امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس:
مهر خواره یعنی کسی که در مهر ورزیش به متحمل بی احترامی و تحقیر گردد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۰ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس:
ازش بمیرد یعنی حرصش کنترل شود پس ازمرده یعنی انسان بی حرص و ورن .
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس:
مست شدن اینجا با معنی لری ان است یعنی همان سیر مثلا به لری می گویند بومس boumas یعنی ان کس که به بویی عادت کند و سیر از بویی بشود ( بوی مست)
مس به لری معنی چاق می دهد در ألمانی نیز لغتی مشابه هست در mast cell انگلیسی هم مست یعنی چاق.
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین:
صرصر بادیست سرد و سخت
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
با سپاس از برادر هممیهنم قشقایی بزرگوار
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى:
تنازی درست است
ناشناس در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى:
طناصی احتمالا طنازی است که غلت نوشته شده و به معنی شوخی و اینجا مسخره کردن است
امیر حسین در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن:
دلم ناید به یزدانت سپارم فقط همین اشک امانم را برید
ساقی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰ - بر سر خاک ایرج:
شهریار هرچی که گفته یکی ازیکی شیرین تر خدا هم او وهم ایرج میرزای نازنین را رحمت کند
مهری در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن:
محاق سه شب آخر ماه قمریست که ماه از زمین دیده نمیشود
بگونیا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن:
بیت 4 دوات صحیح است به معنی مرکب نه دویت کاش شعرها با فونت نستعلیق بود در آن صورت هم شعر میخواندیم هم مشق نظری میکردیم
ادریسی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین:
زن کرد یعنی زن اختیار کرد یا زن گرفت با اصطلاح امروز
رازقی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۷ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین:
خستن یعنی آزردن مجروح کردن هم میشود
شیوا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین:
مو از ناخن رستن یا مو از کف روییدن کنایه از امر محال است
ناشناس در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳:
«کجا خود شکر این نعمت گزارم
که زور مردم آزاری ندارم»
این بیت از حکایت های گلستانه
آناهیتا کرم نژاد در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
ضمن عرض پوزش از محضر جناب آقای صفار . در خصوص واژه ی "خور" اول در مصرع دوم لارم به ذکر است که این واژه در این مصرع به معنی شایسته و درخور به کار رفته است و اگر "خورد" بیاید مفهوم مصراع تغییر می کند. به نظر میرسد همان خور دورست باشد.
بهار در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین:
تگ همان تک است به معنی دویدن ،هوایی پر از عقاب و دشتی پر از سگ و هردو شتابان در پرواز و دویدن ..
Nazila در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴۹:
ذلب dar mesrae 4 ghalat ast. baazad talab baashad.
mamnoonam
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن:
نباید بیداد کرد ، فرهنگستان می کوشد ولی نه چنان که درخور است این به حق نزدیک تراست . انکس که ادیب فرهنگستان پارسی است همانا جانشینی سعدی و حافظ و نظامی می کند و گنجور شگفت مرده ریگی است ! هنگامی که رایانگارهای فرهنگنامه های بزرگ انگلیسی برای نیوشندگان و بینندگانشان واژه می فرستند زبان فارسی در دست ادیبانی باید باشد که زادن و زایاندن بدانند چنانچه ساختن و سازاندن و گر نه سترونی و کم مایگی ننگیست بر ما که کنار کشیدنی نیست . ولی کم نیستند کسانی که می نویسند و نمی ارامند می کوشند و دهان از شکر خوارگی باز نمی دارند . در این راه جای دوکس خالی است انانکه گویش های ایرانی غیر رسمی را می دانند مانند انچه در شهرستانها رایج است و نیز دانایانی که پهلوی بدانند و نیز به دانشی از علوم امروز استادی داشته باشند و به نوین شدن اصطلاحات دانشیک یارمندی برسانند .ایا مردمی که سد و ده هزار پزشک دارند نباید پزشکی را به فارسی بنویسند ؟ ایدون باد ،
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین: