گنجور

حاشیه‌ها

در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴:

عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش
در مذهب عشق آی و از این جمله برستی
خودپرستی را از سر بینداز و عاشق شو تا از غم چه کنم چه نکنم رها شوی

در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:

بیت هشتم:
در گلشن بوستان رویش
گلشن=باغ و بوستان|گلشن بوستان:فکر کنم درست نباشد.شاید گلبن درست تر باشد به معنای گل سرخ باغ رویش
زنگی بچگان ز ماه زاده
خالهای سیاه در روی چون ماهش پدید آمده

ویدا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴:

عالی...عالی

روهینا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۵:

عالی عالی
اینکه با زحمات شما به راحتی به اشعار به این زیبایی دسترسی داریم
به خصوص اینکه معانی لغات رو هم لینک کردید به لغت نامه دهخدا
بسیار عالی بسیار عالی

mhdbig در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۴۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۱:

در مصرع دوم بیت سوم. به تناسب وزن ره صحیح است

مسعود در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳:

در بیت دوم اگر چه میتوان معنای نسبتا خوبی از به کار بردن کلمه "احتمال" گرفت، اما به نظر بنده "احتیال" صحیح میباشد. بدین صورت که در اینجا سعدی اون حالت استیصال و درماندگی رو داره به تصویر میکشه که من نه راه گریز دارم و نه طریق آشنایی و در مصرع دوم به گونه ای داره میگه نمیدونم چیکار کنم و چاره و حیله ای هم ندارم. تاکید میکنه اون کسی که اوفتاده است و چاره و مکر و حیله ای بلد است که دیگر غم ندارم. منی غم دارم که نه راه گریز دارم، نه طریق آشنایی و نه چاره و راه حلی برای این وضعیت. این درماندگی در جاهای دیگر غزلیت سعدی هم هست مثل اونجا که میگه: نه دست صبر که در آستین عقل برم، نه پای عقل در دامن قرار کشم، نه قوتی که توانم کناره جستن از او، نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم. اما اونجا صبوری رو چاره میدونه که میگه: چو میتوان به صبوری کشید جور عدو، چرا صبور نباشم که جور یار کشم.

روفیا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۳:

دست کم همین چارپا به گفته مولانا از شقاوت غافلست :
یک گروه دیگر از دانش تهی
هم‌چو حیوان از علف در فربهی
او نبیند جز که اصطبل و علف
از شقاوت غافلست و از شرف
گرچه با این ویدیو های شگفت انگیز از مهرورزی جانوران در فضاهای مجازی باید درباره این باور که حیوان از شرف غافلست نیز بازاندیشی کنیم.

کسرا در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:

اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه ی گلهای رنگارنگ شماره 225 با صدای استاد گلپا

sana در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳ - ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک و روی آوردن پادشاه به درگاه اله و در خواب دیدن او ولیی را:

نسترن خانم
روفیای عزیز حرفش درست نیست. مثلا یعنی چه که شیطان پرست ها هم گرامی باشند؟
عبدالمنان هم درست نمی گوید.
پیغمبران الهی آمده اند تا سخن خدا را برای ما برسانند. سخنی که برای خودش حد و حدود دارد.
خوب ها را می پذیرد. بد ها را می راند.
نمی شود هم فرعون را خوب ببینینم هم موسی را.
خواه ناخواه باید حد و حدود داشت.
تکیه بر اخلاق، خوب است ولی یک چیز ناقضی خواهد بود
هم اخلاق مهم است و هم عقیده. با هم.
زمانی هم که عقیده مهم بود، همین عقیده، حد و حدودش را معرفی می کند.
در کل به نظرم نگاه روفیا نادرست و ناقص است و هر کسی این گونه دیدگاهی را داشته باشد، مشکل ره به مقصد ببرد.
انسان باید کامل گرا باشد.
کامل گرایی و به دنبال کمال بودن، لازمه اش تصحیح اخلاق و عقیده است.
بی رنگ بودن، هزار و یک درد دارد.

سیدمحمد در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰:

میثم جان
بدین ماناست: از کمر بدون جهت و دلیل تیغ کشید تا خون من بریزد
زنده باشی

ماه در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۶:

مصرع آخر: لعل

بهروز در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

با سلام
جز به نظر نمیرسد،سیب درخت قامتش .به چه معناست؟کجای قامت معشوق به سیب تشبیه شده است.باتشکر

محمدرضا نیک زاد در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:

سلام به همۀ دوستان.
معنای بیتی که مصرع دومش«اگر رشته نمی گنجد از آن باشد که دوسر دارد»این است که مولانا از نوع بشر، تقاضا می کند که اگر می خواهد به مدارج بالای انسانیّت نایل شود،باید متواضع باشد.سر در برابر حق، خَم کند.مانند نخی که دوزندگان آن را می خواهند در چشمۀ سوزن کنند تا دوزندگی خویش را انجام دهند، «دو سر و دو شاخه» نباشد.تصویر سازی مولوی از مسایل ملموس و نزدیک به ذهن آدم ها شگفت انگیز و جالب و قابل توجه است.
نخ خیاطی تا «تر»نباشد، دو شاخه است.با تر شدن ودت و یگانگی پیش می آید. نخ در چشمۀ سوزن می رود و کار خیّاط با توفیق شروع می شود.

باب اله در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - مدیح ابوالفرج نصر بن رستم:

در سطر هشتم در انتهای مصرع شمر ستمگر صحیح نمی نماید
زیرا که بر اصول قوافی باید همه قافیه ها به "ار" مختوم گردند
بنا بر این کلمه " ستمکار" هم بر اصول وزنی و اصول قافیه صحیحتر به نظر می رسد

درویش در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۸:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:

اینکه حافظ می فرماید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
در جامعه امروزی که مادیات پررنگ تر و معنویات کم رنگتر گشته اند این بیت به خوبی قابل لمس و درک است . کسیکه توانایی خود را معطوف معنویات می کند به نوعی از نظر عامه مردم راه گمراهی را می پیماید ! زیرا در مسائل مادی عقب می افتد در حالیکه اگر بدانیم نه تنها او از دیگران عقب نیفتاده است بلکه به راه درست راهنمایی شده و از دیگران پیشی گرفته است .

امیر در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۹:

قنبر غلام تست و ما خاک راه او
ای بو تراب ، حیدر کرار ما تویی
شاه حقیقتی، ز تو خوشتر ندیده ایم
از خلق رسته ایم که دلدار ما تویی

امیر در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۷:۰۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۷:

هرچند که رحمت تو دریا دریاست
عصیان و گنه اگرچه چون برگ گیاست
خوف از تو و کبریای تو باید داشت
ترس از غضب تو در دلم عین رجاست

امیر در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۵۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۸:

پیغمبر عشق ، بر محمد (ص) صلوات
بر وصف و به وحی و قلب احمد (ص) صلوات
گشته عرب و عجم همه امت او
هر دم به رسول پاک سرمد صلوات

محمد مهدی در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب نهم: در مقام حیرت و سرگشتگی » شمارهٔ ۳:

کصراع آخر باید یک فاصله اضافه بشه تا بشه بادیه ای

کیوان در ‫۹ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵:

آنها که به صحرای علل تاخته اند
درست نیست؟
البته بر پایه عقل ناقصم عرض میکنم نه بر استناد به جایی

۱
۳۸۶۰
۳۸۶۱
۳۸۶۲
۳۸۶۳
۳۸۶۴
۵۶۲۶