انصاف نبود آن رخ دلبند نهان کرد
زیرا که نه روییست کز او صبر توان کرد
امروز یقین شد که تو محبوب خدایی
کز عالم جان این همه دل با تو روان کرد
مشتاق تو را کی بود آرام و صبوری؟
هرگز نشنیدم که کسی صبر ز جان کرد
تا کوه گرفتم ز فراقت مژهام آب
چندان بچکانید که بر سنگ نشان کرد
زنهار که از دمدمهٔ کوس رحیلت
چون رایت منصور چه دلها خفقان کرد
باران به بساط اول این سال ببارید
ابر این همه تأخیر که کرد از پی آن کرد
تا در نظرت باد صبا عذر بخواهد
هر جور که بر طُرف چمن باد خزان کرد
گل مژدهٔ بازآمدنت در چمن انداخت
سلطان صبا پُر زر مصریش دهان کرد
از دامن کُه تا به در شهر بساطی
از سبزه بگسترد و بر او لالهفشان کرد
شاید که زمین حله بپوشد که چو سعدی
پیرانه سرش دولت روی تو جوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزلی با مضامین عاشقانه و دلانگیز که در آن شاعر به پردهنشینی و زیبایی معشوق اشاره میکند. او میگوید که این زیبایی قابل تحمل نیست و نشان میدهد که عشق به معشوق دائماً بر دلها فشار میآورد. شاعر به شکایت از دوری و فراق میپردازد و برای توصیف احساسات شدید خود از طبیعت و تغییرات جوی بهره میگیرد. در نهایت، او امیدوار است که روزی با بازگشت معشوق، زندگیاش جوان تازهای بگیرد و تغییرات مثبتی در زندگیاش ایجاد شود.
هوش مصنوعی: اینکه بخواهد آن چهره دلربا را پنهان کند انصاف نیست، زیرا او چهرهای ندارد که بتوان به خاطرش صبر کرد.
هوش مصنوعی: امروز به وضوح مشخص شد که تو محبوب خدا هستی، زیرا از جهان هستی این همه دلها به سوی تو روان شدهاند.
هوش مصنوعی: کسی که به تو علاقهمند است، هرگز نمیتواند آرام و صبور باشد. هرگز نشنیدهام که کسی برای عشقش به دیگران صبر کند و از زندگیاش بگذرد.
هوش مصنوعی: در اثر دوری تو، چنان اشکی ریختم که به کوه رسید و بر سنگها نشانهای از آن باقی ماند.
هوش مصنوعی: مراقب باش که در هنگام شروع سفر، مانند پرچم پیروزی منصور، دلها را به تنگی و سکوت نیاورید.
هوش مصنوعی: باران در ابتدای سال به زمین نبارید و ابر بعد از مدت طولانی تأخیر، بالاخره باران را نازل کرد.
هوش مصنوعی: در نظر تو، وقتی باد لطیف بهار از چیزی پوزش میطلبد، هر طور که باد پاییز بر لبهی چمن اثر گذاشته است، این موضوع را نیز باید در نظر بگیری.
هوش مصنوعی: سلطان نسیم بهاری گل را به میدان آورد و با صدای دلانگیزش، خبر بازگشت تو را در باغ پخش کرد.
هوش مصنوعی: از دامن کوه تا دروازه شهر، فرشی از سبزه گسترده شده و بر روی آن لالهها شکوفه کردهاند.
هوش مصنوعی: شاید زمین دوباره لباس زیبایی به تن کند، زیرا که سعدی در سن پیری به تازگی جمال تو را جوان کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ترکی که همی بر سمن از مشک نشان کرد
یک باره سمن برگ به شمشاد نهانکرد
تا ساده زَنَخ بود همه قصد به دل داشت
واکنون که خط آورد همه قصد بهجان کرد
چون زلف به خم بود مرا پشت به خم کرد
[...]
هر جور که بر عاشق بیسیم توان کرد
امروز بتم بر من سرگشته چنان کرد
از بس که ستم کرد به من بر چو مرا دید
شرم آمدش از روی من و روی نهان کرد
گفتم که چنان کن که دلم خون شود از غم
[...]
زلف تو مرا بند دل و غارت جان کرد
عشق تو مرا رانده به گرد دو جهان کرد
گویی که بلا با سر زلف تو قرین بود
گویی که قضا با غم عشق تو قران کرد
اندر طلب زلف تو عمری دل من رفت
[...]
در کوی خرابات مرا عشق کشان کرد
آن دلبر عیار مرا دید نشان کرد
من در پی آن دلبر عیار برفتم
او روی خود آن لحظه ز من باز نهان کرد
من در عجب افتادم از آن قطب یگانه
[...]
با ما غم هجران تو ای دوست نه آن کرد
کان قصه توانیم بصد سال بیان کرد
از خانه دل رخت صبوری بدر انداخت
چه جای صبوری که از اینخانه روان کرد
با باغ و بهار طربم آتش شوقت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.