آن کیست که میرود به نخجیر
پای دل دوستان به زنجیر
همشیره جادوان بابل
همسایه لعبتان کشمیر
این است بهشت اگر شنیدی
کز دیدن آن جوان شود پیر
از عشق کمان دست و بازوش
افتاده خبر ندارد از تیر
نقاش که صورتش ببیند
از دست بیفکند تصاویر
ای سخت جفای سست پیوند
رفتی و چنین برفت تقدیر
کوته نظران ملامت از عشق
بی فایده میکنند و تحذیر
با جان من از جسد برآید
خونی که فروشدهست با شیر
گر جان طلبد حبیب عشاق
نه منع روا بود نه تأخیر
آن را که مراد دوست باید
گو ترک مراد خویشتن گیر
سعدی چو اسیر عشق ماندی
تدبیر تو چیست ترک تدبیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حالتی عاشقانه و پر از درد و جدایی میپردازد. او از کسی سخن میگوید که به عشقی عمیق و آتشین دچار شده و این عشق او را به زنجیر کشیده است. شاعر به زیباییهای عشق و اثرات آن بر زندگی انسانها اشاره میکند و بیان میکند که عشق میتواند فرد را از خود بیخود کند و حتی زیباییهای او را به خطر بیندازد. در نهایت، او به اشخاصی که عشق را مورد سرزنش قرار میدهند اشاره میکند و میگوید این سرزنشها بیفایده است. سعدی، شاعر، خود را در دام عشق میبیند و به دشواریها و تدبیرهایی که در این وضعیت باید پیش بگیرد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: کیست که به دلیلی به شکار میرود و دل دوستانش را در قید و بند نگه میدارد؟
هوش مصنوعی: خواهر جادوگران بابل، همسایهی بازیگوشان کشمیر.
هوش مصنوعی: این بهشت را اگر شنیدهای، بدان که نگاه کردن به آن جوان، باعث میشود آدم احساس کند که پیر شده است.
هوش مصنوعی: عاشق که در حالت هیجان و عاشقی است، از زخمهایی که بر او وارد میشود، بیخبر است و نمیداند که عشقش میتواند او را آسیبپذیر کند.
هوش مصنوعی: چنانچه نقاشی چهرهای زیبا را ببیند، دیگر به ایجاد نقاشیهایی از ایدهها و تصاویر بیارزش مشغول نمیشود.
هوش مصنوعی: تو که با بیرحمی و ضعیف بودن رابطهات رفتهای، اینگونه به سرنوشتت ادامه میدهی.
هوش مصنوعی: افراد کوتهنظر به عشق بیفایده انتقاد میکنند و دیگران را از آن دور میسازند.
هوش مصنوعی: وقتی که جان من از بدن خارج میشود، خونی که با شیر آمیخته شده چکیده خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر محبوب عاشقان جان بخواهد، نه جلوگیری در کار است و نه تأخیری جایز.
هوش مصنوعی: آن کسی که به هدف و خواسته دوست نیاز دارد، باید از خواستههای شخصی خود صرفنظر کند.
هوش مصنوعی: سعدی میگوید: وقتی که در عشق گرفتار شدی، دیگر به چه راهکار و تدبیری فکر میکنی؟ بهتر است که از تدبیر و برنامهریزی دست بکشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گفتم که پیامبری تو یا پیر
گفت او که دوئی ز راه برگیر
دل پردهٔ عشق توست برگیر
جان تحفهٔ وصل توست بپذیر
تن هم سگ کوی توست دانی
دانم که نیرزدت به زنجیر
گفتی که بجوی تا بیابی
[...]
هم در تو به صد هزار تشویر
دارد رقم هزار تقصیر
ای رای تو بر سپهر تدبیر
صورتگر آفتاب تقدیر
راز کره پیاز مانند
پیش دل تو برهنه چون سیر
خاتون زمان بدست شبگیر
برداشت ز چهره پرده قیر
شب کحل شد و چو مردم کهل
آمیخت سواد قیر با شیر
نور رخ یوسف سماوی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.