فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۷
همه سربسر با تو پیمان کنند
روان را به مهرت گروگان کنند
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۷
که تا مر ترا نیز فرمان کنند
روان را به فرمان گروگان کنند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی قباد چهل و سه سال بود » بخش ۱ - پادشاهی قباد چهل و سه سال بود
بفرمود پس تاش بیجان کنند
بر او بر دل و دیده پیچان کنند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۸
گریشان بیایند وفرمان کنند
به پیمان روان را گروگان کنند
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۹
به پیش تو آیند و فرمان کنند
به پیمان روان را گروگان کنند
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۹
آن کن ای جویای حکمت کاهل حکمت آن کنند
تا بدان دشوارها بر خویشتن آسان کنند
جز که در خورد خرد صحبت ندارند از بنه
بر همین قانون که در عالم همی ارکان کنند
طاعت ارکان ببین مر چرخ و انجم را به طبع
[...]
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۱۰ - نامه ی کوش به شاه مکران و سپاه خواستن
بگو تا گذر سوی خمدان کنند
سپاهی که آن جا شتابان کنند
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۵ - رفتن اسکندر به کوه البرز
سپه نیز با شاه فرمان کنند
به ویرانهها گنج پنهان کنند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۹ - حدیث دیگر در آتش رفتن جناب ابوذر در حضور حضرت مولی الموالی علیه و آله السلام
آنچه حق گفتست ایشان آن کنند
پنجه اندر پنجهٔ شیران کنند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۹ - حدیث دیگر در آتش رفتن جناب ابوذر در حضور حضرت مولی الموالی علیه و آله السلام
هرچه من خواهم همینها آن کنند
خانهٔ ظلم و حسد ویران کنند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۰ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «ان لحوم بنی فاطمه محرمة علی السباع»
راه شرع مصطفی ویران کنند
کفر را گیرند و نام ایمان کنند
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
گر همه آفاق آبادان کنند
عاقبت می دان که گورستان کنند
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
هان بگو تاتوبهٔ از جان کنند
هرچه کردند اندر آن تاوان کنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را
گفت: تَرسایان پناهِ جان کُنند
دینِ خْوَد را از مَلِک پنهان کنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۲ - سبب حرمان اشقیا از دو جهان کی خسر الدنیا و الآخرة
کهربای خویش چون پنهان کنند
زود تسلیم ترا طغیان کنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹۰ - بیان آنک عمارت در ویرانیست و جمعیت در پراکندگیست و درستی در شکستگیست و مراد در بیمرادیست و وجود در عدم است و عَلی هَذا بَقیَّةُ الأَضْدادِ وَ الأَزْواجِ
هر بنای کهنه که آبادان کنند
نه که اول کهنه را ویران کنند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱ - سر آغاز
سستچشمانی که شب جولان کنند
کی طواف مشعلهٔ ایمان کنند
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
چون همه کس خدمت سلطان کنند
هر چه ز سلطان نگرند آن کنند
حسینی » کنز الرموز » بخش ۲۷ - در بیان شوق محبت میفرماید
گرچه هر دم عشق را جولان کنند
اشتیاق قرب را قربان کنند