گنجور

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

از خارخار وصل گلم دل فگار نیست

محرومی‌ام گلی‌ست کش آسیب خار نیست

بی‌بهره نیست چشم هوس هم ز نور حسن

آیینه را به روی بد و نیک کار نیست

خورشید هیچکاره بود در دیار تو

[...]

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

عشق را چون شعله غیر از سوختن دربار نیست

هرکه شد ز اهل سلامت مرد این بازار نیست

کاش یک بار افتدش بر گلشن کویت گذر

آنکه گوید سرو را پا هست چون رفتار نیست؟

ماجرای عشق چندان هست کایشان را بس است

[...]

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۲۴

 

گل از هفته‌ای بیش بر بار نیست

ولی شاخ یک روز بی خار نیست

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۲۵

 

درین بوستان، غنچه بی خار نیست

در گنج، بی حلقه مار نیست

قدسی مشهدی
 

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷

 

جان بجانان عرض کردن عاشقانرا عار نیست

مفلسانرا با کریمان کارها دشوار نیست

هر کسی را سوی حق از مسلکی ره میدهند

راه حق منصور را جز نردبان دار نیست

مستی جام هوا بنگر که غیر از جام دوست

[...]

فیض کاشانی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

عشق میدانی است کانجا غیر مردی کار نیست

چشم بر کردار باشد گوش بر گفتار نیست

تا شدم عاشق ندیدم یک نفس آسودگی

آفتاب عاشقان را سایة دیوار نیست

بخت بی‌باکانه هر سر می‌خرامد بی‌نقاب

[...]

فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در منقبت امام زین‌العابدین(ع)

 

شکر خدا که با فلکم هیچ کار نیست

بر خاطرم ز هر دو جهان یک غبار نیست

آن پای بر جهان زده رندم که بر دلم

اندوه آسمان و غم روزگار نیست

مستغنیم به طبع بلند از بلند و پست

[...]

فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » ساقی‌نامه

 

به غربت مرا رویِ دیّار نیست

کسی در وطن این چنین خوار نیست

فیاض لاهیجی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹

 

از این رفتن و آمدن عار نیست

که بی جزر و مد، بحر ز خار نیست

واعظ قزوینی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۷

 

همزبان بزم ما غیر از در و دیوار نیست

باده می نوشیم اما نشئه ای در کار نیست

حسرت بسیار دامنگیر و مطلب سخت کوش

هر قدم صدبار در راه تو مردن کار نیست

انتظار گرمی احباب کوه محنت است

[...]

اسیر شهرستانی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۴۳ - خارکش

 

با نگار خارکش گفتم تو را اغیار نیست

گفت راه خانه سر کن هیچ گل بی خار نیست

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶۰

 

خانه بر دوشیم ما را حاجت دستار نیست

پیکر ما را لباس تازه‌ای در کار نیست

سیدا ما را نظر بر دست دنیا دار نیست

چشم صایب چون صدف بر ابر گوهر بار نیست

سیدای نسفی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۳

 

دل ز پهلوی تن خاکی است گر بیدار نیست

دانه را نشو و نما در سایهٔ دیوار نیست

در حریم سینهٔ عاشق هوس را بار نیست

هر فضولی محرم خلوتگه اسرار نیست

دیده ها بیگانه دیدند، مستوری زکیست؟

[...]

جویای تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۲

 

غافل از حق گر باو شد جام می هشیار نیست

باز باشد دیدهٔ نرگس ولی بیدار نیست

از ریاضت در گداز دل چو پا قایم کنی

همچو شمعت هیچ باک از کسوت زرتار نیست

شکوهٔ دنیا، دلیل حب دنیای تو بس

[...]

جویای تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۷

 

نبود دلی که در طلب اعتبار نیست

آسودگی گل چمن روزگار نیست

از فیض داغ عشق که گل گل شکفته است

دل را امید و بیم خزان و بهار نیست

جویای تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۰

 

بی‌ادب بنیاد هستی عافیت دربار نیست

غیرضبط خود شکست موج را معمارنیست

هرکس‌اینجاسودخوددر چشم‌پوشی‌دیده است

خودفروشان‌، عبرتی‌، آیینه در بازار نیست

حرص‌خلقی رادرین‌محفل به‌مخموری‌گداخت

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۱

 

خواب را‌در دیدهٔ حیران عاشق بار نیست

خانهٔ خورشید را با فرش مخمل‌کار نیست

عشق مختار است با تدبیر عقلش‌کار نیست

این‌کنم یا آن‌کنم شایستهٔ مختار نیست

شعلهٔ آواز ما در سرمه بالی می‌زند

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۲

 

دیدهٔ حیرت نگاهان را به مژگان ‌کار نیست

خانهٔ آیینه در بندِ در و دیوار نیست

انقیادِ دورِ گردون برنتابد همّتم

همچو مرکز حلقهٔ‌ گوشم خطِ پرگار نیست

ناتوانی سرمه در کارِ ضعیفان می‌کند

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۳

 

رنگ‌عجزم لیک با وضع‌ خموشم ‌کار نیست

در شکست بال دارم ناله‌گر منقار نیست

در تأمل بیشتر دارد روانی شعر من

مصر عم از سکته جز شمشیر لنگردار نیست

عجزتجدید هوسها را نفس آیینه است

[...]

بیدل دهلوی
 
 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۱۹
sunny dark_mode