گنجور

حاشیه‌ها

رضا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۷ - جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت به بانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او زدندی:

آدمیان تا طفل طریق‌اند به لعبت‌های عقل و توسل به اوصاف
محتاج‌اند اما چون پخته شدند و کام گشتند و جانی فربه‌تر یافتند از قالب‌های اطفال رها خواهند شد و خدا را نه از طریق دانستن که از طریق یافتن درک نخواهند کرد.
پیوند به وبگاه بیرونی

بهرام ناهد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۳:

نام سراینده اثیر اخسیکتی یا اثیری اخسیکتی بوده و انتصاب به مولانا اشتباه است

سید مهدی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

اشعار حافظ مفاهیم عمیقی دارند
سطحی نگر نباشید دوستان به عمق سخنان گهربار لسان الغیب توجه کنید...

عباس در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳:

لطفا معنی این بیت رو در حاشیه شعر مرقوم فرمایید:
برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد
که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی‌دانم

روفیا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:

از دوستان دعوت میکنم فیلم کوتاه nature by math را مشاهده نمایند تا ببینند ریاضیات چه حضور پررنگی در طبیعت دارد!
و چگونه همه دانش ها در حقیقت با یکدیگر درآمیخته اند!
هندسه، زیست شناسی، هنر، اخلاق...
هیچ پدیده به راستی از پدیده های دیگر مستقل نیست...
به یاد دارم در مقاله علمی ای خوانده بودم که حضور نسبت طلایی در شاخ و برگ درختان تنها کارکرد زیبایی ندارد بلکه زمینه برخورداری عادلانه برگ ها از نور را فراهم کرده موجب بقای آن فرم و ساختار می شود!!

محسن سپهر در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۹۴:

وزن مصراع اول کمی عجیب به نظر میرسد. بعید می دانم متعلق به مولانا باشد.

میر ذبیح الله تاتار در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

سلام
حضرت سعدی چه زیبا گفته است :
برمن که صبوحی زده ام خرقه حرام است
ای مجلسیان راه خرابات کدام است؟
عمادفقیه میگه :
تنهانخورم باده صافی که حرام است
وان عیش که بی دوست حرام است کدام است

نیک نان در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:

پیشنهاد میکنم این شعر رو با آواز استاد شجریان و سنتور استاد پایور و نی استاد موسوی در آلبوم خلوت گزیده/انتظار دل بشنوید
واقعا فوق العاد است

مهرداد در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۹:

تمام ایران سرای من است

کمال در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۷۶:

8464

مریم السادات در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۸ دربارهٔ شیخ بهایی » نان و پنیر » بخش ۱۱ - باقی سخن در توحید:

شراب مثلت نوعی شراب است که دو سوم آب انگور تبخیر شود و ظاهرا در فقه شیعه حرام است ولی آن یکی مثلث دیگر که مایه فلاح است نمی دانم منظورش چه بوده است.

بردیا در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

"فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد"
این بیت بهترین انگیزه دهنده به بیماران و جامعه پزشکی و درمانی هستش!

پرورش در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۵۷ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۱:

لطفاً بیت 5 به صورت ذیل اصلاح گردد منبع لغتنامه دهخدا ذیل واژه «خره»:
بار بزه بر تو از تو خره کرده ست (؟)
ای شده چوگانْت پشت در بزه و بار.
اگر دقت بفرمایید متوجه میشوید که وزن شعر این گونه نیز بهتر است.
پیروز باشید

محمد حسن شرفی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

در ایران بیش از نیم سده است که ضبط قزوینی- غنی (نسخۀ مورّخ 827) رایج است و البته قبلاً آن بود که نسخۀ مورّخ 824 دارد. اما بحث بر سر فروختن دنیاست نه بهشت. می فرماید پدرم بهشت را به دو گندم فروخت من چرا دنیا را (که بسیار کم ارزش تر است) به جوی نفروشم. ضبط 6 نسخه نقض غرض است.

