عیش فرش است در آن محفل روح افزایی
که فتد شیشه می جایی و ساقی جایی
گرد کلفت ننشیند به جبین در بزمی
که بود دست فشان سرو سهی بالایی
مردمک مهر خموشی است نظربازان را
در حریمی که نباشد نظر گویایی
یوسف از قحط خریدار دل خود می خورد
حسن مغرور تو می داشت اگر پروایی
چشم ازان حسن جهانگیر چه ادراک کند؟
در حبابی چه قدر جلوه کند دریایی؟
در تماشای تو افتاد کلاه از سر چرخ
خبر از خویش نداری چه قدر رعنایی
سر خورشید درین راه به خاک افتاده است
که به افتادگی سایه کند پروایی؟
کوه را ناله من سر به بیابان داده است
نیست در دامن این دشت چو من شیدایی
جلوه بیهده ضایع مکن ای باغ بهشت
که من از گوشه دل یافته ام مائوایی
تنگی خاک مرا بر سر آن می آرد
کز غبار دل خود طرح کنم صحرایی
عشرت روی زمین خانه به دوشان دارند
جای رشک است بر آن کس که ندارد جایی
هر کف خاک ز اسرار حقیقت لوحی است
صائب از سرمه توفیق اگر بینایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف محفل شادی و نشاطی میپردازد که در آن نوشیدنی و عشق حاضر است. او بر اهمیت زیبایی و حضور مفاهیم عرفانی در چنین فضایی تأکید میکند و به زیباییهای یار خود اشاره میکند. همچنین، شاعر به عشق و دلبستگی خود به معشوق میپردازد و میگوید که در دنیای محبت و زیبایی، هیچ چیز نمیتواند بر آن تأثیر بگذارد. در نهایت، او به تنگنای خاک و تنهایی خود اشاره کرده و میگوید که هر ذره خاک به عنوان نشانگر اسرار حقیقت و زیباییهای زندگی عمل میکند.
هوش مصنوعی: زندگی در آن جمع دلنشین و شاداب، همچون تجربهای است که در یک میهمانی خوشگذران، با شراب و چرخش ساقی همراه است.
هوش مصنوعی: در مجلسی که سروبلند و زیبا حاضر است، کسی که دارای کمال و زیبایی نیست، جایی ندارد و نمیتواند به چشم بیاید.
هوش مصنوعی: مردمک چشم نماد خاموشی و سکوت است برای کسی که به تماشای چیزهایی میپردازد که در حریمی هستند که نمیتوان دربارهشان صحبت کرد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به مقایسهی یوسف و حسن میپردازد. یوسف به خاطر قحطی که داشت، دل خود را به کسی میفروشد، در حالی که حسن با مغروری خود، هیچ اهمیتی به احساسات دیگران نمیدهد و اگر کمی توجه میکرد، اوضاع متفاوت میشد. در واقع، این بیت نشاندهندهی تفاوت در رفتار و احساسات این دو شخصیت است.
هوش مصنوعی: چشم انسان چگونه میتواند زیباییهای فوقالعاده یک معشوق را درک کند؟ مثل این است که در یک حباب، چقدر میتوان زیباییهای یک دریا را دید.
هوش مصنوعی: در تماشای تو، بخت و اقبال از تو بیخبر است و چقدر زیبایی و جذابیت داری.
هوش مصنوعی: خورشید در این مسیر به زمین افتاده است تا سایهاش قدرت و احترامی به دست آورد؟
هوش مصنوعی: کوه از نالههای من به بیابان طنین افکنده است و در این دشت، هیچ موجودی به شیدایی من نمیرسد.
هوش مصنوعی: به زیبایی و شگفتیهای بهشت بیمورد توجه نکن، زیرا من در عمق احساسات خود به آرامش و محبوبی دست یافتهام.
هوش مصنوعی: فشردگی زمین و دشواریهایی که دارم، باعث میشود که از دل مضطربم، تصوری از یک دشت وسیع بسازم.
هوش مصنوعی: زندگی خوش و آرام در زمین برای آنهایی که دارای خانه و کاشانه هستند، جایی برای حسرت و حسادت است نسبت به کسی که جایی ندارد.
هوش مصنوعی: هر تکه خاکی از رازهای حقیقت، مانند لوحی است که اگر بینش و درک درستی داشته باشی، میتوانی از آن معرفت و راهنمایی بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
[...]
بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف میخایی
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
[...]
تو پری زاده ندانم ز کجا میآیی
کآدمیزاده نباشد به چنین زیبایی
راست خواهی نه حلال است که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
[...]
اثر لطف خدایی که چنین زیبایی
تا تو منظور منی شاکرم از بینایی
نیست ما را شب وصل تو میسر زیرا
که شب تیره شود روز چو رخ بنمایی
چون خیال تو ز پیشم نفسی خالی نیست
[...]
محرمی کو که پیامی برد از من جایی
خدمتی رفع کند پیش جهان آرایی
عجبی ، نادرهیی ، طُرفه کشی ، چالاکی
شکرینی ، نمکینی ، صنمی ، زیبایی
امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.