بیا ای ساقی مهوش بده جام می رخشان
به روی شاه ابوالقاسم معزالدوله بابرخان
شهنشاه فلک مسند که زد از دولت سرمد
قدم بر تارک فرقد علم بر طارم کیوان
رخش آیینه دلها لبش حلال مشکلها
کفش دریا و ساحلها ز موجش قلزم احسان
ز باغ جاه او برگی ست این زنگارگون گلشن
ز قصر قدر او خشتی ست این فیروزه رنگ ایوان
چو دارد خلق درویشانه با آیین سلطانی
گدای حضرت اویند اگر درویش اگر سلطان
تمنای کمال مدحتش کردم خرد گفتا
منه پای امل زین بیش بیرون از حد امکان
ز نظم دلکش جامی سرود بزم او بادا
نوای عشرت باقی نوید عیش جاویدان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ساقی میخواهد که جامی پر از شراب را به شاه ابوالقاسم معزالدوله بابرخان تقدیم کند. او این شاه را به عنوان یک پادشاه بزرگ و خوشبخت توصیف میکند که در عرش (فلک) نشسته و دارای شخصیت با عظمت و دوستداشتنی است. همچنین، زیباییهای شاه و آثار او در جامعه را ستایش میکند و رابطهای عمیق بین درویشان و سلطانی را به تصویر میکشد؛ به این معنا که هر کس در پی کمال و کرامت است، حتی اگر درویش باشد. شاعر در پایان از توانایی خود در وصف این پادشاه بزرگ سخن میگوید و آرزو میکند که برگزاری محافل شاد و نوشیدن شراب، نویدبخش عیش جاویدان باشد.
هوش مصنوعی: بیا ای دوست خوشچهره، به من نوشیدنی بده که زیباییام را بیشتر کند و این جام را به روی شاه ابوالقاسم معزالدوله بابرخان برسان.
هوش مصنوعی: پادشاه آسمان که با قدمی استوار بر بالاترین نقطه ستارهها ایستاده است، نشان از قدرت و سلطنت خود را بر فراز کاینات به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: چهرهٔ زیبای دلها مانند آینه است و لبش گشایشبخش مشکلات. او پاهایش دریا و ساحلها را میپیماید و با موجهایش دنیایی از نیکی و بخشش را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: این متن به زیبایی توصیف میکند که از باغ مقام و جایگاه او، یک برگ وجود دارد و از گلشن آن، آثاری زنگار گرفته نمایان است. همچنین از کاخ و منزلت او، یک تکه سرامیک فیروزهای به چشم میخورد. این تصویرسازی نشاندهنده عظمت و زیباییهای موجود در مقام فرد مورد نظر است.
هوش مصنوعی: هر کس در زندگی خود به شیوهای ساده و بیزرق و برق زندگی کند، حتی اگر مقام و قدرتی داشته باشد، در واقع به نوعی درویش و گدای حضرت حق است. بنابراین، وضعیت اجتماعی یا مقام نمیتواند باعث شود که انسان از حقیقت وجودیاش فاصله گیرد.
هوش مصنوعی: من آرزو داشتم که در ستایش او به کمال برسم، اما خرد به من گفت که امید نداشته باش بیش از آنچه که در دسترس است.
هوش مصنوعی: از شعر دلنواز جامی، آرزوی شادی و خوشی در جشن او را بیان میکند و وعده میدهد که این لذت و خوشی پایدار و ابدی خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری
شکسته شد از و لشکر ولیکن لشکر ایشان
چه روز افزون و عالی دولتست این دولت سلطان
که روز افزون بدو گشته ست ملک و ملت و ایمان
بدین دولت زیادت شد به اسلام اندرون قوت
بدین دولت پدید آمد به تعطیل اندرون نقصان
بدین دولت جهان خالی شد از کفران و ازبدعت
[...]
خجسته دولت عالی همین کرد ای ملک پیمان
که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان
فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی
برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان
برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را
[...]
چه گوئی؟ ای شده زین گوی گردان پشت تو چوگان
به دست سالیان شسته زمان از موی تو قطران
ز قول رفته و مانده چه بر خواندی و چه شنودی؟
چه گفتند این و آن هر دو؟ چه چیز است این، چه چیز است آن؟
گر این نزدیک را گوئی و آن مر دور را گوئی
[...]
چو رستم گشت در کوشش، چو حاتم گشت در بخشش
چو لقمان گشت در حکمت، چو سلمان گشت در عرفان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.