محمد حسن شرفی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

پدرم ............... به دو گندم بفروخت
من چرا باغ جهان را به جوی نفروشم
روضۀ جنّت: 29 نسخه (801، 813، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 834، 836، 843 و 18 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
روضۀ رضوان: 9 نسخه (814- 813، 816، 818، 827 و 5 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) قزوینی- غنی، سایه، خرمشاهی- جاوید
ضبط بحث برانگیزی در مصرع دوم:
من چرا باغ جهان را: 27 نسخه (801، 813، 814- 813، 816، 818، 819، 821، 822، 823، 825، 834، 836، 843 و 15 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال
ناخلف باشم اگر من: 6 نسخه (824 و 5 نسخۀ متأخر یا بی‌تاریخ) سایه، خرمشاهی- جاوید
من چرا ملک جهان را: 2 نسخه (827، 866) قزوینی- غنی
من که باشم که جهان را: 3 نسخه (2 نسخۀ بسیار متأخّر: 894 و 898 و 1 نسخۀ بی‌تاریخ)
39 نسخه با 40 ضبط غزل 332 را دارند. نسخۀ مورخ 827 دو بار ضبط کرده ولی بیت فوق و ابیات بعدی را ضمن ضبط نخست ندارد لذا در اینجا به ذکر همان «827» و 40 نسخه بسنده شد. نسخۀ مورخ 855 نیز بیت فوق را ندارند.
در باب مرجوح بودن ضبط «روضۀ رضوان» نوشتار زیر به رغم ایراد ادبی قابل توجه است:

مرتضی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۵۶ - هله:

منطور از «من که هنگام فریضه سگم اندر بغل است» چیست؟

گمنام در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - سوگند نامه و مدح رضی الدین ابونصر نظام الملک وزیر شروان شاه:

جناب باقری،
برای یک دم گمان بردم از جناب روحانی کدخدا سالار و وزیر خارجه با کفایتشان شخن در میان است . سپاس خدایرا که چنین نیست، گر چه بارگاهشان چیزی کم از سلیمان ندارد با وزیری به از آصف.
و بر من ببخشایید اگر گریز به مصیبت زده ام.

عیسی در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۰:

هر کس که از خسیس کند مردمی طمع
دارد توقع از گل کاغذ گلاب را
صائب بر این عقیده است هر کسی که از فرد خسیس امید انسانیت و مردانگی دارد مثل این است که از گلی که از کاغذ درست شده است امید گرفتن گلاب دارد.

علی باقری در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - سوگند نامه و مدح رضی الدین ابونصر نظام الملک وزیر شروان شاه:

