نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
خاک را پیل چرخ کرده مغاک
به چنین پیل گل ندارد باک؟
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
روز باشد که صد شکوفه پاک
از غبار حسد فتد بر خاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۱ - شکار کردن بهرام و داغ کردن گوران
شیر و گور اوفتاد و گشت هلاک
تیر تا پَر نشست در دل خاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش
تو ز پرسش رهی و من ز هلاک
زاد سروی نیوفتد بر خاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
داد سرهنگ بوسه بر سر خاک
رفت و زنگار کرد از آینه پاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
لشگری بیشتر ز ریگ و ز خاک
گشت از صدمهای خویش هلاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
تا بوَد در نشاطخانهٔ خاک
ز اختران ِ فلک ندارد باک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
چون بسی سجده زد بران سر خاک
بازگشت از حریم خانه پاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
جیفهای کاب شسته بودش پاک
در سپردم به گنجخانه خاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
تا به آبی رسید روشن و پاک
شست خود را و رخ نهاد به خاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
سر نهادند پیش او بر خاک
کهآفرین بر چنان عقیدت پاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
رستنی سر برون زد از دل خاک
زنگ خورشید گشت از آینه پاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار
کز صنم خانههای گنبد خاک
دور شو کز تو دور باد هلاک
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار
مادر خون ز جور مادر خاک
کرد خود را به درد و رنج هلاک
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - وله ایضا یمدحه
خاک بر سر نهاد خصم تو تاک
چرخ پیشت نهاد سر برخاک
عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - اندر جوهر انسان
او مبراست از «هنا» و «هناک»
ز اول فکر و آخر ادراک
عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - اندر جوهر انسان
خاک را نیست ره به عالم پاک
جان مگر هم به جان کند ادراک