گنجور

 
سعدی

پروردگار خلق خدایی به کس نداد

تا همچو کعبه روی بمالند بر درش

از مال و دستگاه خداوند قدر و جاه

چون راحتی به کس نرسد خاک بر سرش

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مجیرالدین بیلقانی

تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش

دریا نشسته خشک لب از دامن ترش

طفل سخن به شیر سگ آلود از آنگهی

کاین شوخ گربه چشم گرفتست در برش

سرگشته شد چو زیبق ناکشته کز تری

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مجیرالدین بیلقانی
عراقی

هر دم که در صفای رخ یار بنگرد

گردد همه جهان بحقیقت مصورش

چون باز در فضای دل خود نظر کند

بیند چو آفتاب، رخ خوب دلبرش

خواجوی کرمانی

آن ماه بین که فتنه شود مهر انورش

آن نقش بین که سجده کند نقش آذرش

بدری که در شکن شود از باد کاکلش

سروی که بر سمن فتد از مشک چنبرش

مرجان کهینه بنده ی یاقوت و لؤلؤش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجوی کرمانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه