آن کان حسن بود و نبود از جهان نشان
و الآن ان عرفت علی ما علیه کان
اعداد کون و کثرت صورت نمایشی ست
فالکل واحد یتجلی بکل شان
نوری ست محض کرده به اوصاف خود ظهور
نام تنوعات ظهورش بود جهان
هر چند در نهان و عیان نیست غیر او
فی حد ذاته نه نهان است و نی عیان
فایض بود به جود بر اعیان انس و جن
ساری بود ز لطف در اطوار جسم و جان
دانا به هر بصیرت و بینا به هر بصر
گویا به هر زبان و توانا به هر توان
جامی کشیده دار زبان را که سر عشق
رمزی ست کس مگوی و حدیثی ست کس مدان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان وجود و عدم در جهان میپردازد و تأکید میکند که همه چیز تجلی یک واحد است. در حقیقت، هر چیز در جهان نشانهای از نور واحد الهی است که به اشکال و صورتهای مختلف خود را نشان میدهد. این نور، وجود جهان را پدید آورده و در عین حال، در نهان و عیان فقط یکی است. همچنین، این وجود در تمامی موجودات - اعم از انسان و جن - ریشه دارد و به هر یک از آنها از لطف خود بهره میدهد. شعر همچنین اشاره دارد که خداوند به همه بصیرتها و تواناییها آگاه است و در عین حال، توضیحات بیشتری از این عشق الهی نمیتوان داد.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان این نکته میپردازد که زیبایی واقعی و حقیقی در دنیا فراتر از نشانهها و ظواهر است. اگرچه نشانی از آن زیبایی در جهان وجود ندارد، اما اگر تو آن را بشناسی، میدانی که وجودش در دل و روح واقعی است و نه در چیزهای ظاهری.
هوش مصنوعی: اعداد و کثرت جهان فقط یک نمایش هستند و هر یک از واحدها در واقع تجلی همهی صفات و ویژگیها هستند.
هوش مصنوعی: این جهان به دلیل تنوعات و ویژگیهای مختلف خود، تنها تجلی یک نور خالص است که در صفات خود نمایان شده است.
هوش مصنوعی: هر چند در ظاهر یا باطن چیزی جز او نیست، او خودش نه در خفاست و نه در آشکار.
هوش مصنوعی: رحمت و بخشش الهی بر موجودات انسان و جن جاری است و این لطف و نیکی در ویژگیها و حالتهای جسم و روح نمایان است.
هوش مصنوعی: آگاه به هر شناخت و بینا در هر نگاه، سخنگو به هر زبانی و قادر به هر عمل.
هوش مصنوعی: جامی را پر کردهاند تا زبانش به راز عشق اشاره کند، اما کسی را اجازه ندهید که درباره آن صحبت کند یا چیزی بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
[...]
گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان
گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
گفتم که ساعتی ببر من فرونشین
گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان
گفتم که باد سرد زیان داردت همی
[...]
بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان
فرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
سلطان یمین دولت میر ملوک بند
محمود امین ملت شاه جهان ستان
شاهی که پشت صد ملک کامران بدید
[...]
بنگر بدین رباط و بدین صعب کاروان
تا چونکه سال و ماه دوانند هردوان
من مر تو را نمودم اگرچه ندیده بود
با کاروان رباط کسی هر دوان دوان
از رفتن رباط نه نیز از شتاب خود
[...]
گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان
تحویل کرده اند بباغ خدایگان
وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار
نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان
نی نی ، که ماه و مشتری از وی ربوده اند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.