ای که در پرده به بازار جهان می آیی
ما تو بودیم ازین پیش و تو اکنون مایی
سایه توست جهان بر عدم افتاده و ما
چشم آن سایه و در چشم تویی بینایی
از کرم ساخته ای چشم جهان بین ما را
تا به این چشم جهان را نظری فرمایی
گر نگهبان نشود گنج جهان را این چشم
حاصل گنج به یغما ببرد یغمایی
شخص تو سایه تو چشم تو بینایی تو
رشته صد توست ولی بر صفت یکتایی
همه اعیان جهان روی تو را آینه هاست
تا هر آیینه به آیین دگر آرایی
بنماییم تو را هم به تو افزون ز همه
چون رخ خویش در آیینه ما بنمایی
دل شد از عشق تو جامی که حبابش فلک است
باده بر جامی ازین جام همی پیمایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی وجود و ماهیت خداوند و رابطهی او با جهان و انسانها صحبت میکند. شاعر به گونهای بیان میکند که ما پیشتر با خداوند بودیم و اکنون او در ماست. جهان تنها سایهای از وجود اوست و ما به واسطهی دیده و بینایی او، به جهان نظر میکنیم. شاعر تأکید میکند که چشمهای ما از کرم خداوند ساخته شدهاند تا جهان را ببینیم و اگر این چشمها نگهبان گنجهای جهان نباشند، ممکن است به راحتی از بین بروند. او همچنین اشاره میکند که همه چیز در این عالم همچون آینهای از وجود خداوند است و هر آینه، تصویر متفاوتی از او را نشان میدهد. در نهایت، شاعر به عشق و دلدادگی به خداوند میپردازد و دل خود را به جامی تشبیه میکند که از عشق پر شده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در دنیای ظاهری به نمایش میآیی، ما قبلاً هم تو را میشناختیم و حالا تو بخشی از وجود ما هستی.
هوش مصنوعی: جهان تحت تأثیر وجود تو قرار گرفته و ما تنها ناظر آن تأثیر هستیم، در حالی که تو خود منبع بینایی و آگاهی هستی.
هوش مصنوعی: تو با لطف خود چشمان بینای ما را آفریدهای تا بتوانی با این چشم به جهان نظر کنی.
هوش مصنوعی: اگر کسی از گنجینههای دنیا محافظت نکند، این چشم که به نظر میرسد گنجهای ارزشمندی را به ما نشان میدهد، به راحتی آنها را به سرقت میبرد.
هوش مصنوعی: شخصیت تو، وجود تو، دید تو و بینایی تو همه از یک منبع ناشی میشوند، اما هرکدام به طور خاص فقط به تو مربوط میشوند و یکتایی تو را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: تمام موجودات جهان به مانند آینهای هستند که جلوهگاه زیباییهای تو هستند، تا هر آینه به شیوهای متفاوت، زیباییهای تو را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: اگر تو در آینه خود را ببینی، جلوهات برای ما بیشتر از هر چیز دیگری نمایان میشود. ما هم تو را به تصویر میکشیم و تو را به خود اضافه خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر عشق تو به مانند جامی شده که حبابهایش به آسمان میرسند. تو در حال نوشیدن از این جام هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو
[...]
بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف میخایی
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
[...]
تو پری زاده ندانم ز کجا میآیی
کآدمیزاده نباشد به چنین زیبایی
راست خواهی نه حلال است که پنهان دارند
مثل این روی و نشاید که به کس بنمایی
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
[...]
اثر لطف خدایی که چنین زیبایی
تا تو منظور منی شاکرم از بینایی
نیست ما را شب وصل تو میسر زیرا
که شب تیره شود روز چو رخ بنمایی
چون خیال تو ز پیشم نفسی خالی نیست
[...]
محرمی کو که پیامی برد از من جایی
خدمتی رفع کند پیش جهان آرایی
عجبی ، نادرهیی ، طُرفه کشی ، چالاکی
شکرینی ، نمکینی ، صنمی ، زیبایی
امشب ای پیکِ صبا گر قدمی رنجه کنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.