گنجور

حاشیه‌ها

طباطبایی در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

بین العدمین*

 

طباطبایی در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

ما فات مضی و ما سیاتیک فاین
قم فاغتنم الفرصة بی العدمین....

 

ناشناس در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

بیت 6 مصراع 2 "کفت" "کآفت" نیست؟

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۰۰ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
عرفی ز پا فتاده همین بود در جهان
مرعی که کام خویش ز پرواز می گرفت
درست:
عرفی ز پا فتاده همین بود در جهان
مرغی که کام خویش ز پرواز می گرفت

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۵:۰۵ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
مباش عمزده عرفی که زلف قامت دوست
جزای همت عالی و دست کوته ماست
درست:
مباش غمزده عرفی که زلف قامت دوست
جزای همت عالی و دست کوته ماست

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۴:۲۳ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
خواهی به کعبه رو کن و خواهی یه سومنات
دل بد مکن که شش جهت از بهر طاعت است
درست:
خواهی به کعبه رو کن و خواهی به سومنات
دل بد مکن که شش جهت از بهر طاعت است

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۴:۲۲ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
تاج زر گر بودش فتنه ی از بهر خود است
فتنه این است که در زیر کلاه نمد است
رقم هندسه عرفی منه اشعار مرا
هر جه زین باغ بروید گل سر سبد است
درست:
تاج زر گر بودش فتنه ای از بهر خود است
فتنه این است که در زیر کلاه نمد است
رقم هندسه عرفی منه اشعار مرا
هر چه زین باغ بروید گل سر سبد است

 

ناشناس در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۴۸ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۹۰ - کرمک شبتاب:

این دوبیتی هم در دیوان اقبال موجود است:
من آن مورم که در پایم بمالند
نه زنبورم که از دستم بنالند
کجا خود شکر این نعمت گذارم
که زور مردم آزاری ندارم!

 

نیما مالکی در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۲۰:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۶:

با سلام.
این بیت آخرش
آنچه جگر سوزه بود باز جگر سازه شود.
آنچه به صورت آنچ نوشته شده است.
با تشکر

 

آرمان در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۵:

بیت دوم ، شکستی تو بها را غلط است
شکستی توبه ها را

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۶۷ - چه گویم زان فقیری دردمندی:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
خدا این سخت جان را یار بادا
که افتاد است از بام بلندی
درست:
خدا این سخت جان را یار بادا
که افتاده است از بام بلندی

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۲۱ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۵:۳۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰ - جلوه جلال:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
تو بندگی بگزین شهریار بر در دوست
که بندگان در دوست شهریارانههند
درست:
تو بندگی بگزین شهریار بر در دوست
که بندگان در دوست شهریارانند

 

زهرا در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:

نمیدونم تو وصف استاد چی باید گفت شاید مثل بعضی اشعارش از وصف خارجه من که عشق واقعی رو تو بندبند بعضی اشعارش میبینم شما نمیبینید؟

 

زهرا در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

واقعا به معشوقه استاد حسودیم میشه وقتی میبینمجای جای دیوانش از عشقش بااین صداقت وپاکی صحبت کرده
پیشنهاد میدم غزل.یاروهمسر نگرفتم که گرو بود سرم .رو بخونید جریان سرودن این غزل رو هم سرچ کنید تابفهمید شهریار واقعا کی بوده
من وقتی اولین بار ایش شعر رو اززبان استاد ادبیاتم شنیدم بی اختیار گریه کردم روحش شاد ویادش ارام بخش تموم عاشقای واعی

 

امیر در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

تا به حال اسم آرتمیانی رو هم نشنیده بودم ولی با خوندن این شعر لذت زیادی بردم

 

امیرحسین در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲ - شاعر افسانه:

در بیت 8 :خر مهره ببندیم و به دردانه بگرییم.
در بیت آخر: بگذار به هذیان تو ( یا ما ) طفلانه بگریند.

 

منصور محمدزاده در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ رهی معیری » منظومه‌ها » گل یخ:

خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:
نادرست:
ز گلها از آن سر بر افراخته است
که با باغ بی برک و بر ساخته است
گل بخ گر آورد بستان بهدست
مرا آتشین لاله ای چون تو هست
درست:
ز گلها از آن سر بر افراخته است
که با باغ بی برگ و بر ساخته است
گل یخ گر آورد بستان به دست
مرا آتشین لاله ای چون تو هست

 

نفیسه رضایی در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۳۷ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲ - هو الاول والآخروالظاهر والباطن وهو بکل شی‌ء علیم:

با خط نستعلیق
حی و قیوم و قادر و قاهر نوشته شود
به سبک بسیار زیبا

 

سعید در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

بیت دوم مصراع اول وصال صحیح است نه وصل

 

ملیحه رجائی در ‫۱۳ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:

حرز = حمایل ، دعایی که به بازو و گردن بچه ها درقدیم می بستند.
حرزجان = حفظ جان ، نامه دوست
برحسب آرزو = به کام دل
باد فتنه = تند باد ، آشوب
کحل الجواهر = سرمه
پیک = نامه بر ، قاصد
عیار = سنجیدن ، وزن
دم زند = نفس زند
معنی بیت 1: قاصد نامداری که از شهر محبوب آمده نامه ای به خط مشکین دوست به صورت حمایل و دعا با خود آورده است.
معنی بیت 3 : دل را به عنوان هدیه و مژدگانی به آن قاصد دادم درحالیکه شرمنده ام از این نقد کم عیاری که نثار دوست کرده ام .
معنی بیت 6: اگر تندباد رنج و آشوب هردو عالم را زیر و رو کند با شمع دیدگان چشم به راه دوست می مانم.
معنی بیت 7: ای نسیم بامدادی سرمه جواهری از آن غبار سعادتمند که درگذرگاه دوست است برای روشنی دیده من بیاور.

 

۱
۵۰۳۶
۵۰۳۷
۵۰۳۸
۵۰۳۹
۵۰۴۰
۵۲۰۲