زری در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد:
درباره معنی مصراع «نان آوان مانده بُد بر نانوا»:
می گوید که درویشِ بینوا گرده ای نان در دست داشت که «آن نان، نان بیات ی بود که بر روی دست نانوا مانده بود»
آوان= نان بیات
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:
******************************************
******************************************
به خواری منگر ای منعم ضعیفان و نحیفان را
که صدر مجلسِ .........، ........ رهنشین دارد
عزّت، فقیرِ: 22 نسخه (801، 813، 819، 821، 823، 825، 836، 843 و 14 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
عزّت، حقیرِ: 1 نسخه (803)
عزّت، معینِ: 1 نسخه (824)
عشرت، گدایِ: 3 نسخه (827، 862، 893) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
عشرت، فقیرِ: 3 نسخه (858، 864 و 1 نسخۀ بیتاریخ)
عزّت، گدایِ: 3 نسخه (898، 874؟ و 1 نسخۀ بیتاریخ)
غزل 117 در 34 نسخه ضبط شده و 818 فاقد بیت فوق است. از نسخ کاملِ کهنِ مورّخ، نسخۀ مورّخ 822 غزل را ندارد.
****************************************
***************************************
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:
******************************************
******************************************
گفتم ای بخت ....... و خورشید دمید
گفت با اینهمه از سابقه نومید مشو
بخسبیدی: 35 نسخه (801، 803، 813، 814- 813، 818، 819، 821، 823، 825، 827 کمبریج، 834، 843 و 23 نسخۀ متأخر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
بخفتیدی: 5 نسخه (816، 822، 824، 827، 849) قزوینی- غنی، سایه ، خرمشاهی- جاوید
بخفسیدی: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (893)
تو در خوابی: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (894)
نخفتیدی: 1 نسخۀ بیتاریخ
43 نسخه غزل 399 و بیت بالا را دارند.
****************************************
****************************************
جاوید مدرس اول رافض در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵:
*****************************************
*****************************************
یا رب آن آهوی مشکین به خُتن باز رسان
وآن سهی ................ به چمن باز رسان
سرو روان را: 18 نسخه (801، 819، 823، 825، 843 و 13 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) نیساری
سرو قد من: 6 نسخه (803، 824، 834{سرو قدی من} و 3 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) عیوضی
سرو قدم را: 1 نسخه (813)
سرو خرامان: 12 نسخه (822، 827 و 10 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) قزوینی- غنی، خانلری، جلالی نائینی- نورانی وصال، سایه، خرمشاهی- جاوید
37 نسخه غزل 378 و بیت مطلع آن را دارند. از نسخ کاملِ کهنِ مورّخ، نسخههای مورّخ 818 و 821 خودِ غزل را ندارند.
***************************************
***************************************
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
جناب پندار: نوشته بودم که به نظر میرسد که این غزل را حافظ در پیری سروده، ولی کل نوشته من دوباره پاک شد!
همیشه بیدار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
جناب احمد عزیز: همینطور که میفرمایید، رند را فقط یک نفر درک کرده است.
خیام و عطار هم که قبل از حافظ بودند نفهمیدند.
جناب تر دامن: شما را چه میشود؟ جناب احمد که چیزی نگفتند.
مثل اینکه شما هم از ادب کناره گرفتید.
تنها در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
با عرض سلام
فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سایت اینترنتی خود صفحهایی به غزل شیخ عطّار با عنوان منم آن گبر دیرینه اختصاص و اقدام به انتشار پانزده برگ مدارک نموده و متاسفانه نتیجه گیری قطعی و مشخصی نصیب خواننده نمی گردد ولی جمع آوری تحسین آمیز مدارک و نظرات مختلف قابل ستایش است و در برگ نهم اوراق مذکور سه بیت شعر از استاد معنوی عطّار یعنی منصور حلّاج به زبان عربی نقل گردیده ولی بدون ترجمه و تفسیر فقط به این نکته اکتفا شده که غزل مذکور عطّار یادآور این سروده عربی حلّاج است و اکنون متن عربی و ترجمه آن را به اطلاع دوستان عزیز میرسانم تا اگر کسی از تفسیر کامل سه بیت اطلاع داشته باشد همگی را مطلع فرماید و از اساتید بزرگوار زبان و ادبیات عربی هم تقاضا دارم در صورتیکه در ترجمه ایرادی باشد لطف نموده راهنمایی و ارشاد فرمایند و اینک اشعار:
ولدت امّی اباها انّ ذا من عجباتِ
فبناتی بعد ان ک نّ بناتی اخواتی
لیس من فعل زمان لا ولا فعل الزناتِ
ترجمه بیت اول: به دنیا آورد مادرم پدرش را و به حقیقت این عجیب است.
بیت دوم: دخترانم بعد از آنکه دخترم بودند خواهرم نیز هستند.
بیت سوم: این کار نه کار دور و زمانه است و نه کار زنا.
حسین کرمانشاهی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵:
با سلام
به نظر بنده این رباعی خیام شباهت بسیاری از لحاظ معنایی با این بیت از حافظ دارد که می فرماید:
گل در بر و می بر کف و معشوق به کام است/
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
پاینده باشید
افشین در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
با تشکر از سایت خوبتون
و تشکر از همه عاشقان استاد شجریان در این سایت
واقعا حال خوب فقط با هنر حاصل می شود و بس
ناشناس در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۵ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۶:
حدس
محمد مظفری در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۳:
در مصراع دوم بیت دوم ، انگار نه انگار که کار حضرت مولانا باشه، یه چیزی کم هست در وزن و آهنگ
ناشناس در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۱۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴ - من نخواهد شد:
دمیدن در گلوی شیشه، نایِ شیشه گر داند به باد و دَمْ کسی، دانای فوت و فن نخواهد شد .
کاش این بیت از غزل استاد را حذف نمی کردین
ناشناس در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هیچ است [۱۰۷-۱۰۱] » رباعی ۱۰۴:
زهره یعنی شهامت
نازی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۹:
آمدن شمس تبریز و دیدار مجدد با مولانا ست
نازی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۹:
این شعر مربوط به آمدن شمس تبریزی به قونیه است
بابک در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
بیدارجان،
آمدم بنویسم و ازشما عذر خواهی کوچکی کنم بابت آنچه گنجوری دیگری نوشته بود،
دیدم که ای داد بر من و ای دل غافل بیا و ببین که چه محشر کبرایی برپاست....
و پنداری خلق الله آن بیان بنده را که گنجور مِیدانی برای گفت و گو، و تبادل نظر و... به هیچ که به سخره گرفته اند! شما هم که خود بیکار ننشستی!...
باری،
ادامه این گفتگو بماند تا زمانی که شاید این حاشیه کمی سبک و بیان شمس دگر بار هویدا شود...
نازی در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
بسیار زیبا بود مثل یگر اشعار مولانا ما ایرانیا آر ام نیستیم جنگجوییم ودعواگر وهمدیگر را قبول نداریم فقط خودمون میفهمیم دیگر ان نمیفهمن اگر شما بهترش را میتوانید بگید پس بسم الله چرا خودتون هیچی نیستین
پندار در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹:
تعجب میکنم از کسانی که در ذیل غزلهای متعددی از حافظ و سایر شعرا حاشیه های بیشماری نگاشته اند و ابیات متعددی را تعبیر و تفسیر نموده اند، حال معنی رند برای آنها ناملموس است!
اگر در تفسیر و درک رند ناتوان هستید، پس این تفاسیر و تعابیر متعدد همراه و امیخته با واژه های لاتین دیگر چه صیغه ای است...!!!
شگفتــــــــــــــــــا...!
دوست عزیز دیگری معنی "رند" را از فرهنگ معین جستجو و بیان فرموده بودند! شگفتا از کار ایشان نیز...!
که البته رند بمعنی حیلگر و زیرک و لاابالی و از اینها بدتر هم هست که فراموش کردید بنویسید یا شاید ملاحظه فرمودید...!
از نگاهی شما "شاید" دنباله رو نظرات حافظ پژوهانی هستید که به شایستگی این وجه عمیق و بنیادین جناب رند بزرگ را شرح نداده باشند، و یا شاید به هر علت نخواسته اند قلم در این وادی بگسترانند هر چند که در ظاهر "از کوچه رندان" نیز گذشته باشند!
ولی سپاس خودآی را غزلیات ناب ایشان وجود دارد تا مرهم دل یکی چون من باشد در روزگاری که مذهب زهد چون زمان خواجه دمار از سر هر دگراندیشی در می اورد؛ که تا عمق جان درک کنم وقتی رندانه دستگاه زهد را از ریشه میکوبد، افسوس که بیش از 700 سال میگذرد از زمان حافظ تا نه عوام ، بلکه تحصیلکردان و مفسرین شعر ایشان بگویند معنی رند را درک نکرده ایم، که صد البته حق با شماست، درک نکرده اید که اگر درک میکردید که زاهد داروغه شهر ما نمیشد...
اندیشه حافظ کهنسال با حافظ عهد جوانی تفاوت بسیار است، حافظ دوران جوانی هر چه دارد همه از دولت قران دارد، ولی حافظ کهنسال و پخته به دفعات آتش میکشد یا غرق می ناب میکند این دفتر بی معنی را!
اگر نمیدانید رنـــــــــــــــــد چیــــــــــست؛ در یک کلمه حافظ را نفهمیده اید...
و اگر حافظ را نفهمیده اید یا نمیخواهد رندی ایشان را درک کنید، پیشنهاد میکنم تفاسیر عارفانه و الهی گونه خود را ذیل اشعار مولوی و عطار و امثال ایشان بنگارید...
پاینده باشید
مهر
Sobhansahra در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
در مورد بیت سوم باید عرض کنم که در پاورقی صفحه مربوط به این غزل ،در دیوان سعدی تصحیح محمدعلی فروغی ،مصرع اول این بیت این گونه آمده که به نظر بنده بسیار زیباتر و موزون تره: به تیغ اگر بزنی دوستان مخلص را......
پیمان در ۹ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۱: