خوش است درد که باشد امید درمانش
دراز نیست بیابان که هست پایانش
نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست
که جان سپر نکنی پیش تیربارانش
عدیم را که تمنای بوستان باشد
ضرورت است تحمل ز بوستانبانش
وصال جان جهان یافتن حرامش باد
که التفات بود بر جهان و بر جانش
ز کعبه روی نشاید به ناامیدی تافت
کمینه آن که بمیریم در بیابانش
اگر چه ناقص و نادانم این قدر دانم
که آبگینه من نیست مرد سندانش
ولیک با همه عیب احتمال یار عزیز
کنند چون نکنند احتمال هجرانش
گر آید از تو به رویم هزار تیر جفا
جفاست گر مژه بر هم زنم ز پیکانش
حریف را که غم جان خویشتن باشد
هنوز لاف دروغ است عشق جانانش
حکیم را که دل از دست رفت و پای از جای
سر صلاح توقع مدار و سامانش
گلی چو روی تو گر ممکن است در آفاق
نه ممکن است چو سعدی هزاردستانش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دردهای آن است. شاعر به بیان این نکته میپردازد که در وجود عشق، حتی با وجود درد و مشکلات، امید به درمان و رسیدن به معشوق وجود دارد. او میگوید که عشق واقعی با تحمل رنج و فراق همراه است و ضرورت دارد که در این راه صبر و تحمل کرد. شاعر همچنین به ناامیدی و مشکلات زندگی اشاره میکند و میگوید که با وجود همه عیوب خود، عشق و شوق به محبوب همچنان در دل وجود دارد. او در پایان بر این نکته تأکید میکند که زیبایی محبوبش بینظیر است و فقط خودش میتواند نشانههای واقعی عشق را درک کند.
هوش مصنوعی: دردی که امید به درمان آن وجود دارد، خوشایند است. بیابانی که در آن هستیم، بیپایان نیست و در نهایت به پایان خواهد رسید.
هوش مصنوعی: عشق به معنای واقعی نیازمند فداکاری و از خودگذشتگی است. نباید از سختیها و خطرات مسیر عشق فرار کرد، بلکه باید آماده بود تا برای محبوب خود جانفشانی کرد و به او وفادار ماند.
هوش مصنوعی: کسی که به باغ و زیباییهای آن علاقهمند است، باید در برابر باغبان و شرایطی که ارائه میدهد، صبر و تحمل داشته باشد.
هوش مصنوعی: به دست آوردن وصل و نزدیکی با جان و جهان، کار نادرستی است، زیرا این توجه به دنیا و به جان اوست.
هوش مصنوعی: از خانه کعبه نباید با ناامیدی روی گرداند، زیرا حتی اگر در بیابان بمیریم، ارزشش را دارد.
هوش مصنوعی: با وجود این که ممکن است ناتمام و بیباور باشم، اما میدانم که من هرگز نمیتوانم به اندازهی کسی که در کارش خبره و با تجربه است، مناسب و کارآمد باشم.
هوش مصنوعی: با وجود تمام عیوب، به خاطر عشق، محبوب عزیز را تحمل میکنند، زیرا نمیتوانند جداییاش را تحمل کنند.
هوش مصنوعی: اگر هزار تیر بیرحمی از تو به من برسد، برای من جفاست؛ چون وقتی مژههایم را روی هم بگذارم، نمیتوانم از تأثیر آن پیکانها خلاص شوم.
هوش مصنوعی: اگر حریف کسی باشد که خود از غم جانش رنج میبرد، باز هم نمیتواند در مورد عشق معشوقش به دروغ صحبت کند.
هوش مصنوعی: اگر حکیمی که دلش را از دست داده و به درستی نمیتواند حرکت کند، به تو کمک کند، نباید از او انتظار اصلاح و ساماندهی به امور داشته باشی.
هوش مصنوعی: اگر گل دیگری به زیبایی تو در دنیا وجود داشت، ممکن نبود. سعدی نیز در ادبیات و شعرش بینظیر و بسیار خاص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ز خواب خوش چو برانگیخت عزم میدانش
مه دو هفته پدید آمد از گریبانش
به روی خویش بیاراست عید گاه و مرا
نمود هر نفسی ماتمی ز هجرانش
فراز مرکب تازی سوار گشت چنانک
[...]
صلای عشق، که ساقی ز لعل خندانش
شراب و نقل فرو ریخته به مستانش
بیا، که بزم طرب ساخت، خوان عشق نهاد
برای ما لب نوشین شکر افشانش
تبسم لب ساقی خوش است و خوشتر از آن
[...]
نماند جانور از وحش و طَیْر و ماهی و مور
که بر فلک نشد از بیمرادی افغانش
عجب که دودِ دلِ خَلق جمع مینشود
که ابر گردد و سیلابِ دیده بارانش
صباح عید که برخاست عزم میدانش
چو صبح مطلع خورشید شد گریبانش
بر آمد از دل پر خون عاشقان تکبیر
در آن زمان که بدیدند روی رخشانش
به باد پای روان بر چو آذری بر زین
[...]
خوشست درد که باشد امید درمانش
خوشا سری که نباشد به عشق سامانش
وصال کعبه مقصود اگر طلب داری
قدم مزن که نباشد حد بیابانش
دلم رسید به جان و به جان رسید دلم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.