گنجور

 
سلیم تهرانی

ساقی چه دهی پند من این بزم شراب است

از گریه مرا منع مکن، عالم آب است

از عشق تو آسان نتوان جست، که دارد

دستی که گلوگیرتر از پای حساب است

از آینه ی ناصیه در حلقه ی مستان

معلوم تنک ظرفی ما همچو حباب است

آن نامه که ما راز دل خویش نویسیم

هر نقطه درو ترجمه ی چارکتاب است

بس خام که شد پخته ز آمیزش مستان

در انجمن این زمزمه ی مرغ کباب است

از بخت زبون ناله ی ما صرفه ندارد

خاموش نشستیم که دیوانه به خواب است

تا چند شماری ورق و هیچ ندانی

زاهد به خدا این چه حساب و چه کتاب است

مجنون ترا سلسله از پا ننشاند

در راه تو هر حلقه ی زنجیر، رکاب است

هر گاه به موری رسم، از بیم مکافات

گویی به سر رهگذرم شیر به خواب است

هر قاصد و هر نامه بری رفت به مقصد

مکتوب سلیم است که در بند جواب است

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

آبادتر آن سینه که از عشق خراب است

آزادی آن دل که در آن زلف تاب است

کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص

کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است

جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست

[...]

کمال خجندی

بنیاد وجودم ز تو ای دوست خراب است

وین کار خرابی همه از حب شراب است

جانم به عذاب است ز مخموری دوشین

ساقی قدحی ده که در آن عین ثواب است

چون میگذرد عمر سبک رطل گران ده

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال خجندی
حافظ

ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟

خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است

گر خَمر بهشت است بریزید که بی دوست

هر شَربَتِ عَذبَم که دهی، عینِ عذاب است

افسوس که شُد دلبر و در دیدهٔ گریان

[...]

امیرعلیشیر نوایی

در میکده آنرا که به کف جام شراب است

عیبش مکن ار شام و سحر مست و خراب است

برداشتن از می نتواند سر خود را

از باده هوا در سر آن کو چو حباب است

سر رشته کارش کشد آخر به خرابی

[...]

وحشی بافقی

گر شکوه‌ای آمد به زبان بزم شراب است

باید که بشویند ز دل عالم آب است

زینش نتوان سوخت گر از خویش بنالد

آن مرغ که در روغن خود گشته کباب است

ابری برسد روزی و جانش به تن آید

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه