رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۶۶
چون فراز آید بدو آغاز مرگ
دیدنش بیگار گرداند مجرگ
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت جنید که سر پسرش را بریدند
دیگری گفتش که میترسم ز مرگ
وادی دورست و من بیزاد و برگ
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مرگ ققنس
در میان نوحه از اندوه مرگ
هر زمان برخود بلرزد هم چو برگ
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتار مردی راهبین هنگام مرگ
راه بینی وقت پیچاپیچ مرگ
گفت چون ره را ندارم زاد و برگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۴ - قصۀ جنگ خندق و کشته شدن عمرو بدست امیر کل امیر و شادمان شدن حضرت رسول(ص) و اصحاب از آن فتح کبیر
گرچه کودک بود در کاخ سترگ
لیک آن شه بود در معنی بزرگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
پادشاه و میر و قاضی و بزرگ
هست قدر برّه ایشان را چو گرگ
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
شرم دار از فشّ و دستار بزرگ
در جهان تا کی دوی مانند گرگ
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۱ - فی الحكایة و التمثیل
او ز جمله فارغست از زاد وبرگ
خلق حاجتمند او تا روز مرگ
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
روز و شب جان میکنی بی زاد و برگ
زیستن میخوانی این را تو نه مرگ
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
چون ترا زرین نهنبن هست مرگ
دیگ را سر برگرفتن نیست برگ
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
لیک وقتی هست کز شادی مرگ
پای میکوبم ز سر سبزی چو برگ
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
کار خود در زندگانی کن ببرگ
زانکه نتوان کرد کاری روز مرگ
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
چیست درویشی و بیماری و مرگ
داد حیدر سه جواب او ببرگ
عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱۹ - الحكایة و التمثیل
رهروی را چون درآمد وقت مرگ
لرزهٔ افتاد بر وی همچو برگ
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
آنکه دایم در پی جاهست و برگ
کی خبر دارد ز حال برگ و مرگ
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
بد وزیری مر مرا مردی بزرگ
در همه کاری ابا هوش و سترگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۳ - مژده بردن خرگوش سوی نخچیران کی شیر در چاه فتاد
دست میزد چون رهید از دست مرگ
سبز و رقصان در هوا چون شاخ و برگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۹ - سوال کردن رسول روم از امیرالمؤمنین عمر رضیالله عنه
هست بیرون قطرهٔ خرد و بزرگ
در صدف آن در خردست و سترگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۶ - تفسیر ما شاء الله کان
در خزان آن صد هزاران شاخ و برگ
از هزیمت رفته در دریای مرگ
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۹ - قصهٔ سوال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی صلیالله علیه و سلم کی امروز باران بارید چون تو سوی گورستان رفتی جامههای تو چون تر نیست
در زمستانشان اگر چه داد مرگ
زندهشان کرد از بهار و داد برگ