو باشد

نیازارم ز خود هرگز دلی را

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴

 

سخن گویید با من کمتر امروز

که دارم دل به جای دیگر امروز

چنان سودا مزاجم را گرفته

که تلخم می نماید شکر امروز

چنان اشکم به خشک و تر رسیده

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲

 

به امید توام خرسند ازین پس

نخواهم گشت حاجتمند ازین پس

به بهتان گناهم سوخت دشمن

به عصیانم نمی سوزند ازین پس

اگر در دل ملالی یابم از تو

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷

 

خرامان آمد از می در سر آتش

چو او آمد درآمد از در آتش

بنفشه کرده خندان بر بناگوش

چو بر طرف کله نیلوفر آتش

ز رنگ آمیزی آن زلف و رخسار

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۲

 

نه گل این جا ز عشق خار فارغ

نه مل از شورش خمار فارغ

درین مجلس طرب هر دم فزونست

نگردد ساقی از ایثار فارغ

شب آمد نوبت سودای ما شد

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۱

 

درین بستان به جهد از خار بگسل

چو گل خندان شو و از بار بگسل

اگر تعویذ بر بالت گران است

به زخم ناخن و منقار بگسل

سر رشته به بگسستن توان یافت

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۲

 

به لغزش دست از دلدار مگسل

گر افتد زلتی از کار مگسل

به نقصانی که یابد خرقه سهل است

به رفتن خرقه از هر خار مگسل

در میخانه آخر می گشایند

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۴

 

به گل پیراهنی امیدوارم

که خوشبو سازد آغوش و کنارم

من آن آسیمه صیادم درین بحر

که در دامم نمی گنجد شکارم

قضا هم سنگ کوهم داده سودا

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۲

 

دلم شد زودرنج آزار او کن

تغافل گونه ای در کار او کن

به کوشش درنمی گیرد چراغم

شررواری حرارت یار او کن

گلابی پاش بر دلق وجودم

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۰

 

غم از دل بر کران نتوان نهادن

گرانی بر جهان نتوان نهادن

مرا سری به جانان از ازل هست

که با جان در میان نتوان نهادن

ارادت کرده محرومی مقدر

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۴

 

دلا رو زان خم ابرو بگردان

بدل کردیم قبله رو بگردان

رخ از هندوی خطش سومناتست

مسلمانی رخ از هندو بگردان

نبینم غره آن رو مبارک

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۸

 

دلی دارم ازو دل ها شکسته

دلی از هر صدای پا شکسته

تنی دارم ز طوفان حوادث

چو کشتی در ته دریا شکسته

ز رعنایان که بر آتش نهندم

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۹

 

دو گرم و رخ زرد از که داری؟

سرت گردم به دل درد از که داری؟

ز فکر کیست بر خاطر ملامت

رخ آیینه در گرد از که داری؟

کدامین جلوه ترسانیده چشمت؟

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۰

 

به خودبینی به جز بتگر نباشی

ز خود بگریز تا کافر نباشی

به ظلمت افکند طوفان جهلت

چو کشتی گر گران لنگر نباشی

ز خیل طایران قدس گردی

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۶

 

کجایی گنج پنهانی کجایی؟

به معموری، به ویرانی، کجایی؟

نه در ظاهر نه در باطن مقید

انیس جان زندانی کجایی؟

تو ناپیدا و هر چیز از تو پیدا

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۹

 

ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی

ور آیی ز بس سحر بیرون نیایی

نیایی پذیرای نازی ز چشمش

که پیش ره صد شبیخون نیایی

به ترخانی عشق فرمان برآور

[...]

نظیری نیشابوری