5-علیْ دلی که به مُلْکِ یزیدیان قلمش،
همان کند که به دین ذوالْفِقار ِ نصرتْ یاب.
باز گردانی بیت : او [ رضی الدین ابونصر ] وزیر ِشجاع و بی باکی است که در قلمرو حکومت شروانشاهان قلمش (علم و دانایی و حکمتش ) به همان میزان[خدمت] می کند و تأثیر گذار است که ذوالفقار ، شمشیر ِ پیروزمند علی (ع) در پیشرفت و پیروزی دین اسلام در مقابل دشمنان دین و مشرکین تأثیر گذار بود .
*یزیدیان : در بیشترابیات خاقانی یزیدیان معادل کلمه ی شروانشاهان به کار رفته است. زیرا شروانشاهان بر پایه ی یکی از نیاکانشان ، محمد ِ یزید که گویا بنیانگذار این تیره و سلسله ی پادشاهی نیز بوده است بدین نام خوانده شده اند (دکتر کزازی ،گزارش دشواری های دیوان خاقانی ص 104 )
*شروانشاهان : یزیدیان یا شروانشاهان سلسله هایی بوده اند که در شروان [ شهری در قفقاز ] و حوالی آن حکومت و سلطنت کرده اند .
در لغت نامه ی دهخدا نام پنج سلسله از سلسله های شروانشاهان آمده است. در زیر به صورت جمع بندی شده آنها را ارائه می کنیم .
1- سلسله ی اول : حکام عرب شروان
2- سلسله ی دوم :در شماخی حکومت کرده اند
3-سلسله ی سوم : حکام ایرانی شروان
4-سلسله ی چهارم :
5- سلسله پنجم : خاقانیان الف : بنی کسران ب: آل شیخ ابراهیم
مرکز شروان شاهان در قدیم شابران (آشاوران) بود . شروانشاهان در دوره سلجوقیان همچنان در قدرت خود باقی بودند و با پادشاهان آن سلسله رابطه داشتند و گاهی نیز مطیع و خراجگزار ایشان می شدند . مهمترین دوره ی سلطنت این سلسله عهد منوچهر ثانی است که عنوان خاقان اکبر داشت و معهذا تابع سلجوقیان عراق بود و این حال تا پایان سلطنت طغرل بن ارسلان آخرین سلطان سلجوقی عراق به طول انجامید و از این پس پادشاهان شروان تابع و باجگزار سلاطین گرج شدند ، و با آنان وصلت کردند.هنگامی که جلال الدین خوارزمشاه بر آذربایجان تسلط یافت ، شروان مدتی خراجگزار او بود . دولت این خاندان تا 945 ه. ق دوام داشت و در این سال به دست شاه طهماسب صفوی منقرض گردید (ولی بعداً دو تن که نام آنان مذکور شد به حکومت رسیده اند (لغت نامه به نقل از فرهنگ معین )
*نصرت یاب : (صفت مرکب ) کسی که پیروزی یابد ، کسی که فتح و ظفر نصیبش شود ، پیروزمند ، (لغت نامه )
*علی دل : کسی که دل و شجاعت علی را داشته باشد ، مجازاً : شجاع ، دلاور ، بی باک ، مثل علی همت : با همت علی (ع) مجازاً والا همت . مشابه این ترکیب در تقابل مثل : مرغ دل به معنی ترسو می باشد .در این بیت علی دل صفتی است جانشین اسم (وزیر) یعنی او [ رضی الدین ابونصر ] وزیر شجاع و بی باکی است که :
-چرا خاقانی قلم ممدوح را با شمشیر حضرت علی (ع)در مقام مقایسه قرار داده است ؟
ارزش قلم در قرآن
از جمله چیزهایی که خدا در قرآن به آن سوگند یاد می کند قلم و محصول آن می باشد از آنجا که همیشه در سوگند ازیک امر بسیار عظیم و پرارزش یاد می شود. بی جهت نیست که قرآن مجید سوگند به قلم و آنچه با قلم می نویسند را مد نظر قرار می دهد ، یعنی هم به ابزار و هم به محصول آن ابزار ، قسم می خورد (ن و القلم و ما یسطرون ) (قلم - 1 ). سوگند به قلم و آنچه را با قلم می نویسند .
- نقش قلم در حیات انسانها
از مهمترین رویدادهای زندگی بشر ، پیدایش خط ، و راه افتادن قلم بر صفحه کاغذها یا سنگها بود ، و همان بود که دوران تاریخ را از ما قبل تاریخ جدا ساخت .گردش نیش قلم بر صفحه کاغذ ، سرنوشت بشر را رقم می زند ، لذا پیروزی و شکست جوامع انسانی به نوک قلم ها بسته است . قلم حافظ علوم و دانش ها ، پاسدار افکار اندیشمندان ، حلقه اتصال فکری علما ، و پل ارتباطی گذشته و آینده بشر است ،قلم رازدار بشر ، و خزانه دار علوم ، و جمع آوری کننده تجربیات قرون و اعصار است، و اگر قرآن به آن سوگند یاد می کند به همین دلیل است. در بعضی از روایات آمده است که ( ان اول ما خلق الله القلم ) نخستین چیزی را که خدا آفرید قلم بود .این حدیث را محدثان شیعه از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده اند و در کتب اهل سنت به عنوان یک خبر معروف نیز آمده است . و در حدیث دیگری آمده است : اول ما خلق الله تعالی جوهرة ) نخستین چیزی را که خدا آفرید گوهری بود و در بعضی از اخبار نیز آمده است : ( ان اول ما خلق الله العقل ) نخستین چیزی را که خدا آفرید عقل و خرد بود .توجه به پیوند ویژه ای که در میان گوهر و قلم و عقل است مفهوم اول بودن همه آنها را روشن می کند .
امروز می دانیم که تمام تمدن ها و علوم و دانش ها و پیشرفت هایی که در هر زمینه نصیب بشر شده بر محور قلم دورمی زند ، و به راستی مداد علما بر دما شهدا پیشی گرفته ، چرا که هم زیربنای خون شهید ، و هم پشتوانه آن مرکب های قلم های دانشمندان است ، و اصولا سرنوشت اجتماعات انسانی در درجه اول به نیش قلم ها بسته است.
بنابر این با توجه به این مطالب و همچنین احادیث نقل شده در بالا کاملاً علت تشبیه و در تقابل قرار دادن قلم ممدوح از نظر خدمت به دین اسلام با شمشیر حضرت علی (ع) توسط خاقانی بر ما روشن تر می گردد گرچه بوی اغراق از آن به مشام می رسد و با آن توام است.
 زیبایی های ادبی
*آرایه ی مراعات نظیر : آرایه ای است که در اثر همنشینی واژگان متناسب به وجود می آید این تناسب معمولاً میان اجزای یک کل بر قرار می گردد . کل نظامی است که بین اجزای آن پیوند همبستگی وجود دارد ، همین پیوند همبستگی است که موجب می گردد به محض شنیده شدن یکی از اجزا، اجزای دیگر آن کل فرا خوانده شود مراعات نظیر سه نوع است 1- بر اساس تداعی معانی از رهگذر مجانست 2- بر اساس تداعی معانی از رهگذر ملازمت 3- بر اساس تداعی معانی از رهگذر مشابهت واژگان متناسب .
*مراعات نظیر از نوع پیوند ملازمت : ملازمت یعنی «پیوستن به کسی یا چیزی . هم بستگی میان دو امری که به هم ، بستگی داشته باشند » . بنابراین ذکر یک امر یا چیزی امر یا چیز دیگر را فرا می خواند و به اتفاق ، یک مجموعه یا کل را می سازد . (بدیع در شعر فارسی دکتر عقدایی صفحه ی 76)
در این بیت بین علی و ذوالفقار مراعات نظیر از نوع پیوند ملازمت وجود دارد .
*آرایه ی مبالغه (تبلیغ ) : در بیت بالا آرایه ی مبالغه دیده می شود زیرا چنین چیزی از حد امکان عقل و عادت در نگذشته است (برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این آرایه به توضیحات بیت 2 مراجعه شود )
*مجاز علاقه ی جزء و کل از نوع تسمیه ی شیئی به اسم آلت : در این بیت قلم مجازاً به معنی علم و دانش و حکمت می باشد.که محصول قلم و ابزار مورد نظر می باشد .

علی باقری در ‫۹ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۰ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - سوگند نامه و مدح رضی الدین ابونصر نظام الملک وزیر شروان شاه:

4 -نظام ِکشورِ پنجم ، اجل رضیُ الدّین؛
رضای ِ ثانی ، ابونصر‌ ِ بُوترابْ رکاب؛
باز گردانی بیت : واسطه ی نظم و آراستگی و ملاک قوام نظام کشور پنجم[ماوراء النهر][وزیر ] عظیم القدر و بزرگوار رضی الدین [ابونصر نظام الملک] است [وی] رضای ثانی[از نظر خاقانی رضای اول امام رضا (ع) است که علاقه ی وافری نسبت به آن حضرت داشتند و رضای دوم یا ثانی] همان ابو نصر ی است که همچون بوتراب [علی (ع)] در سوارکاری پیروز و بی همتاست .
*نظام : واسطه ی نظم و آراستگی (یادداشت دهخدا )
*کشور : ترجمه ی اقلیم است که یک حصه از هفت حصه ی ربع مسکون باشد چنانکه گویند کشور اول و کشور دوم و...یعنی اقلیم اول ، و اقلیم دوم .
*کشور پنجم : حصه ی پنجم از هفت حصه ربع مسکون زمین ، زمین را به هفت حصه تقسیم می کردند که هر حصه اقلیم نامیده می شده که ترجمه ی اقلیم همان کشور است چنانکه گویند کشور اول ، و کشور دوم یعنی اقلیم اول و اقلیم دوم و هر کشوری به کوکبی تعلق دارد ؛ کشور اول که اقلیم اول باشد به زحل و آن هندوستان است . اقلیم دوم به مشتری و آن چین و خطاست ، اقلیم سوم به مریخ و آن ترکستان باشد اقلیم چهارم به آفتاب و آن عراق و خراسان است . اقلیم پنجم (کشور پنجم ) به زهره و آن ماوراءالنهر است . اقلیم ششم به عطارد که روم باشد . اقلیم هفتم به قمر که آن اقصای بلاد شمال است (ل.ن به نقل از برهان )در اینجا کشور پنجم منظور ماوراء النهر می باشد .
*اجل : بزرگوار تر ؛ حضرت اجل : لقب مخصوص وزیران بوده است چنانکه حضرت مستطاب لقب مخصوص علما بوده است .(دهخدا ذیل حضرت)
*رضی الدین : رضی الدین ابونصر نظام الملک وزیر شروانشاه که خاقانی در این قصیده (سوگند نامه) به مدح وی پرداخته است .
*بوتراب : [تُ] (اِ خ) کنیت حضرت علی (ع) ، یعنی صاحب خاک و خاک نشین در سبب یافتن این کنیت نوشته اند که روزی آن جناب در حالت غم و غصه بر زمین مسجد استراحت فرمودند ، پیمبر (ص) آمده رخسار و اندام ایشان را از خاک ، گرد آلوده دیده ، از راه شفقت برای بیدار کردن فرمود ،( قم یا اباتراب ) از آن روز این کنیت برای علی (ع) مقرر گشت و به آن کنیت تفاخر می کرد . و بو تراب در اصل ابوتراب است که فارسیان الف را اکثراً حذف می کنند (لغت نامه ی دهخدا)
*رضای ثانی :رضای دوم که منظور از آن رضی الدین [ابونصر نظام الملک] است. از نظر خاقانی رضای اول علی بن موسی الرضا ( ع) امام هشتم شیعیان می باشد که خاقانی به آن حضرت توجه و علاقه ی وافری داشته است . دکتر سجادی می نویسد : خاقانی با آنکه شافعی مذهب است چندین قصیده در اشتیاق دیدار خراسان و زیارت آستان مقدس و بارگاه حضرت علی بن موسی الرضا سروده و آرزوی دیدار و زیارت را به فصاحت و لطف بیان اظهار داشته است (فرهنگ لغات و تعبیرات دیوان خاقانی دکتر سید ضیاء الدین سجادی ص645)،دوم ، قایم مقام ، همتا ، کنایه از مثل ومانند و نظیر .
*بوتراب رکاب:کسی که چون بوتراب(علی (ع)) برنشیند. مانند علی در سوار کاری پیروز وغالب باشد . (لغت نامه ی دهخدا)
 زیبایی های ادبی
*صنعت ازدواج : تکرار واژگانی که در روی یکسان باشند و در شعر در کنار هم بیایند ازدواج نامیده می شوند چنین کلماتی نسبت به یکدیگر سجع متوازی دارند و افزون بر قافیه در شعر آورده می شوند. (بدیع در شعر فارسی دکتر عقدایی صفحه ی 45)
در این بیت بین کلمات بوتراب و رکاب صنعت ازدواج دیده می شود .
*تنسیق الصفات : تنسیق الصفات یعنی نظم و ترتیب دادن به صفت ها . در اصطلاح ، آوردن صفت های متعدد و متوالی برای یک موصوف این آرایه افزون بر پرورش کلام نوعی موسیقی معنوی و هم صدایی هم در شعر به وجود می آورد (همان منبع صفحه ی 126)
در این بیت به خاطر آوردن صفت های متعدد و متوالی برای یک موصوف آرایه ی تنسیق الصفات دیده می شود .
*آرایه ایهام تناسب : در بیت بالا بین کلمات «نظام» و «و رضی الدین ابونصر نظام الملک» ایهام تناسب وجود دارد.

۱
۳۹۳۴
۳۹۳۵
۳۹۳۶
۳۹۳۷
۳۹۳۸
۵۶۲۴