معصومه در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۵:
مکن طاقم به چه معنا است؟
بابک چندم در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۴:
روفیا بانو،
آنکه روشن بد جهان بینش بدو... نور چشمی و یا فرزند که همانطور که جناب سیاوش و سمانه خانوم آوردند شاه شجاع می باشد.
آدم را یاد این سروده می اندازد:
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمی بزرگ شود...
ولی از شما چه پنهان که در مستندی که سالها پیشتر دیدم ، پژوهشگری در قزاقستان بر روی گله ای از گرگها تحقیق می کرد و پس از چندی تمامی گرگان وی رابه عنوان عضوی از خانواده پذیرفته و کلی با او حشر و نشر داشتند... شاید اینرا باید برای کفتار می سرودند که خبری از تحقیق روی کفتاران ندارم، شاید آنان نیز آنچنان که آورده اند نباشند و این خوی و خصلت فقط از آنِ به ظاهر آدمیان باشد...
البته بنده با تکنیک و ظرافت میل کشیدن آشنایی نداشته و گمانم بر آن بود که میل را فقط داغ کرده و بر چشمان بی نوایی می کشیدند.
گویا سفیر انگلیس در دربار فتحلی شاه در خاطرات خود آورده که فرزندان برومند و خوش چهره لطفعلی خان را دیده که به غلامی گمارده و چشمانشان از حدقه بیرون آورده شده بود، پس از چندی نیز گویا آنان را خبه (خفه) کردند...
شاهان صفوی نیز از قرار (اگر برایشان نساخته باشند) آدمخوارانی داشتند که دشمنان ایشان را زنده زنده میخوردند...واویلا! که در این مهد تمدن و قلب تپنده جهان چه خبرها که نبوده.….
گویا حضرتش در همین باب سروده:
شکوه تاج سلطانی که بیم جان درو درج است
کلاهی دلکش است اما به درد (ترک) سر نمی ارزد...
نکته ای هم پیرامون عراق که می باید عراق عجم باشد، چراکه در خاطره ندارم این پدر عراق عرب را مسخر کرده و جلایریان راشکسته باشد...البته حافظه بنده است و حسابی بر آن نتوان بست...
و ای آوخ که شش بار کلیک کردم و این درج نشد، گویا پست الکترونیکی اجباری شده...خیر است انشا...
علی اشرف تاییدی در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » گئتمه ترسا بالاسی:
در مصاحبهای محروم دولت آبادی با نشریه ندای اذدبایجان تصریح کرد که استاد شهریار شعر سید عظیم شروانی را استقبال کرده و آن بیت مشهور از شهریار نبست
رادمرد در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
ندا خانم محترم ، سپاس که واکنش نشان دادید ، یک دست صدا ندارد ، دوستان دیگر هم نظرات خودشان را بیان کنند. تا گنجور سر و سامان بگیرد . و این اسامی دیگر جرئت نظر نداشته باشند ، مفتضح شوند!!
سمانه سید دوستدار ، و اسم های مختلف ، که در حقیقت یک نفر هستند و یا دو نفر ، گنجور را به الودگی کشیده اند.
من نمی دانم جناب آقای محمدی نظارت می کنند یا خیر و یا اصلا این نحوه و این صورت را می پسندند ؟ ایشان شخص فرهیخته و با دانشی هستند ، گمان نکنم!!
از ایشان تقاضا دارم نظرات را باز بینی کنند
یا حداقل از دوستان فرهیخته و مستعد یاری بجویند ، که در گنجور کم نیستند.
به هر حال در این شک ندارم که این شخص با اسم و نام های جعلی بسیار ادم مریض و مغرضی است و مطمئنن بی کار و علاف که قصد دارد عقده ی حقارت خود را در گنجور پیاده کند.
اگر سنائی عطار مولوی حافظ سعدی بی پدر و مادر ،متعصب ، مرد سالار ، متحجر و امل هستند ، شما (تو یک نفر) که فرهیخته ی در این جمع چه می کنی؟؟
نظر نده ، گنجور را به آلودگی کشیده ای!!
جناب آقای محمدی مسئول محترم گنجور ، شرمنده ام ، اسائه ادب نشود به شما ، ولی گنجور دیگر محل ادیبان و بزرگان نیست ، باور بفرمایید استاد های بزرگ دانشگاه در گنجور نظر می دادند به شخصه چند بزرگ را می شناسم ، ولی دریغ ، از شما خواهش می کنم تدبیر کنید و گنجور را از لوث این افراد (نفر) خالی کنید که ، عرض خود میبرند و زحمت ما می دارند!!
رادمرد در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
ندا خانم محترم ، سپاس که واکنش نشان دادید ، یک دست صدا ندارد ، دوستان دیگر هم نظرات خودشان را بیان کنند. تا گنجور سر و سامان بگیرد . و این اسامی دیگر جرئت نظر نداشته باشند ، مفتضح شوند!!
سمانه سید دوستدار ، و اسم های مختلف ، که در حقیقت یک نفر هستند و یا دو نفر ، گنجور را به الودگی کشیده اند.
من نمی دانم جناب آقای محمدی نظارت می کنند یا خیر و یا اصلا این نحوه و این صورت را می پسندند ؟ ایشان شخص فرهیخته و با دانشی هستند ، گمان نکنم!!
از ایشان تقاضا دارم نظرات را باز بینی کنند
یا حداقل از دوستان فرهیخته و مستعد یاری بجویند ، که در گنجور کم نیستند.
به هر حال در این شک ندارم که این شخص با اسم و نام های جعلی بسیار ادم مریض و مغرضی است و مطمئنن بی کار و احمق که قصد دارد عقده ی حقارت خود را در گنجور پیاده کند.
اگر سنائی عطار مولوی حافظ سعدی بی پدر و مادر ،متعصب ، مرد سالار ، متحجر و امل هستند ، شما (تو یک نفر) که فرهیخته ی در این جمع چه می کنی؟؟
نظر نده گنجور را به لجن کشیده ای!!
جناب آقای محمدی مسئول محترم گنجور ، شرمنده ام ، اسائه ادب نشود به شما ، ولی گنجور دیگر محل ادیبان و بزرگان نیست ، باور بفرمایید استاد های بزرگ دانشگاه در گنجور نظر می دادند به شخصه چند بزرگ را می شناسم ، ولی دریغ ، از شما خواهش می کنم تدبیر کنید و گنجور را از لوث این افراد (نفر) خالی کنید که ، عرض خود میبرند و زحمت ما می دارند!!
سید در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
پرهام جان
گل گفتی
که همه درین یک کلمه سرگردانند
زنده باشی
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۴:
روفیای عزیزم
درست میگویید ، همین طور است
قلم من چون کلک گهر بار شما دُر افشان نیست
شاد باشید بر دوام
روفیا در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۴:
سپاسگزارم سمانه جان
یعنی در بیت آخر میفرماید :
آن کسی که نور دیده جهان بین امیر مبارزالدین بود ( شاه شجاع ) همو میل در چشمانش کشید؟
سمانه ، م در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
دوستدار گرامی
بادرود به شما
درست می گویید ، انسان امروز بسیار بیشتر از مردمان گذشته می داند ، حتی در شناخت عروض و قافیه نیز دست یک کودک ده
پانزده ساله از شعرای کهن سال ِ هزار سال پیش بازتر است ، چون وسیله ی تشخیص در اختیار دارد
نکته ی دیگری که خدمت شما دوست گرامی عرض خواهم کرد اینکه : همه کس و همه ی نظرات را باید نقد کرد و این انتقادها مارا به سر چشمه ی حقیقت نزدیک می کند
این عالم کبیری که در بین دو گوش ما جای گرفته را نباید در دایره ی آنچه گفته اند ، که چون وحی منزل است و یا کسی مثل سعدی یا مولوی گفته ، محدود و زنجیر کنیم
که مبادا به ساحت بزرگی اهانتی شود
زمانیکه حافظ می گوید : من ملک بودم و فردوس برین جایم بود ،،، آدم آورد درین دیر خراب آبادم
بسیار بجا و منطقی ست که این گویش را تجزیه و تحلیل کنیم ، که آیا واقعاً ما ملک بوده ایم ؟ آیا در داستان های حمورابی و یهود و دیگران حقیقتی نهفته است ؟
آیا حافظ به راستی به این گفته ی خود اعتقاد داشته ؟
آیا این گفته ها با منطق علم منطبق است؟ و صد پرسش دیگر در همین یک نکته ی حافظانه مطرح است ، یا اگر سعدی سروده : چو زن راه بازار گیرد بزن
وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
بپوشانش از چشم بیگانه روی
وگر نشنود چه زن آنگه چه شوی
زن نو کن ای دوست هر نوبهار
که تقویم پاری نیاید بکار
دربست ، باید قبول کنیم
آیا حق نداریم بگوییم ، : آقای سعدی این سخن تو نژاد پرستانه است
زن هم انسان است مثل تو ، در اندامی دیگر ، و این گفته ی تو با آنجا که می گویی : بنی آدم اعضای یک پیکرند مغایر است ، مگر آنکه زن را از بنی آدم ندانی ،
که چه خوب است به صورت آزاد یکی یکی این غنچه های گلستان ادب در بحث میان دوستان شکوفا شود ، و بی تعصب و یکسونگری نظر همه چه درست و چه اشتباه باعث شود هر کسی ازین دریای بیکران ادب صدفی بر گیرد و خوشا آنانکه دردانه گوهری بیابند ، که می بینم شما و بعضی دوستان در اشتیاق یافتن آن هستید و بسیار هم یافته اید
مبارکتان باشد
شادزی پایدار
پرهام در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
بیت 9:
مفهومی به اسم "وصل" که همه از شکوه و شیرینی و زیباییش حرفای زیادی زدند، پدر خیلیها رو درآورده...
موعود در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:
مصرع اول از بیت سوم رو لطفا اگر کسی میتواند توضیح دهد . ممنون
احسان در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳ - در ستایش حضرت علی«ع»:
این که در بالا نوشتید رد ستایش حضرت علی غلط است.باید نوشته شود در ستایش حضرت علی
اگر به شعر هم توجه کنیم متوجه همین موضوع می شویم
محمد حکیم مهری در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۲۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۸:
درغزل شماره 398 گنجوی در مصرع اخیر بیدل ازمشت شرار ما به عبرت چشمکیست آمده درحالیکه درکلیات بیدل چاپ 1298 مطبعهء صفدری بمبئی ( بیدل ازمشت شرار ما به عبرت خشم کیست آمده کدام یک درست است؟
دوستدار در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
سر خط بمانید ، ندا خانم،
ما به آخر خط رسیده ایم.
دوستدار در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
ندای بسیار گرامی،
امید که دلگیر نشده باشید، اگر چنین است پوزش می خواهم.
آنچه ما و هم سرکار بیش از پیشینیان میدانیم ، ازینروست که ما در زمان اکنون میزییم. و رنه در بدیع و قافیه و عروض و ..... کس به گرد پای شیخ و خواجه نخواهد رسید.
شاد و تندرست بوید.
ندا در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
چه زشت است توهم دانایی، کسی را کور کند.
دوستدار در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
سرکار ندا خانم،
سه نفر نمی توانند یک نفر باشند، اما می توانند دیدگاههایی همسو بدارند، این کمترین از سمانه و سید بسیار آموخته ام، سرکار نیز بیاموزید .
" میاسای ز آموختن یک زمان"
شگفت زده نشوید اگر ما در برخی زمینه ها بسیار بیش از بلخی و حافظ و ای بسا شیخ شیراز میدانیم!
این اما مانع خواندن و ستایش اشعار آنان نیست.
فراق در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۹۲:
سلام
این شعر رو سید خلیل عالی نژاد به لحن خیلی زیبایی اجرا کردن حتما گوش کنید، تاکید میکنم حتما گوش کنید، فقط صوفی بزرگی مثل سید خلیل میتونست لحن مولانا رو هنگام خداحافظی با شمس اینجوری زیبا اجرا کنه که این ناشی از درک و تسلط ایشون بر مفهوم و معنا و حس شعر بوده، گویا ایشون مولانا باشن
اما همایون شجریان (که نمیدونم چرا فکر میکنه خواننده اهل دلی است) این شعر رو با یه موسیقی شاد و یه لحن خندانش خراب کرده طفلک گمونش این بوده داره برا یه معشوقه از جنس مخالف سروده شده یه ذره حس و حال عرفانی نداره
ندا در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن:
یک سوال از آقای حمیدرضا، مدیر کوشای گنجور.
اگر این جا یک سایت ادبی است چرا اجازه می دهید مطالب خلاف ادبیات در آن مطرح شده و رواج یابد؟
چند نفر به سمانه که خیلی هم ادعای ادبیات دانی اش می شود گفتند که مانا نمی تواند جایگزین معنا شود. نه تنها ایشان دست از این عصبیت کور و لجاجت کودکانه شان بر نداشتند، چند نفر دیگر هم مرید در این زمینه پیدا کرده اند.
یا اجازه ندهید ایشان بنویسد یا اازه بدهید نظر دیگران هم در نقد اشتباهات ایشان، منتشر شود.
ممنونم.
بابک چندم در ۹ سال و ۴ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۳ - مثل آوردن اشتر در بیان آنک در مخبر دولتی فر و اثر آن چون نبینی جای متهم داشتن باشد کی او مقلدست در آن: