گنجور

 
جامی

ز هجران بر لب آمد جان غمناک

الا یا لیت شعری این القاک

به هر جمعیتی وصل تو جویم

لعل الله یجمعنی و ایاک

کسان را مهر دل از دیده خیزد

و قلبی کان قبل العین یهواک

نعیم خلد اگر گردد میسر

لعمری لا یطیب العیش لولاک

عنان عزم هر سویی که تابی

سوی قلب المتیم لیس ماواک

شدم خاک ره و دامن کشیدی

ز من چون شاخ گل حاشاک حاشاک

به قصد قتل جامی می کشی تیغ

کرمها می کنی الله ابقاک

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

زهی سلطان دارالملک افلاک

زهی تخت تو عرش و تاج لولاک

مجره زان پدید آمد که یک شب

فلک از دست قدرت جامه زد چاک

قزح زان آشکارا شد که یک روز

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۳۶۰ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
شیخ محمود شبستری

چه نسبت خاک را با عالمِ پاک

که ادراک است عجز از درکِ ادراک

مشاهدهٔ ۱۳ مورد هم آهنگ دیگر از شیخ محمود شبستری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه