گنجور

حاشیه‌ها

nabavar در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

موافقم
دوست جان
دوست جانم
چه خوش آهنگ
پایدار باشید

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۱۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

بسیار زیبا و دلنشین
دوست جان
به جای تکرار : همدمم ، مونسم ، رفیقم ، یارم ، همرهم ، همزبانم و عزیزم ، چه دلنواز است بگوئیم ” دوست جانم “مانا باشی دوست جانم

ابراهیم سنقری در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱ - ذکر ابن محمد امام صادق(ع):

متاسفانه پر از غلط املای است: داود، باسلیمان، ملّّّت، محمد ا

سهیل قاسمی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:

بیت آخر: حافظ با این که گناهکار نیستی (اصولاً اختیاری به گناه نداری) اما تو راه و رسم ادب را رعایت کن و گناه را گردن بگیر (بگو گناه ِ من است).

گمنام-۱ در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

روفیای گرامی،
به قول معروف " آی لایک ایت !" دوست جان، می بینید، زیبایی های زبانی را میتوان ساخت.
دوست عزیز ، رفیق گرامی ، هتا گمنام جان !
دوست جان تازه است و بسیار زیبا . دوست جان!

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

گمنام_1 عزیز
و به گمانم معنای بیت نخست چنین باشد :
کسی راه معروف کرخی ( نیکنامی ) را پیدا کرد
که چون معروف کرخی سودای نام از سر بدر کرد

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۲:۲۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

شاد شدم!
این پرسش چند سال ذهن مرا به خود مشغول کرده بود،
سپاسگزارم دوست جان.

گمنام-۱ در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۳۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

روفیای گرامی
معروف کرخی به گمانم زاهدی راستین و صوفیی صافی بوده است، اهل کرخ بغداد که می گویند به دستور شاپور دوم ساخته شده بوده است.
آنکس که به راه معروف کرخی میرود، در بر شهرت و نام می بندد.
و در کرخ گورهای بسیاراست، معروف اما گور معروف است!
سعدی است استاد سخن، جادوگر کلام
و با درودها

روفیا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۲۱:۲۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب چهارم در تواضع » بخش ۱۲ - حکایت معروف کرخی و مسافر رنجور:

کسی راه معروف کرخی بجست
که بنهاد معروفی از سر نخست
آیا معروف کرخی نام کسی بوده است یا مقصود شاعر از معروف نیکنام است؟
آیا می خواهد بگوید کسی راه خوشنام فردی به نام کرخی را یافت که فکر نیکنامی از سر بدر کرد؟؟
از بیت:
نبینی که در کرخ تربت بسی است
بجز گور معروف، معروف نیست
چنین بر می آید که معروف اسم خاص است،
شاید هم سعدی هر دو معنا را در نظر داشته است!
بهر حال اگر معنای نیکنام را بر آن روا داریم با این ابیات مولانا سازگار است :
هر کجا دردی دوا آنجا رود
هر کجا فقری نوا آنجا رود
هر کجا مشکل جواب آنجا رود
هر کجا کشتیست آب آنجا رود
آب کم جو تشنگی آور بدست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
این مطلب در آموزه های بودایی و سایر مکاتب شرقی نیز امری آشناست که رها کردن آرزوی شادکامی و سپردن خود به نیروهای عظیم هستی لمس شادکامی را محتمل تر خواهد کرد.

سهیل قاسمی در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:

بیت دوم: مثل آن بلبل که به عشق شکر و بادام که برایش می ریزند واله و شیدا می شود، طوطی طبع من هم به عشق لب و چشم ِ دوست، دائم واله و شیدا است. اینجا طبع را به طوطی تشبیه کرده و شکّر استعاره از لب و بادام استعاره از چشم است.
بیت پنجم: بس نگویم یعنی دیگه زیادی نمیگم. یعنی بسیار نمی گویم. دردسر باشد یعنی اسباب ناراحتی و «سردرد» معشوق خواهد بود این پافشاری کردن من. نمودن بیش از این ابرام دوست یعنی بیش از این {به} دوست ابرام (پافشاری) نمودن.

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

ادب دوست گرامی
درود بر شما
ممنونم
عود زیر دامن نیست ، بوی خوش عود است بر دامن نشسته، که در تنگنای قافیه به زیر دامن رفته .
که زین تنگنا ، گاهی ، خورشید خر شود
مانا باشید

ادب دوست در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

مهنازگرامی،
خوشا و خرما که مادر بزرگی بزرگ دارید و
سپاس از روشنگری، بااین حال مشکل عود زیر دامن
حل نشده می ماند
مانا بوید.

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

دوستان گرامی
درود
گاهی مادر بزرگم که سواد مکتبخانه ای دارد از من مثلاً دانشگاه دیده بهتر میداند و اشعار را بهتر میفهمد
میگوید : پدرش هر صبح روی منقلی که مادرش درآن عود میسوزانده و در حیاط خانه روی زمین میگذاشته لحظه ای درنگ می کرده تا بوی عطر در لباسش پراکنده شود ، با توجه به اینکه در قدیم لباسهای مردان نیز دامن داشته. مادرش نیز برای رفتن به میهمانی و جشن نیز گاهی چنین میکرده .
توضیحی داد برای : عود است زیر دامن یا گل در آستینت
مانا باشید

میرزا در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:

استادافتخاری بسیار عالی این غزل واجراکردن

طاهری در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲:

استادافتخاری درکاست کاروان اجرای بسیارزیبای ازاین غزل دارند که شنیدنش بسیارجذاب وشنیدنی

محمد در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۷:

1. کسی میدونه مصرع دوم بیت سوم چه طور باید خونده بشه؟
2. در ضمن معنی سه بیت اول تقریباً برام مشخصه اما آیا مفهوم عمیق تری هم دارن؟

طاهری در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴:

این غزل باصدای استاد افتخاری بسیار جذاب وشنیدنی

ادب دوست در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

جناب بابک 97 یا 1 و یا بابک دیگر
مشک گویا در گریبان معشوق بوده است، گل در آستین و احتمالا عود در زیر دامن، و البته میدانیم عود تا نسوزد عطر خویش نمی نماید.
این که این گنج نوشدارو که خلوت بر نمی آورده است و برقع فرو نمی هشته، چگونه در زیر دامن عود می سوزانده است، به راستی نمی دانیم. به قول آن ظریف غایب
مانا در نهان سراینده

وحید در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۲۸۰:

چقدر این بیت زیباست.

بابک اول در ‫۸ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

جناب بابک نمی‌دانم چندم،
در مورد حالت تهاجمی آقای حسین، نظر بنده اولی‌تر است، چرا که روی سخن ایشان متوجه من بود که متأسفانه و یا خوشبختانه "منظور" را "نگرفتم" و خوشبخانه فقط همنام شما هستم! خوشا به سعادتتان!

۱
۳۶۴۵
۳۶۴۶
۳۶۴۷
۳۶۴۸
۳۶۴۹
۵۴۷۸