گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

هر چند گنهکار است آخر علوی است

فرزند پیمبر است و از آل علی است

زنهار شها که بیش از این مازارش

زیرا که به روز حشر خصمانش قوی است

اوحدالدین کرمانی

مستی زمی عشق و نه مستی زمی است

وآن کس که زمی مست بود مست کی است

دیوانه بهار دید گفتا که دَی است

جنبیدن هر کسی از آنجا که وی است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اوحدالدین کرمانی
شاه نعمت‌الله ولی

عالم بر رندان به مثل جام می است

ساقی و حریف و جام می جمله وی است

دریا و حباب و موج آبست بر ما

خود جام حباب خالی از آب کی است

اهلی شیرازی

مجنون چه اگر تشنه بحسن لیلی است

لیلی بمثل قطره و مجنون سیلی است

یونس بدرون ماهی اندر صورت

ماهی بدرون یونس اندر معنی است

شیخ بهایی

مرا ز عشق نه عقل و نه دین و نه دنیاست

چه زندگیست که من دارم این چه رسوائی است

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شیخ بهایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه