آرش در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۰۳ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۱ - حکایت:
با درود ب همه
دوست گرامی ک در بالا سعدی رو نکوهش کردن ک سعدی نسبت ب سک کم حرمتی داشته. خواستم بگم که به دید من اینگونه نبوده و با نگاهی ب سوژه شعر در می یابیم ک از در دلسوزی و نگاهی انسانی به جانوری ک تاب و توان از دست داده نگاه شده و در این بیت (یکی باسگی نیکویی گم نکرد) در ادامه میگه پس نیکویی ب مردم نیک ارزش پایین تری نداره ک گم یا فراموش بشه(کجا گم شود نیکویی با نیک مرد)
به تفکر جامعه ای ک سگ رو نجس و اونو میکشن نگاه کنیم متاسفانه ما گونه پرست هستیم
فرخ مردان در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:
سخن کم گوی تا در کار گیرند....که در بسیار بد بسیار گیرند
از خوندن کامنت های طولانی چیزی جز خستگی و ملال نتیجه نمیشه. پیشنهاد میکنم:
1-مثل سایت توییتر هر کامنت محدود بشه یه مثلن 100 کلمه(=5 الی6 خط).
2-کامنت گزار لزوما با ذکر شماره بیت شروع کنه تا خواننده اگر با اون بیت مشکل نداره، زود از کامنت بگذره و وقت تلف نکنه.
3-امکان "پاسخ به کامنت" فراهم شه تا مطالب مربوط هر بیت زیر هم قرار یگیره و دسته بندی منطقی کامنت ها بوجود بیاد.
4-از ذکر لقب های دکتر و استاد پرهیز بشه. کسی در انگلیسی به انیشتین "دکتر پروفسور استاد انیشتین" نمیگه!لقب دکتردر کشورهای انگلوساکسن فقط ماله پزشک هاست! ابنجوری مطالب کوتاهتر میشه.
5- هر کجا که فکر میکنید مطلب نیاز به شرح و بسط داره و اون 100 کلمه کافی نیست،خیلی ساده یه لینک(=پیوند) به مقاله مورد نظر داده بشه. این اصلا مهمترین فرق اینترنت و صفحات کاغذیه. جهش با یه کلیک به مقاله مورد نظر امکان پذیره.
6- این پبشنهاد رو زیر چند غزل دیگه می زارم تا بهتر دیده یشه. لطفا اگه شما هم مخالف اطناب (=روده درازی !) هستید همین کار رو بکنید تا گرداننده های محترم بدونن که خواست شماها هم هست.
نادر.. در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:
تصنیفی قدیمی با صدای زنده یاد "پروانه" موجود است که در آن دو بیت از این غزل نغز در نغمه اصفهان خوانده شده ..
پس از آن، بانو "پریسا" این تصنیف را به زیبایی تمام بازخوانی نموده اند..
نون در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۸ - حکایت در معنی شفقت:
پدر بزرگ من هم همیشه شوخیاش با شعر بود یا قافیه داشت مثلا یکیش این بود
بالهجه اصفهاتی بخونین
یکی از بزرگان اهل تمیز اومد راه برد سرش خورد تو میز
یا
یکی از بزرگان اهل سده برای خرش ساندویچ اسده
وفایی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷:
این بیت هم از سعدی است :
زن نو کن ای دوست هر نوبهار
که تقویم پاری نیاید به کار
Mohamadbagherchavoshi در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
لطفا فهرست اهنگ هاتونو بروز رسانی کنید محسن چاوشی این شعر رو با عنوان زندان برای تیتراژ خندوانه خونده که دیشب 8 اسفند پخش شد
مهناز در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
سلام
ادامۀ غزل :
ای بوستان سرخوشان، بر سروِ ما عطری فشان
هر سو مرو دامن کشان، ای ساقی مشکل گشا
میلاد مهری در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
با سلام من تو کتاب درسی ادبیات فارسی در بخش ادبیات عرفانی خوندم که اگر انسان از بند نفس و مادیات رهایی پیدا کنه میتونه عشق خدا نسبت به بنده هاشو درک کنه و در آرزوی پیوستن به خدا باشه و به نظرم منظور مولانا از مردن هم همین باشه(یعنی مردن انسان قبلی و تولد انسان جدیدی که خدا رو خوب شناخته) اگه اشتباه نکنم تو این غزل همانند سایر غزلها مولانا مخاطبینش رو به افکار عرفانی دعوت میکنه
مرتضی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۱:
سلام
این غزل جناب مولانا را خانم رعنا فرهان در آلبوم "باز آمدم" با استفاده از سبک بلوجاز به زینت ترانه آراسته اند چه آراستنی!
بی نظیر است
حتما گوش کنید
زهراوطن خواه در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۹ - مادر می:
باتوجه به سبک رودکی« اسب نبیند چنو سوار نه میدان» محتمل تراست
مهدی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت پروانگان که از مطلوب خود خبر میخواستند:
در بیت پنجم واژه /جمع/ غلط است و شعر موزون نیست..صحیح ان واژه ی /مجمع/ میباشد
فرشید برزگر در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳۵:
با توجه به وزن شعر، در مصرع
قدمی بر سر خاکم بر زیارت بگذار، به جای "بر زیارت"، باید "به زیارت" نوشته شود
"بر"، در این رکن، فعلاتن را به فاعلاتن تبدیل میکند که در علم عروض(به جز در رکن اول) توجیهی برایش وجود ندارد
آرش جباری در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۰:
دوستان چرا سر اینکه حافظ چه منظوری داشته و مخاطبش چه کسی بوده بحث میکنید؟
اهمیت حس این شعر در یافتن ریشه احساس حافظ در لحظه سرابش نیست؛ در صحت هیچ یک از این تعبیرات ضمانتی وجود نداره چرا که تنها راه کشف مخاطب اصلی حاقظ اینه که ایشون دوباره به زندگی برگردن و از خودشون پرسیده بشه که اولاً و مسلماً غیر ممکنه و ثانیاً هیچ شاعری که به معنای واقعی کلمه، "حرفه ای" باشه علاقه ای به ارائه ی تفسیر و تک موضوعی کردن شعرش نداره چرا که تا زمانی که مفهوم مبهم باشه هرکس مجازه برداشت خودش رو داشته باشه و اینگونه ست که هرکس با شعر ارتباط بزقزاز خواهد کرد. برای مثال یک شخص بیخدا که زمانی عاشق پیشه بوده با شنیدن این غزل ضمن باداوری خاطراتش از زمان عاشقی، ارتیاط عمیقی با شعر برقرار میکنه و اما اگر کاشف به عمل بیاد که شعر در وصف خدا گفته شده ارتباطش کاملاً با شعر در هم میشکنه.
بنا بر این چیزی که مهمه اینه که خود شما که خواننده/شنونده شعر هستید چه احساس میکنید چرا که خود واژه ی "شعر" در زبان عربی ریشه فعل احساس کردنه.
درسته که شعر با حس شاعر در ذهنش نقش میبنده و طبعاً از احساسات شاعر سرچشمه میگیره اما تنها دلیلی که باعث میشه در ذهن شاعر باقی نَمونه و با جوش و خروش به بیرون تراوش کنه همواره در تمامی دوران احساس مخاطب بوده. فی واقع این چشمه ی جوشیده از احساسات شاعر در تمامی مسیر تا انتها اما همیشه از احساسات و روح و روان مخاطب عبور میکنه و درون شخص رو جلا میده.
زئوس در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
بمیرید یا میشه گف بگذرید بگذرید مولانا خدای شعر جهان ...
محمد قائمی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷۳:
مصرع اول فکر میکنم یک "را" کم داره. وزنش انگار خراب هست.
ای از رخت هم خار "را" سامانِ بستان در بغل.
اگ اشتباه خوندم اساتید تصحیح کنند ممنون میشم.
احمد سالک در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » در نعت رسول » در نعت رسول ص:
دوست عزیز این دو بیت اشاره به دو صفت خداوند تعالی دارد: اولی که از جلال الهی خبر میدهد و میگوید: لا تأمن من مکر الله ... یعنی از مکر او ایمن مباش چون تنها زیان کاران و کسانی که از جلال او بی خبر اند از مکرش ایمن میشوند. این عبارات هر عارفی را به خوف دچار میسازد. اما در عین زمان خداوند مهربان میگوید: لا تیأسو من رَوح الله ... از رحمت و لطف پروردگار نا امید و مأیوس مباشید. این فرموده او عارف را امیدوار میسازد. بصورت فشرده: عارف در میان خوف از جلال و امید به لطف و جمال مولایش سیر و سلوک میکند. امید این توضیح درست باشد و شما را قناعت ببخشد
آبتین امین در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » مثنویات » شمارهٔ ۱:
در بیت ششم
مجمع مجموع اسما آدمست صحیح میباشد.
هادی در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۱۰:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
مولانا چیزی رو ازقلم ننداخته -دم محسن چاووشی هم گرم که به این زیبایی اشعاررواجرامیکنه
محمدامین در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸:
سلام و درود
أَمَّا السَّفِینَةُ فَکَانَتْ لِمَسَاکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِیبَهَا وَکَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِکٌ یَأْخُذُ کُلَّ سَفِینَةٍ غَصْبًا ﴿کهف/79﴾
آن شنیدی که خضر تخته کشتی بشکست
تا که کشتی ز کف ظالم جبار برست
امیرعلی داودپور در ۸ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸: