ساقی چه دهی پند من این بزم شراب است
از گریه مرا منع مکن، عالم آب است
از عشق تو آسان نتوان جست، که دارد
دستی که گلوگیرتر از پای حساب است
از آینه ی ناصیه در حلقه ی مستان
معلوم تنک ظرفی ما همچو حباب است
آن نامه که ما راز دل خویش نویسیم
هر نقطه درو ترجمه ی چارکتاب است
بس خام که شد پخته ز آمیزش مستان
در انجمن این زمزمه ی مرغ کباب است
از بخت زبون ناله ی ما صرفه ندارد
خاموش نشستیم که دیوانه به خواب است
تا چند شماری ورق و هیچ ندانی
زاهد به خدا این چه حساب و چه کتاب است
مجنون ترا سلسله از پا ننشاند
در راه تو هر حلقه ی زنجیر، رکاب است
هر گاه به موری رسم، از بیم مکافات
گویی به سر رهگذرم شیر به خواب است
هر قاصد و هر نامه بری رفت به مقصد
مکتوب سلیم است که در بند جواب است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساسات عمیق و رازهای عشق را بیان میکند. شاعر از ساقی میخواهد که او را از گریه منع نکند، زیرا این بزم شراب جایی برای رنج و غم است. عشق به معشوق آنقدر عمیق و پیچیده است که مانند دستی گلوگیر میباشد. شاعر به نوعی از احساسات و وضعیت انسانی خود میگوید و تشبیهاتی درباره وضعیت عرفانی و انسانی خود ارائه میدهد. او به مشکلات و چالشهای زندگی اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه انسانها گاهی در چنگال سرنوشت و بخت زبون گرفتار میشوند. در نهایت، شاعر از زاهدی که در پی حساب و کتاب است انتقاد میکند و به چالشهای عشقی و سرنوشت اشاره دارد که فراتر از عوالم مادی است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، چه نمیخواهی به من نصیحت کنی؟ این دورهمی، دور بزم شراب است. مرا از گریهام نهی نکن، چرا که دنیا مانند آبی جاری است.
هوش مصنوعی: از عشق تو نمیتوان به سادگی رهایی یافت، زیرا این عشق چنان قوی است که فرد را به شدت در بند میکشد.
هوش مصنوعی: در آینه ناصیه، نشان از ظرفی ضعیف و نازک داریم که مانند حبابی در حلقهی مستان به وضوح قابل مشاهده است. این تصویر نشاندهنده fragility و ناپایداری وجود ماست.
هوش مصنوعی: آن نامهای که ما احساسات و افکار خود را در آن مینویسیم، هر حرف و نشانهاش میتواند معنی و مفهوم عمیقی داشته باشد که به اندازه چهار کتاب ارزشمند است.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف حالتی اشاره دارد که در آن افراد ناآگاه و خام به واسطه زندگی و معاشرت با دیگران به پختگی و خرد میرسند. در این حالت، صدای دلنشین و شوقآور مانند صدای مرغی که بر روی آتش کباب میشود، به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: از بداقبالی ما هیچ فایدهای ندارد که ناله کنیم. به همین دلیل سکوت کردهایم، چون دیوانه در خواب است و متوجه ما نیست.
هوش مصنوعی: چرا مدام حساب و کتاب میکنی و خودت را مشغول میکنی، در حالی که نمیدانی واقعاً این دنیا چه معنایی دارد؟ زاهد! به خدا این چه حساب و کتابی است که دنبال آن هستی؟
هوش مصنوعی: عشق مجنون به تو هرگز او را از پا نمیاندازد، بلکه هر قدمی که بر میدارد، همچون رکابی است که او را به سمت تو هدایت میکند.
هوش مصنوعی: هر بار که با موری برخورد میکنم، به خاطر ترس از عواقب آن، میگویم که در مسیرم یک شیر خوابیده است.
هوش مصنوعی: هر پیامرسان و نامهای که فرستاده میشود، به هدف خود میرسد و برگهای که سالم و بینقص است، منتظر پاسخ میماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آبادتر آن سینه که از عشق خراب است
آزادی آن دل که در آن زلف تاب است
کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص
کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است
جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست
[...]
بنیاد وجودم ز تو ای دوست خراب است
وین کار خرابی همه از حب شراب است
جانم به عذاب است ز مخموری دوشین
ساقی قدحی ده که در آن عین ثواب است
چون میگذرد عمر سبک رطل گران ده
[...]
ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟
خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است
گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست
هر شَربَتِ عَذبَم که دهی، عینِ عذاب است
افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان
[...]
در میکده آنرا که به کف جام شراب است
عیبش مکن ار شام و سحر مست و خراب است
برداشتن از می نتواند سر خود را
از باده هوا در سر آن کو چو حباب است
سر رشته کارش کشد آخر به خرابی
[...]
گر شکوهای آمد به زبان بزم شراب است
باید که بشویند ز دل عالم آب است
زینش نتوان سوخت گر از خویش بنالد
آن مرغ که در روغن خود گشته کباب است
ابری برسد روزی و جانش به تن آید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.