ای نفسِ خرّمِ بادِ صبا
از برِ یار آمدهای، مرحبا!
قافلهٔ شب! چه شنیدی ز صبح؟
مرغِ سلیمان! چه خبر از سبا؟
بر سرِ خشم است هنوز آن حریف؟
یا سخنی میرود اندر رضا؟
از درِ صلح آمدهای یا خِلاف؟
با قدمِ خوف رَوم یا رَجا؟
بارِ دگر گر به سرِ کویِ دوست
بگذری ای پیکِ نسیمِ صبا
گو رمقی بیش نمانْد از ضعیف
چند کُنَد صورتِ بیجان بقا؟
آن همه دلداری و پیمان و عهد
نیک نکردی که نکردی وفا
لیکن اگر دورِ وصالی بوَد
صلح فراموش کند ماجرا
تا به گریبان نرسد دستِ مرگ
دست ز دامن نکنیمت رها
دوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
خستگی اندر طلبت راحت است
درد کشیدن به امیدِ دوا
سر نتوانم که برآرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرّد قَفا
هر سَحر از عشق دمی میزنم
روزِ دگر میشنوم بر ملا
قصهٔ دردم همه عالَم گرفت
در که نگیرد نفسِ آشنا؟
گر برسد نالهٔ سعدی به کوه
کوه بنالد به زبانِ صدا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از سعدی به بیان احساسات و عواطف انسانی میپردازد. شاعر با خطاب به نسیم صبح، از آن میخواهد که از یار خود خبر بیاورد. او به یاد روزهای گذشته و خستگیهای ناشی از انتظار و دوری از دوست اشاره میکند و میگوید که اگرچه وفاداری و عهدی در کار نبوده، اما هنوز امید به وصال وجود دارد. در نهایت، شاعر تاکید میکند که در دل درد و رنج عشق، آرامش و امیدی بهبود وجود دارد، و حتی اگر صدای نالهاش به کوه برسد، کوه هم از غم و درد او آگاه خواهد شد.
ای نفحهٔ روح بخش باد سحرگاهی ، آفرین بر تو که از برِ یار آمده ای و بوی خوش با طراوت حاصل هم جواری با یار است . [ نَفَس = نفحه و نکهت و بوی خوش / باد صبا = نسیم صبحگاهی / خرم = شاداب و شادمان / از بّر = از سوی / مرحبا = آفرین ] ـ شرح غزلهای سعدی
ای کاروان شب ، از صبح وصال معشوق جه خبر داری ؟ و ای هدهد باد صبا ، از شهر سبا ، سرزمین معشوق چه پیامی آوردی ؟ [ قافله = کاروان / مرغ سلیمان = کنایه از هدهد که به فارسی پوپک و شانه به سر گویند . داستان این مرغ و پیام بردنش از طرف سلیمان به بلقیس ، در قران کریم آیات 20 به بعد سورهٔ نمل آمده است / سبا = نام شهری است در یمن که بلقیس ملکهٔ آن بود که به روایت تورات با سلیمان ، پادشاه یهود ، ملاقات کرده و با او روابط دوستانه داشته است . بر طبق روایات اسلامی ، سلیمان او را به زنی گرفت که در آیات فوق از آن یاد شده است ] - شرح غزلهای سعدی
آیا آن یار و مصاحب ، هنوز از من خشمگین است ؟ یا از رضا و خشنودی ، گفتگویی به میان می آید ؟ [ حریف = یار یکدل و یکرنگ ، دوست هم پیاله و باده نوش / سخن رفتن = سخن به میان آمدن ، گفت و گو کردن / رضا = خشنودی و موافقت ] ـ شرح غزلهای سعدی
ای بادِ صبا ، پیام آور صلح و آرامشی یا ناسازگاری ؟ و اینک من با ترس به سویش بروم یا با امیدواری ؟ [ خلاف = مخالفت و ناسازگاری / خوف = بیم و ترس / رجا = امیدواری ] ـ شرح غزلهای سعدی
ای یار ملایم صبحگاهی که قاصد کوی یاری ، اگر دوباره بر سرِ کوی محبوب گذر کردی . [ پیک = قاصد / نسیم = باد ملایم ]- شرح غزلهای سعدی
پیام مرا به او برسان و بگو که از منِ ضعیف ، جز نیم جانی باقی نمانده است . به راستی کالبد بی جان من ، یعنی جسمِ من دور از تو که در حکمِ جان هستی ، چه قدر می تواند بقا و دوام داشته باشد . [ رمق = باقی جان / تاب و توان / صورت بی جان = کالبد و جسم بی جان ]- شرح غزل های سعدی
ای یار ، پس از آن همه دلبری و عهد و پیمان ، کارِ درستی نکردی که وفای خویش را به سر نبردی . [ نیک = خوب / وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان ، ثبات در قول و سخن و دوستی] ـ شرح غزلهای سعدی
اما در صورتی که زمانی برای پیوستگی و وصال وجود داشته باشد . صلح و آشتی تو با من این رویداد را به دست فراموشی خواهد سپرد و از یادِ من خواهد برد . [ لیکن = اما ، ولی ، با این همه ، در فارسی به صورت لیک هم بکار می رو د / دور = وقت و زمان و نوبت / فراموش کند = موجب فراموش گردانیدن شود / ماجرا = سرگذشت ، قصه و واقعه ، سرگذشت و اتفاق و آنچه گذشته باشد ] ـ شرح غزلهای سعدی
تا دستِ احل گریبان مرا نگیرد و زمان مرگ فرا نرسد . ای معشوق ، دست از دامنت برنمی دارم و رهایت نمی کنم . [ گریبان = بخشی از جامه که پیرامون گردن قرار گیرد ، یقه ] - شرح غزلهای سعدی
آن کسی که دوست را در محنت و گرفتاری فراموش کند ، حقیقتاََ دوست نیست . ( دوست حقیقی نیست ) . [ به حقیقت = حقیقتاََ و واقعاََ ] - شرح غزلهای سعدی
در راه طلب کردن تو هر جراحتی که به طالب وارد آید ، عین راحت است . همچنانکه کسی به امید رسیدن به دارو ، درد را تحمل می کند . مصراع دوم ، تمثیلی است برای تأکید معنی مصراع اول . [ خستگی = ریش ، جراحت / راحت = آسایش و آرامش ] - شرح غزلهای سعدی
من همانند چنگ قادر به بلند کردن سر و اعتراض کردن نیستم . حتی اگر پوستم بر اثر سیلی ضربه هایی که بر من نواخته می شود مثل دف از هم بدرد . [ سر برآوردن = سر را بلند کردن / چنگ = از سازهای زهی قدیم که سری خمیده داشت و با انگشتان می نواختند ( واژه نامه موسیقی ایران زمین ) / دف = از خانواده آلات موسیقی ضربی یا کوبه ای است که به آن دایره نیز می گویند / قفا = سیلی ] . در این بیت شاعر به چنگ و دف تشبیه شده است . - شرح غزلهای سعدی
هر بامدادی که از عشق سخن می گویم . روز دیگر ، آن اظهار عشق را آشکارا از دیگران می شنوم . [ دم زدن = سخن گفتن / برملا = آشکار و ظاهر ] - شرح غزلهای سعدی
داستان دردِ عشقم همه جهان را فرا گرفت ، نفسِ آشنا در چه کسی تاثیر نمی کند ؟ ( چه کسی می تواند از تاثیر نفسِ آشنای سعدی در امان بماند ) . [ آشنا = یار و دوست ] - شرح غزلهای سعدی
اگر ناله سعدی به کوه برسد ، کوه با زبان پژواک ، آن ناله را منعکس خواهد کرد . ( کوه هم از نالهٔ سعدی متأثر می شود ) . [ صدا = پژواک ، انعکاس صوت ]منبع : شرح غزلهای سعدی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همچو الف راست به عهد و وفا
اول و آخر شده بر انبیا
هین که منم بر در در برگشا
بستن در نیست نشان رضا
در دل هر ذره تو را درگهیست
تا نگشایی بود آن در خفا
فالق اصباحی و رب الفلق
[...]
گر بهدادیان موظف ز فقر
می نرسد دست تو چون پارسا
اوئی او ذاتی و ماتی ما
عارضی باشد فنا شو زین فنا
عقل که افراخت به دانش لوا
خواند به لوحش الف و با و تا
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.