گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۱ - قوله علیه السلام من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة

 

احمد آخر زمان را انتقال

در ربیع اول آید بی جدال

چون خبر یابد دلش زین وقت نقل

عاشق آن وقت گردد او به عقل

چون صفر آید شود شاد از صفر

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۲ - مشورت کردن فرعون با ایسیه در ایمان آوردن به موسی علیه‌السلام

 

باز گفت او این سخن با ایسیه

گفت جان افشان برین ای دل‌سیه

بس عنایتهاست متن این مقال

زود در یاب ای شه نیکو خصال

وقت کشت آمد زهی پر سود کشت

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۳ - قصهٔ باز پادشاه و کمپیر زن

 

باز اسپیدی به کمپیری دهی

او ببرد ناخنش بهر بهی

ناخنی که اصل کارست و شکار

کور کمپیری ببرد کوروار

که کجا بودست مادر که ترا

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۴ - قصهٔ آن زن کی طفل او بر سر ناودان غیژید و خطر افتادن بود و از علی کرم‌الله وجهه چاره جست

 

یک زنی آمد به پیش مرتضی

گفت شد بر ناودان طفلی مرا

گرش می‌خوانم نمی‌آید به دست

ور هلم ترسم که افتد او به پست

نیست عاقل تا که دریابد چون ما

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۵ - مشورت کردن فرعون با وزیرش هامان در ایمان آوردن به موسی علیه‌السلام

 

گفت با هامان چون تنهااش بدید

جست هامان و گریبان را درید

بانگها زد گریه‌ها کرد آن لعین

کوفت دستار و کله را بر زمین

که چگونه گفت اندر روی شاه

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۶ - تزییف سخن هامان علیه اللعنة

 

دوست از دشمن همی نشناخت او

نرد را کورانه کژ می‌باخت او

دشمن تو جز تو نبود ای لعین

بی‌گناهان را مگو دشمن به کین

پیش تو این حالت بد دولتست

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۷ - نومید شدن موسی علیه‌السلام از ایمام فرعون به تاثیر کردن سخن هامان در دل فرعون

 

گفت موسی لطف بنمودیم و جود

خود خداوندیت را روزی نبود

آن خداوندی که نبود راستین

مر ورا نه دست دان نه آستین

آن خداوندی که دزدیده بود

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۸ - منازعت امیران عرب با مصطفی علیه‌السلام کی ملک را مقاسمت کن با ما تا نزاعی نباشد و جواب فرمودن مصطفی علیه‌السلام کی من مامورم درین امارت و بحث ایشان از طرفین

 

آن امیران عرب گرد آمدند

نزد پیغامبر منازع می‌شدند

که تو میری هر یک از ما هم امیر

بخش کن این ملک و بخش خود بگیر

هر یکی در بخش خود انصاف‌جو

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۹ - در بیان آنک شناسای قدرت حق نپرسد کی بهشت و دوزخ کجاست

 

هر کجا خواهد خدا دوزخ کند

اوج را بر مرغ دام و فخ کند

هم ز دندانت برآید دردها

تا بگویی دوزخست و اژدها

یا کند آب دهانت را عسل

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۰ - جواب دهری کی منکر الوهیت است و عالم را قدیم می‌گوید

 

دی یکی می‌گفت عالم حادثست

فانیست این چرخ و حقش وارثست

فلسفیی گفت چون دانی حدوث

حادثی ابر چون داند غیوث

ذره‌ای خود نیستی از انقلاب

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۱ - تفسیر این آیت کی و ما خلقنا السموات والارض و ما بینهما الا بالحق نیافریدمشان بهر همین کی شما می‌بینید بلک بهر معنی و حکمت باقیه کی شما نمی‌بینید آن را

 

هیچ نقاشی نگارد زین نقش

بی امید نفع بهر عین نقش

بلک بهر میهمانان و کهان

که به فرجه وارهند از اندهان

شادی بچگان و یاد دوستان

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۲ - وحی کردن حق به موسی علیه‌السلام کی ای موسی من کی خالقم تعالی ترا دوست می‌دارم

 

گفت موسی را به وحی دل خدا

کای گزیده دوست می‌دارم ترا

گفت چه خصلت بود ای ذوالکرم

موجب آن تا من آن افزون کنم

گفت چون طفلی به پیش والده

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۳ - خشم کردن پادشاه بر ندیم و شفاعت کردن شفیع آن مغضوب علیه را و از پادشاه درخواستن و پادشاه شفاعت او قبول کردن و رنجیدن ندیم از این شفیع کی چرا شفاعت کردی

 

پادشاهی بر ندیمی خشم کرد

خواست تا از وی برآرد دود و گرد

کرد شه شمشیر بیرون از غلاف

تا زند بر وی جزای آن خلاف

هیچ کس را زهره نه تا دم زند

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۴ - گفتن خلیل مر جبرئیل را علیهماالسلام چون پرسیدش کی الک حاجة خلیل جوابش داد کی اما الیک فلا

 

من خلیل وقتم و او جبرئیل

من نخواهم در بلا او را دلیل

او ادب ناموخت از جبریل راد

که بپرسید از خلیل حق مراد

که مرادت هست تا یاری کنم

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۵ - مطالبه کردن موسی علیه‌السلام حضرت را کی خَلَقتَ خَلقاً اَهلَکتَهُم و جواب آمدن

 

گفت موسی ای خداوند حساب

نقش کردی باز چون کردی خراب

نر و ماده نقش کردی جان‌فزا

وانگهان ویران کنی این را چرا

گفت حق دانم که این پرسش ترا

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۶ - بیان آنک روح حیوانی و عقل جز وی و وهم و خیال بر مثال دوغند و روح کی باقیست درین دوغ هم‌چون روغن پنهانست

 

جوهر صدقت خفی شد در دروغ

هم‌چو طعم روغن اندر طعم دوغ

آن دروغت این تن فانی بود

راستت آن جان ربانی بود

سالها این دوغ تن پیدا و فاش

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۷ - مثال دیگر هم درین معنی

 

هست بازیهای آن شیر علم

مخبری از بادهای مکتتم

گر نبودی جنبش آن بادها

شیر مرده کی بجستی در هوا

زان شناسی باد را گر آن صباست

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۱۹ - عروس آوردن پادشاه فرزند خود را از خوف انقطاع نسل

 

پس عروسی خواست باید بهر او

تا نماید زین تزوج نسل رو

گر رود سوی فنا این باز باز

فرخ او گردد ز بعد باز باز

صورت او باز گر زینجا رود

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۰ - اختیار کردن پادشاه دختر درویش زاهدی را از جهت پسر و اعتراض کردن اهل حرم و ننگ داشتن ایشان از پیوندی درویش

 

مادر شه‌زاده گفت از نقص عقل

شرط کفویت بود در عقل نقل

تو ز شح و بخل خواهی وز دها

تا ببندی پور ما را بر گدا

گفت صالح را گدا گفتن خطاست

[...]

مولانا
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode