گنجور

حاشیه‌ها

بردیا در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۷۲:

بوره در لکی به معنای "بیا"ست

فولادی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۵:

در مورد اشعار:
پدر درپذیرفتش از نیکوی
بران دین که خوانی همی پهلوی
همای دل‌افروز تابنده ماه
چنان بد که آبستن آمد ز شاه
چو شش ماه شد پر ز تیمار شد
چو بهمن چنان دید بیمار شد
چو از درد شاه اندرآمد ز پای
بفرمود تا پیش او شد همای
فردوسی در این گفته ازدواج با محارم را در دین زردشت روا می دارد در حالی که هیچ نوشته و سند تاریخی در این باره در دست نیست. زردشتیان چند نوع ازدواج داشته اند که یکی به این شرح بوده است:
ایوک زن:
این نوع ازدواج زمانی اتفاق می افتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت می شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در می آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش می آوردند و این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواج می کرده است اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا" مشخص شد و اتهام ازدواج با محارم کاملا" مردود است.«
این نوشته به نقل از تارنمای نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها می باشد آیا فردوسی القاء شبه کرده است؟؟

نوروز فولادی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳:

در مورد شعر-- ترا بانوی شهر ایران کنم.== به زور و به دل جنگ شیران کنم
دوستان در موزد ازدواج با محارم در دین زردشت و این شعر مطالبی نوشته اند که برای اطلاع آنان و سایر علاقمندان می رسانم که در دین زدشت 5 نوع ازداوج وجود داشته است که نوع سوم آن:

ایوک زن:
این نوع ازدواج زمانی اتفاق می افتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت می شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در می آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش می آوردند و این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواج می کرده است اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا" مشخص شد و اتهام ازدواج با محارم کاملا" مردود است.«
به نقل از سایت نهاد رهبری در دانشگاه ها

ناشناس در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱:

با عرض سلام و ادب.
لطف میکنید بیت 7 رو معنی کنید.با تشکر

مهاجر در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:

در این شعر زیبا ، غم در اوج خودش حس میشود ، ولی این غمها جاودانه نیستند لذا خواستم احساس شادی این روح لطیف را پس از زدودن غصه ها از قول مهاجر بیان کنم:
آزادم و آرام ، چو مرغان سبکبال
کس در همه عالم به سبکبالی من نیست
افسرده دلان از سخنم خوش دل و خوش حال
کس در همه آفاق به خوشحالی من نیست

مجتبی خراسانی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۱ - بیان آنک هرچه غفلت و غم و کاهلی و تاریکی‌ست همه از تن است کی ارضی است و سفلی:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
چون دوم بار آدمی زاده بزاد/پای خود بر فرق علتها نهاد
در نظر یک عارف، انسان اصلا «این جهانی» نیست. زمین خاکدان و زندانی است که طایرانش را امکان فرا رفتن و بر شدن نمی دهد. همه گان مرگ خویشتن را می زیند و از خویش می روند، اما به جایی نمی رسند. می میرند و به حیات دست نمی یابند. حیات حقیقی در آخرت است که: «ان الدار الاخرة لهی الحیوان=جهان آخرت، زنده است» تکاپو در میدان و در حوزۀ معرفت و محبت الهی معنای حقیقی حیات است و بی بهره گان از این معرفت و محبت را راه به حیات اخروی نیست. اینان در رنج خود پرستی می میرند. و در واقع مردگانی هستند که مرگ خود را حیات می پندارند. پیامبر (ص) فرموده است که: «موتوا قبل ان تموتوا=بمیرید پیش از آن که بمیرید» یعنی از حیات مادی بگذرید و حیات معنوی را بیاغازید که این مرگ از تعلقات دنیوی، یگانه راه رسیدن به حیات حقیقی است. و از عیسی بن مریم (ع) نقل است که گفت: «لا یدخل ملکوت السماوات من لم یولد مرتین=راه به ملکوت آسمان ها نمی برد کسی که دوباره زاده نشود» راه بردن به دیگر جای، مطابق این روایات محتاج زادنی دوباره است که در جریان آن آدمی از خویشتن بر می آید و در تقرب به حق و مشاهده اسماء و صفات او و قرب ذاتش، حیات جاویدان و زادن تازه را جشن می گیرد.
بمنه و کرمه

س،م در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

حمید خان گرامی
قافیه دارد : رِسَد ، شَوَد .
اگر خوانده شود : بو که فیمابعد دستوری رَسَد
رازهای گفتنی گفته شود .
بابقیه بیتها همخوانی دارد
یعنی ، به امید آنکه ، یا باشد که فرمانی بعداً برسد
دبیری داشتیم بوک را ، باشد که ترا ،معنی می کرد، ک ، را به عربی به معنای تو را می گرفت
باز هم ، مانا در نهان سراینده
موفق باشید

miharba در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۲:

سلام به همه دوستداران مولانا
این اشعار رو حتمن با صدای حامد نیک پی بشنوید تا بدونید ترکیب اشعار مولانا با موزیک چه جاذبه ای ایجاد میکند.

ناشناس در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۶:

بنده فکر میکنم می بایست نوشته میشد ""هم کفو "" نه هم کف !

حمید سامانی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱ - تمامت کتاب الموطد الکریم:

چند بیت از این شعر از جمله بیت پنجم از مولانا نیست و یا اگر هم هست بسیار ناقص و ناهنجار دستکاری و تحریف شده
بوک فیما بعد دستوری رسد
رازهای گفتنی گفته شود
این بیت نه قافیه درست دارد و نه معنای درستی و نه املای درستی، چنین شعری را مولانا اینقدر ناقص و ناهنجار و ناموزون نمیگوید
حمید سامانی

نازی در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:

این غزل در رابطه با عروسی سلطان ولد پسر کوچک مولاناست که سرشار از شادیست و تا آخرین بیتش شادمانه است غزل بسیار زیباییست

امید در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱ - خدا حافظ:

چرا تو هر سایتی که می رم این شعر کم و زیاد می شه؟ مثلاٌ:
پیوند به وبگاه بیرونی

کسرا در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵:

بسیاااار زیباست

دکتر مجید پسندیده در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۰:

این شعر را محسن چاووشی به بهترین شکل ممکن اجرا کرده است. باعث افتخار و خوشحالی است که خوانندگان جوان از شعرهای بامفهوم استفاده کنند.

جاوید مدرس اول رافض در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:

کدام بیت تَخَلُّص (مقطع)؟
1)
به خوبان دل مده حافظ ببین آن بی‌وفایی‌ها
که با خوارزمیان کردند ترکان سمرقندی
16 نسخه (803، 813، 824، 843 و 12 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری و عیوضی{بیت تخلص دوم را اضافه بر متن گذاشته‌اند.}
2)
به شعر حافظ شیراز می‌رقصند و می‌نازند
سیه‌چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
18 نسخه (801، 818، 821، 822، 823، 825، 827، 834 و 10 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال، سایه، خرمشاهی- جاوید
نیساری و سایه بیت تخلص نخست را اضافه بر متن نهاده‌اند. خرمشاهی و جاوید در چاپ مشترکشان و نیز جلالی نائینی و نورانی وصال در تصحیح مشترکشان فقط بیت دوم را آورده‌اند. علامه قزوینی بیت دوم را در حاشیه نشان داده و به نقل از کمال الدین عبدالرزّاق سمرقندی مؤلف «مطلع السعدین و مجمع البحرین» آورده است که خواجه بیت تخلص نخست را در بارۀ فتح خوارزم به دست تیمور لنگ سروده است. اگرچه مؤلف مزبور به تغییر بیت تخلص اشاره‌ای نکرده اما طبق نظر صائب علامه قزوینی می‌توان پذیرفت که شاید حافظ خود بیت تخلص را هنگام فتح فارس به دست تیمور از آن به این گردانده باشد. با اینهمه جای بحث باقی‌ست که اگر این تغییر چنانکه حدس زده می‌شود از سر ترس یا اجبار بوده باز باید مطابق آخرین خواست خواجه تلقی شود؟ یا اینکه با توجه به تناسب بسیار بیشتر با دیگر ابیات و حال و هوای کلی غزل، باید بیت تخلص نخست را در متن آورد؟
لازم به ذکر است که از 36 نسخه دو نسخه مورخ 849 و 893 هر دو بیت را دارند که در آمار بالا وارد نشده است.
*****************************************
*****************************************

عاطفه در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۹ - پاسخ دادن شیرین خسرو را:

آیا بیت «رطب بی‌استخوان آبی ندارد
چو مه بی‌شب و من شیرینم ای شاه» صحیح است ؟ قافیه ندارد .

جاوید مدرس اول رافض در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸:

*******************************************
*******************************************
عجب از وفای جانان که ................. نفرمود
نه به نامه‌یی پیامی نه به خامه‌یی سلامی
تفقدی: 35 نسخه (801، 803، 813، 814- 813، 818، 819، 821، 823، 824، 825، 843 و 24 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
عنایتی: 3 نسخه (822، 827 و 1 نسخۀ بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
38 نسخه از جمله تمام نُسَخ کاملِ کهنِ مورّخ غزل 459 و بیت فوق را دارند.
*****************************************
*****************************************

ناشناس در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴:

سلام طلوع کند درست نیست . طالع با ماه تناسب دا. هردو اصطلاح نجومی هستند

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:

زانک از قرآن بسی گمره شدند
زان رسن قومی درون چه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون ترا سودای سربالا نبود
کسی که فقط در قرآن در پی تناقض میگردد و کوبیدن کلام خداوند را در سر دارد معلوم است که گمراه میشود.
چون پری را ایـن دم و قانــون بــود
کردگــار آن پــری را چــون بود
گرچه قرآن از لـب پــیغمـبر اســت
هر که گوید حق نگفته کافر است
در بشر "روپوش" کرده است آفتاب
فــهم کـن والله اعلــم بـالصــّواب

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:

آیا آفرینش آسمان و زمین و ارزاق ، در شش روز است یا هشت روز!؟
پرسش
قرآن می گوید: آفرینش آسمان ها و زمین چند روز طول کشید؟ پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید (56) سورة الأعراف پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش آفرید (3) سوره یونس همان (خدایی) که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز آفرید(59) سورة الفرقان او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید(7) سورة هود آیات فوق صراحتا گویای آن است که خداوند آسمان ها و زمین را در شش روز خلق فرمود. اما مطابق آیات زیر:
ءبگو آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرارمی‏دهید؟! (9)سورة فصلت او در زمین کوه‏های استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و مواد غذایی آن را مقدر فرمود، ء اینها همه در چهار روز بودء درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان! (10)سورة فصلت سپس به آفرینش آسمان پرداخت، ... در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید... (11و 12 ) سورة فصلت خوب حالا به محاسبه بپردازیم: 2 روز (برای آفرینش زمین) + 4 روز( برای آفرینش برکات) + 2 روز (برای آفرینش آسمان ها) = 8 روز ، و نه 6 روز نتیجه: 6 = 8 ؟! مشکل از کجاست؟ از معجزه محمّدبن عبدالله یا از ریاضیات؟

پاسخ
در ابتدای پاسخ مناسب است نگاهی به آیات مورد مناقشه بیاندازیم:
الأعراف، 54: إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‏ سِتَّةِ أَیَّامٍ : پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [شش دوران‏] آفرید .
الفصلت، 9: قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذی خَلَقَ الْأَرْضَ فی‏ یَوْمَیْنِ : بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید.
الفصلت، 10: وَ جَعَلَ فیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَکَ فیها وَ قَدَّرَ فیها أَقْواتَها فی‏ أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلین‏ : او در زمین کوه‏های استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و موادّ غذایی آن را مقدّر فرمود،ء اینها همه در چهار روز بودء درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان!
الفصلت ، 12: فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی‏ یَوْمَیْنِ : در این هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید.[1]
روز از نظر قرآن
مراد از کلمه « یوم » در آیات مورد بحث پاره‏ای از زمان است ، نه روز به معنای معمولی و معهود ذهن ما ، چون روز از نظر ما ساکنان زمین عبارت است از مقدار حرکت کره زمین به دور خودش ، که یک دور آن را یک روز و یا به عبارتی؛ یک شبانه روز می‏نامیم، اطلاق روز بر پاره‏ای از زمان بسیار شایع است، از آن جمله کلام خدا است که می‏فرماید:" ما این ایام را در بین مردم جابجا می‏کنیم".[2] و نیز می‏فرماید:" پس آیا در انتظار آنند که همان ایامی که امت‏های گذشته داشتند داشته باشند[3]"، و امثال این موارد که ایام در پاره‏ای از زمان اطلاق شده است.»[4] اما باید توجه داشت که اگرچه روز به این معنا است ولی اشکال با آن مرتفع نمی شود لذا به این سؤال باید جواب داده شود.
تقدیر روزی زمین در چهار روز:
سؤال این است؟ چگونه در آیات فوق(سوره فصلت) آفرینش زمین را در دو روز، و کوه‏ها و برکات و غذاها در چهار روز، و در دنباله این آیات، آفرینش آسمانها را نیز در دو روز ذکر کرده که مجموعا هشت روز می‏شود؟ در حالی که در آیات فراوانی از قرآن مجید آفرینش آسمانها و زمین مجموعا در شش روز، یا به تعبیر دیگر در شش دوران، بیان شده است .[5]
مفسران در پاسخ این سؤال راههایی را انتخاب کردند:
راه اول که مشهور و معروف است اینکه: آنجا که می‏گوید: "اربعة ایام" (چهار روز) منظور تتمه چهار روز است، به این ترتیب در دو روز اول از این چهار روز زمین آفریده شد، و در دو روز بعد سایر خصوصیات زمین، به اضافه خلقت آسمانها در دو روز مجموعا شش روز (شش دوران) می‏شود.
نظیر این تعبیر در زبان عرب و تعبیرات فارسی نیز وجود دارد که فی المثل گفته می‏شود: از اینجا تا مکه ده روز طول می‏کشد، و تا مدینه پانزده روز، یعنی پنج روز فاصله مکه و مدینه است و ده روز فاصله اینجا تا مکه، البته اگر آیات متعدد آفرینش در شش روز نبود چنین تفسیری پذیرفته نمی‏شد، ولی از آنجا که آیات قرآن یکدیگر را تفسیر می‏کنند، و قرینه یکدیگر می‏شوند، تفسیر بالا بخوبی قابل قبول است.
راه دیگری که تعداد کمی از مفسران آن را انتخاب کرده‏اند این است که:
اربعة ایام (چهار روز) مربوط به آغاز خلقت نیست بلکه اشاره به فصول چهارگانه سال است که مبدء پیدایش ارزاق و پرورش مواد غذایی انسانها و حیوانات است.[6]
راه سوم: درباره رزق و روزی، واژه "قدّر" به کار برده شده است، در حالی که درباره خلقت آسمان و زمین واژه "خلق" به کار گرفته شده است. یعنی این چهار روز تقدیر ارزاق است نه خلقت آن. با این بیان شاید اصل اشکال به کلی از بین برود؛ زیرا اشکال جایی است که ایام تقدیر روزی را در ردیف خلقت بیاوریم (همان طور که کاربر انجام داده است)، در غیر این صورت، اشکال از اصل زائل می شود.
با توجه به مطالب یاد شده «ایامی که در این آیات برای خلقت آسمانها و زمین آمده، چهار روز است دو روز برای خلقت زمین، و دو روز برای به پا داشتن آسمان های هفت گانه، بعد از آنکه دود بود و اما ایامی که در آن روزی ها درست شده ایام تقدیر آنها است، نه خلقت روزی ها ، و آنچه که در کلام خدا مکرر آمده این است که خدا آسمانها و زمین را در شش روز آفریده، نه مجموع خلق و تقدیر روزی را.»[7]
بنابراین نه مشکلی در معجزه آن حضرت وجود دارد و نه در ریاضیات !! بلکه مشکل از این است که بدون اینکه در علمی تخصص داشته باشیم و بدون اینکه به متخصص آن رجوع نماییم ، قضاوتی در مورد آن داشته باشیم.
[1] مکارم شیرازی ناصر، ترجمه قرآن(مکارم)، دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی) ء قم، چاپ دوم، 1373 ش.
[2] آل عمران، 140.
[3] یونس، 102.
[4] طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17 ، ص 362 و 363 ، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‏ی مدرسین حوزه علمیه قم ء قم، چاپ پنجم، 1417 ق.
[5] اعراف، 54.
[6] مکارم شیرازی،ناصر،تفسیر نمونه،ج20،ص225.
[7] طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، همان ، ج 17 ، ص 363 و 364 .

۱
۳۹۹۷
۳۹۹۸
۳۹۹۹
۴۰۰۰
۴۰۰۱
۵۵۴۸