گنجور

حاشیه‌ها

جواد علیزاده در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۶:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:

با سلام در دکلمه بیت ششم در مصرع دوم آن ،قبل از نی باید ساکن باشد. اما اقای خوانتده اشعار به اشتباه با کسر، نی را به کلمه قبلی وصل کرده است و دیگر ان معنی منظور شاعر از ان فهم نمیشود. لطفا در صورت امکان اصلاح شود. با تشکر از سایت بسیار عالی شما.
---
پاسخ: من متوجه اشکال نمی‌شوم. کلمه قبل از «نی» همان «در» است که ساکن خوانده می‌شود. منظورتان را دقیق‌تر توضیح می‌دهید؟

ناشناخته در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

خواجه بسیار خوش خیال بوده است!!
فردا شراب کوثر و حور....
و امروز ساقی مه روی و جام می
به همین خیال باش!!

گیومرد ریاضی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:

این شعر رو استاد شجریان در مجلسی خصوصی ،عشق بازی کردن ،پیشنهاد میکنم ،گوش کنید.داغ دل اسم آواز هست.

کمال داودوند در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۶۴:

بنده این رباعی رابادوستان به اشتراک،
گذاشتم.
جمع این رباعی:5617

نادر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۶:

خانم فریده انوری برخی از غزلیات مولانا از جمله این غزل دلکش را با صدا و لهجه ای دلنشین و بسیار پر احساس دکلمه کرده اند که شنیدن آن را به دوستان ارجمند پیشنهاد می کنم ..

نادر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۵:

چقدر زیبا !... "هیچ کسی را ز دلم خود خبری می‌نشود"
چه آگاهی و درکی! ... و چه مقامی و عشقی! ...
یا رب منم جویان تو .. یا خود تویی جویان من ..

Behrouz در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۵ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل:

اسرارنامه از بخش 11 به بعد هم از لحاظ معنوی و هم عمق و غنا افت میکند0 گویا شخص دیگری مابقی را سروده باشد0 البته این تنها احساس و نظرشخصی است0

داود در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۰:

در نسخه ی فروغی و دکتر غنی، "بی تقاضا" نوشته شده است.

فرهاد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

تصور می‌کنم اشاره جناب محمد علی‌ به مصرع دوم بیت سوم است که مرگ را با خواب عدم برابر کرده است:
"بیدار شو که خواب عدم در پی است هی"

محسن اصلانی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶:

از این شعر یک چلیپای بسیار زیبا توسط مرحوم استاد فتحعلی واشقانی فراهانی نوشته شده است که سرشار از زیبایی بوده و بر زیبای این شعر دوچندان افزوده است.

رهام در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

ببخشید کسی می تواند در مورد کلبوی و سوری در بیت :چو کلبوی سوری و این مهتران
که گوپال دارند و گرز گران
توضیح دهد آیا سور همان روستای امروزی از توابع تویسرکان و همدان می باشد ؟
با تشکر

Behrouz در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانهٔ کمپیر زن:

عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم

مگر باز سپید شاه برخاست
بشد تا خانهٔ آن پیرزن راست
چو دیدش پیرزن برخاست از جای
نهادش در بر خود بند برپای
سبوسی تر خوشی در پیش او کرد
نهادش آب و مشتی جو فرو کرد
کجا آن طعمه بود اندر خور باز
که بازازدست شه خوردی در اعزاز
کژی مخلب و چنگل بدیدش
بدان تا چینه برچند نچیدش
بآخر هم بخورد آن چینه را باز
بصد سختی طپیدن کرد آغاز
همه بالش ببرید و پرش کند
که تا با او بماند بوک یک چند
ز هر سویی درآمد لشگر شاه
بدان سان باز را دیدند ناگاه
بشه گفتند کار پیرزن باز
که چون سرگشته شد زان پیرزن باز
شهش گفتا چه گویم با چنین کس
جوابش اینچ او کردست این بس
الا ای خواب خوش برده زنازت
بدست پیرزن افتاده بازت
مرا صبرست تا این باز ناگاه
بصد غیرت رسد با حضرت شاه
بپیش شه ندانم تا چه گویی
تو این دم خفتهٔ فردا چه گوئی

Behrouz در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱۳ - الحکایه و التمثیل:

مولانا همین داستان عطار را به زیبایی بازسرایی کرده:
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانهٔ کمپیر زن/

شهرام بنازاده در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۲ - تهدید فرستادن سلیمان علیه‌السلام پیش بلقیس کی اصرار میندیش بر شرک و تاخیر مکن:

جزو جزوت لشکر از در وفاق
مر ترا اکنون مطیع‌اند از نفاق
از در مصرع اول اشتباه تایپی است . "او" صحیح است

محمد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۷ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

این غزل واقعا شاهکاره

Ali در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶۸:

واژه ی حست در میانه ی شعر، چه معنی ای دارد؟!
غلط تایپی است آیا؟

محمد محمدی در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

این شعر توسط استاد شجریان در دستگاه شور در محفل خصوصی خوانده شد

محمد در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

اساتید بزرگوار در مورد بیت من ملک بودم و فردوس برین جایم بود ، آن مَلِک است نه مَلَک ، مَلِک اشاره به مَلِکِ یوم الدین سوره حمد ، کنایه از انا لا لله و انا الیه راجعون !

وحیده در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:

این غزل اشاره به خلقت آدم و استدلاهای تعقلانه ملائک مبنی بر خلقت او دارد....این بیتش هم به نظر من شاه بیت این غزله " مدعی خواست که اید به تماشاگه راز- دست غیب امد و بر سینه نامحرم زد" ملائک خواستند که عشق و حیرت چیست که آدم تجربه میکند اما خدا فرمود شما را در این وادی راهی نیست...ما انسانها محرم اسرار الهی هستیم و این همان بار امانتیست که به دوش ما گذاشته شده

مهاجر در ‫۸ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۷۲ - نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را:

یعنی من گاهی دنیا و زندگی را تاریک میبینم چون چشم ندارم. گاهی چشم دارم و همه را تاریک میبینم اینجا سوء ظن اول را متوجه خود کن و عالم خلقت را متهم نکن. علاج تاریکیهای جامعه در علاج خود است

۱
۳۶۹۳
۳۶۹۴
۳۶۹۵
۳۶۹۶
۳۶۹۷
۵۶۲۹