گنجور

حاشیه‌ها

Farbod در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۰:

منظور از سکبا همان شربت سرکنجبین یا سرکنگبین است که صفرا بر است
از قضا سرکنگبین صفرا فزود****روغن بادام خشکی می‌نمود

محمد جواد مهدی زاده در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

عالیه
مخصوصا با صدای چاوشی

ارسلان بلوچ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۳۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲۴:

سلام لطفا مصرع اول رو اصلاح کنید
جان ز تن بردی و در جانی هنوز

حمیدرضا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵:

این غزل بسیار زیبا رو استاد علیرضا افتخاری به زیبایی اجرا کرده اند.

کسرا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

شعر بسیار زیبایی است... اجرای ساز و آواز این شعر توسط هنرمندان بی همتای رادیو گلها در برنامه ی شماره ی 438 رنگارنگ

محسن شفیعی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶۲:

در بیت چهلرم
ز برق و باد قدم وام کن
صحیح است مطابق چاپ محمد قهرمان

محمدرضا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵:

رحمت به روح پاک سعدی

سعید در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:

درود
این مصرع
چه حاجتست به شمشیر قتل عاشق را
یجا دیدم اینجوریه
چه حاجتست به شمشیر قتل عاجز را

منوچهر تقوی بیات در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹:

ما امروز اندازه، وزن، چگالی و فاصله ی ماه را از زمین می دانیم. فرستادگان داشمندان(منجمان) ناسا بر روی ماه قدم زده اند و خاک قمر را به توبره کشیده و به آزمایشگاه برده اند و تجزیه کرده اند. جلال الدین بلخی دانشمند بزرگی بوده که جهانی را تسخیر کرده است. او می دانسته که اگر ماه به دو نیمه شود زمین و زمان برای ما مردم خاکی بهم می ریزد. ما نمی توانیم بگوییم حرف های او ورای علم و دانش است. به محاسبات دانشمندان و کشف ماه نمی توان خندید ولی به شق القمر و باورمندان به آن می توان خندید اما همانطور که مولوی در بیت آخر می گوید:
همچو غنچه تو نهان خند و مکن همچو نبات
وقت اشکوفه به بالای شجر خندیدن
من خود به شق القمر بسیار اندیشیده ام و تأسف می خورم که چگونه وقت و انرژی ما برای این حرف ها تلف می شود. شب هایی که آسمان صاف است و ماه تمام می درخشد و در آسمان کمی ابر اینجا و آنجا هست،گاهی اتفاق می افتد که خط نازکی از ابر بر روی ماه قرار می گیرد. آن گاه است که شق القمر رخ می دهد. شما نیز می توانید شق القمر را به چشم ببینید و به دیگران بگویید که به اشاره شما ماه به دو نیمه شده است!
منوچهر تقوی بیات

سید علی اکبرموسوی آبملخی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۴:

استاد اول بدخو و بد اخلاق بوده است چنانکه خداوند می فرماید: وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ اگر غلیظ القلب بودی از اطرافت پراکنده می شدند.( آل عمران/159).
غلیظ القلبی معلم موجبات آن را فراهم کرد که دانش آموزان از او دوری کنند. معلم نه تنها باید عالم باشد بلکه باید اخلاق نیکویی نیز داسته باشد. اخلاق یک مبنای مناسب برای هدایت افراد است.
در تعبیر زیبایی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم می خوانیم: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ من تنها برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شده ام.( این روایت در منابع برادران اهل تسنن موجود است).
جای دیگر در کلام نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: أَ لَا أُنَبِّئُکُمْ بِخِیارِکُمْ؟ قَالُوا بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَحْسَنُکُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَکْنَافاً الَّذِینَ یَأْلَفُونَ وَ یُؤْلَفُون‏

آیا شما را از بهترین افرادتان خبر ندهم؟ عرض کردند: چرا، ای رسول خدا. حضرت فرمودند: خوش اخلاق ترین شما، آنان که نرمخو و بی آزارند، با دیگران انس می گیرند و دیگران نیز با آنان انس و الفت می گیرند.
منبع: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار (ط - بیروت) - بیروت، چاپ: دوم، 1403 ق،ج68،ص396
در روایتی دیگر از حضرت صادق می خوانیم: مَا حَدُّ حُسْنِ الْخُلُقِ قَالَ تُلِینُ جَانِبَکَ وَ تُطِیبُ کَلَامَکَ وَ تَلْقَی أَخَاکَ بِبِشْرٍ حَسَن‏
در پاسخ به پرسش از معنای خوش اخلاقی فرمودند: نرمخو و مهربان باشی، گفتارت پاکیزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوشرویی برخورد کنی.
منبع: ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه - قم، چاپ: دوم، 1413 ق،ج4فص412
ویژگی های ناپسند این معلم شامل:
1- ترشروی( ناخوش و بددماغ ، تندخو، اخم او در صورت مشخص بود و بداخلاقی در صورتش زار می زد)
2- تلخ گفتار( سخنانش دل مردم را به درد می آورد؛ این می تواند از بی پرده سخن گفتن او باشد یا از سخنان نامربوط و...)
3- بدخوی (روش نیکویی نداشت و خصلتش در جهت درستی و راستی نبود)
4- مردم آزار( به هرشکل یا زیاد تنبیه می کرد یا اینکه باصوای بلند به مردم آزاری می پرداخت یا به هرشکل دیگر)
5- گدا طبع( خسیس بود)
6- ناپرهیزگار( از هیچ چیز ابا نداشت، بی تقوا و فاسق بود)
7- که عیش مسلمانان به دیدن او تبه گشتی( مردم او را می دیدند یاد بدبختی هایشان می افتادند).
8- خواندن قرآنش دل مردم سیه کردی( دل مردم نه تنها به کلام خدا متمایل نمی شد بلکه او مردم را از قرآن زده می کرد).
ویژگی ناپسند معلم دوم
معلم دوم بر خلاف معلم اول از اخلاق نیکویی برخوردار بود و این برای یک معلم زینت است که از اخلاق نیکو برخوردارباشد. اما ویژگی ناپسندی که معلم دوم نسبت به اولی داشت این بود که معلم دوم حلم بسیار داشت و این حلمش موجب آن شده بود که دانش آموزان از آن سوء استفاده کنند. حلم و صبر بسیار او گاه موجب آن می گردد که دانش آموزان پی به ساده بودن او ببرند و از موقعیت سوء استفاده کنند. در کنار صبر و اخلاق نیکو سخت گیری نیز انجام بدهد تا بتواند افسار نفس دانش آموزان را بر دست بگیرد.
در اسلام هر عملی و رفتاری فقط به اندازه متعادل آن پسندیده است. افراط و تفریط حتی در عبادت نیز ناپسند است . اگر کسی روز و شب به عبادت بپردازد و دیگران کارهای او را انجام دهند، این کار مورد پسند خداوند نیست.
وکذلک جعلناکم امة وسطا؛ این گونه شما را امت میانه قرار دادیم. ( بقره/143)
در سوره فرقان چنین می خوانیم:«والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یفتروا و کان بین ذلک قواما؛ آنان کسانی هستند که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو، اعتدال می ورزند»(فرقان/آیه67).
در اخلاق نیک آن معلم نیز باید حد اعتدال در نظر گرفته می شد؛ خوش اخلاقی افراطی او موجبات افسارگسیختگی نفس دانش آموزان گردید.
بازگرداندن معلم اول اشتباه بود بلکه باید معلم سومی می آوردند که در اخلاق میانه رو باشد.
اگر این شعر به این شکل می آمد بهتر بود:
بر سر لوح او نبشته به زر
جور تحصیل علم به ز مهر پدر
رسیدن به علم و آگاهی مشکلاتی را نیز به همراه دارد که می تواند اخلاق بد معلم نیز یکی از این مشکلات باشد. اگر انسان معلم خوش اخلاق تر پیدا کرد که توان آموزش همان علم را داشته باشد ترک این معلم بهتر است.

روح اله در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۱ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۶ - کبک انجیری، خرگوش و گربهٔ روزه‌دار:

با سلام
در خط یکی مونده به آخر ، الف باید به الفت تغییر کند.

روفیا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷:

من عاشق جانبازم از عشق نپرهیزم
من رند سراندازم از عربده نگریزم
گویند رفیقانم از عشق نپرهیزی؟
از عشق بپرهیزم پس با چه درآمیزم؟!

محسن شفیعی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۲۷:

در بیت سوم
هر چه در خاطر پروانه مصور گردد
صحیح است
مطابق چاپ محمد قهرمان

روفیا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم
مشابه آن از حافظ:
به کام تا نرساند مرا لبش چون نای
نصیحت همه عالم به گوش من بادست
این شیطان بلاها همه را نصیحت می کردند ولی گوش خودشان به نصیحت بدهکار نبود!

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

گر برسد ناله سعدی به کوه
کوه بنالد به زبان صدا
ناله های زار و عاشقانه ام اگر به کوه برسد کوه نیز با من همآواز میشود

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

دوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
دوســت مــشــمــار آنــکــه در نــعــمــت زنــد لــــاف یـــاری و بــــرادر خــــوانـــدگــــی
دوســت آن بــاشـد کـه گـیـرد دسـت دوسـت در پــریــشــان حــالــی و درمــانــدگــی

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:

ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمده‌ای مرحبا
نفس=نسیم
ای نسیم باد خنک و جانبخش صبا از بوی دل انگیزت پیداست که از دیار یار آمده ای خوش آمدی

روفیا در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست
سرها بر آستانه او خاک در شود

گمنام در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

کمتر از ذره نیی ،پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
به گمانم از ذره به مهر است
تا یار کرا خواهد ؟
و مستان به یکباره نمی رسند ، که اندک اندک.
و هم جور به ، که طاقت شوقش نیاوریم
و
گر مرا بی تو در بهشت برند
دیده از دیدنش بخواهم دوخت
و بلندای کنگره وصل
و پای بر سر نهادن تا گذر از آسمان
و وهای بسیار دیگر

۷ در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:

بر سر خوان لبت دست چو من درویشی
به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد
ناداری چون من اگر نتواند خوان لب شیرینت را تاراج کند دست کم میتواند از آن سفره چیزی به گدایی درخواست کند

۱
۳۷۸۷
۳۷۸۸
۳۷۸۹
۳۷۹۰
۳۷۹۱
۵۴۷۱