خیال نامد!ری تا کیت خاطرنشین باشد
چهلازم سرنوشتتچون نگین زخم جبین باشد
درین وادی به حیرت هم میسر نیست آسودن
همهگر خانهٔ آیغغهگردی حکم زین باشد
طراوت آرزو داری ز قید جسم بیرون آ
که سرسبزی نبیند دانه تا زیر زمین باشد
به خود پیچیدن ما نیست بیانداز پروازی
کمند موج ما را یکنفس گرداب چین باشد
بهقدر جهد معراجیست ما را ورنه آتش هم
به راحت گر زند خاکسترش بالانشین باشد
به حیرت رفته است از خویش اگر شمعست اگر محفل
نشاط هر دو عالم یک نگاه واپسین باشد
غباری نیست از پست و بلند موج دریا را
حقیقت .بینیاز ز اختلاف کفر و دین باشد
پی قتلم چه دامن برزند شوخی که در دستش
هجوم جوهر شمشیر چین آستین باشد
ز چشم تر مآل انتظار شوق پرسیدم
جگر خون گشت و گفت: احوال مشتاقان چنین باشد
فرو رو پر خاک ای سرگران نشئهٔ خست
ز قارون نام هم کم نیست بر روی زمین باشد
محال است اینکه عجز از طینت ما رخت بربندد
سحر گر صد فلک بالد همان آه حزین باشد
ندارم نشئهٔ دیگر به هر سرگشتگی بیدل
چوگردابم درینمحفل خطساغر همین باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به موضوعاتی چون افکار و آرزوها، سرنوشت، و چالشهای زندگی میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که اندیشهها و خیالات ناکام، همچنان در دل و ذهن ما حضور دارند. شاعر از ناپایداری و گرفتاریهای دنیوی سخن میگوید و به این تصویر میپردازد که در دنیای پر از تردید، آرامش ممکن نیست. او همچنین به تلاش برای رسیدن به معراج و بالندگی روحی اشاره میکند و تأکید میکند که آتش دردهای زندگی نمیتواند مانع رشد و پرواز روحی شود. در نهایت، شاعر از حال و هوای انسانهای مشتاق و انتظارشان برای رسیدن به محبت و حقیقت سخن میگوید و به پوچی و ناپایداری دنیایی که در آن زندگی میکنند اشاره میکند.
هوش مصنوعی: خیال نمیرود! تا کی دلخوش باشی؟ چه فایده دارد سرنوشتت مانند نگینی بر پیشانی پر از زخم باشد؟
هوش مصنوعی: در این سرزمین، حتی آرامش و راحتی هم امکانپذیر نیست، زیرا هر کسی که در اینجا زندگی میکند، باید به دنبال آگاهی و بینش باشد و به درستی عمل کند.
هوش مصنوعی: اگر آرزوی شادابی و طراوت داری، باید از محدودیتهای جسمی رها شوی؛ زیرا دانهای که در زیر زمین محبوس بماند، هرگز سبز نخواهد شد.
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم به خود بپیچیم و از پرواز هم نترسیم، زیرا در یک لحظه، گرداب چین ما را در خود محصور میکند.
هوش مصنوعی: به اندازه تلاشی که میکنیم، به اوج میرسیم و اگر نه، حتی اگر آتش راحتی هم به ما آسیب بزند، خاکستر ما همچنان در اوج و مقام باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: شاید شمع یا محفل شادی در حیرت و شگفتی فرو رفتهاند؛ زیرا برای هر دو عالم، یک نگاه آخر ممکن است کافی باشد.
هوش مصنوعی: هیچ گرد و غباری در سطح امواج دریا وجود ندارد که نشاندهنده حقیقت باشد و این حقیقت به گونهای است که از اختلافات میان کفر و دین بینیاز است.
هوش مصنوعی: دست او را مشغول شوخی و بازی است، اما در حقیقت، در آستینش شمشیر تیز و خطرناک پنهان شده که میتواند به راحتی به من آسیب برساند.
هوش مصنوعی: از چشمان پر از اشک و انتظارم سراغ شوق را گرفتم. دلام به درد آمد و آن چشمان گفتند: حال و روز عاشقان همیشه اینطور است.
هوش مصنوعی: ای سرگران، در خاک فرو رو، چرا که خستگی و مستی تو از قهرمانان بزرگی مانند قارون کمتر نیست و تو نیز نام و یاد خود را بر روی زمین بر جای میگذاری.
هوش مصنوعی: امکان ندارد که ناتوانی از ذات ما دور شود، حتی اگر صدها آسمان هم به پرواز درآید، باز هم همان آه غمگین باقی میماند.
هوش مصنوعی: من در هیچ حالتی نمیتوانم حالتی غیر از این داشته باشم. بیدل، در میان این جمع، مانند گردابی چرخان میزنم و حال من فقط به خاطر نوشیدنی است که در دست دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به هرکشورکه بخرامی فتوح تو چنینباشد
تورا از خلق و از خالق دعا و آفرین باشد
چه دانستم که این دریای بی پایان چنین باشد
بخارش آسمان گردد کف دریا زمین باشد
لب دریا همه کفر است و دریا جمله دینداری
ولیکن گوهر دریا ورای کفر و دین باشد
اگر آن گوهر و دریا به هم هر دو به دست آری
[...]
اگر بختم دهد باری که یارم همنشین باشد
زهی مقبل که من باشم زهی دولت که این باشد
نباید این چنین ماهی برون از هیچ خرگاهی
نظیرش گر همیخواهی مگر در حور عین باشد
میان ظلمت مویش به زیر پرتو رویش
[...]
طبیب جان بود آن دل که او را درد دین باشد
برو جان مهربان گردد چو او با تن بکین باشد
تن بی کار تو خاکست بی آب روان ای جان
دل بیمار تو مرده است چون بی درد دین باشد
تن زنده دلان چون جان وطن برآسمان سازد
[...]
کسی کز عشق فانی شد، چنین باشد، چنین باشد
نشان موج از دریا، همین باشد، همین باشد
دلی کو جمله جان گردد، نه آن گردد، نه این گردد
چو سنگ لعل کان گردد، نگین باشد، نگین باشد
یقین اندر فنا باشد، گمان از هستی آن خیزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.