گنجور

رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

آن را که به کف سیمی و در دست زری نیست

در بر بت سیمن بر و زرین کمری نیست

شادم که مرا یار اگر از سر یاری

باری نظرش نیست نظر با دگری نیست

هرگز سحری نیست شب تیره ی ما را

[...]

رفیق اصفهانی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۶۶

 

ما را که بجز بر رخ خوبت نظری نیست

جز خاک کف پای تو کحل البصری نیست

شاها ز عطای تو کجا چشم بپوشم

هر چند ترا بر دل مسکین نظری نیست

چون مرغ دل از گوشه بام تو نخیرد

[...]

نورعلیشاه
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳

 

سرتاسر عالم به تن امروز سری نیست

کز خاک در شاه جهانش اثری نیست

در کار دل غم‌زدگانت نظری نیست

یا از من دل‌خسته هنوزت خبری نیست

حیرت‌زده می‌دید به حال من و می‌گفت

[...]

نشاط اصفهانی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

جز دام توام شکر که جای دگری نیست

ور هست مرا جای دگر بال و پری نیست

می نوش چه اندیشه ات از رنج خمار است

آن عیش کدام است که بی دردسری نیست

ضدند نکویی و وفا ورنه که دیده است

[...]

سحاب اصفهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

درد دگر آن کآه سحر را اثری نیست

آه من از این درد که شب را سحری نیست

گفتم کمرش گیرم و آرم به میان راز

آگه نه از این نکته که او را کمری نیست

احوال دل از طرهٔ او پرس که ما را

[...]

یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

جز عشق من بیسر و پا را هنری نیست

نخلی است وجودم که جز اینش ثمری نیست

یکنظره بر آن منظرم از پای درافکند

بگریز که پیکان نظر را سپری نیست

سیخ مژه داری بکباب دل عشاق

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۴

 

ای قافله سالار زلیلی خبری نیست

بانگ جرسی هست و زمجنون اثری نیست

بر بست میان تنک بقتلم که مگر خلق

در شهر نگویند که او را کمری نیست

حرمان ثمر تخم وفا کشت در این باغ

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳

 

وصل تو نصیب دل صاحب نظری نیست

یاقوت لبت قسمت خونین جگری نیست

المنة للّه که به عهد رخ و زلفت

بر گردن من منت شام و سحری نیست

پیداست ز نالیدن مرغان گلستان

[...]

فروغی بسطامی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۲ - فانی اصفهانی رَحِمَة اللّه

 

در کوی خرابات به هر ره گذری نیست

کز بادهٔ عشق تو در آن بی خبری نیست

هرچند خرد دیدهٔ ارباب عقول است

در معرفت ذات تو جز بی بصری نیست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی

 

هرسو که نهی روی سر از خویش برآری

تا نگذری از خویش به سویش گذری نیست

حیرت زده می‌دید به حال من و می‌گفت

پنداشتم از زلف من آشفته‌تری نیست

عیبم مکن ای خواجه به رسوایی و مستی

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

دریغا کز دلازاری بری نیست

بتی کو را گریز از دلبری نیست

به داغ لاله ی چهرش نباشد

رخی کز دست غم سیسنبری نیست

به شور لعل شیرینش نیابم

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

بر مهر تو مه را مشتری نیست

وگر باشد کسی جز مشتری نیست

به فر چهر و فرخ فالت ای ماه

تعالی الله عروس خاوری نیست

بدین اخلاق و خوشخویی ملک نی

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵

 

آن دل که بر او ناله ما را اثری نیست

دل نیست که سنگی است کز او سخت‌تری نیست

گر حاج بیایند به طوف حرم ما

دانند که غیر از دل سنگت حجری نیست

نالم هم از ناله ی خود نی ز دل یار

[...]

صفایی جندقی
 

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

آنرا که بپای تو سهی سرو سری نیست

پیداست کش از عالم بالا خبری نیست

شور لب شیرین تو در مشرب زاهد

جستیم از اینواقعه دروی اثری نیست

هر بقعه نه طور است و شجر نخله موسی

[...]

نیر تبریزی
 

فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۹

 

اگر دانی که فردا محشری نیست

سوال و پرسش و پیغمبری نیست

بتاز اسب جفا تا می‌توانی

که فایز را سپاه و لشکری نیست

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲۸

 

اگر دانی که فردا محشری نیست

سئوال و پرسش و پیغمبری نیست

بتاز اسب جفا تا می توانی

که فایز را سپاه و لشکری نیست

فایز
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۱۷ - تحقیق آیه النور

 

ز هستی در جهان پیداتری نیست

وز او اندر تجلی اظهری نیست

صفی علیشاه
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode