گنجور

حاشیه‌ها

علی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵ - دستم به دامانت:

با سلام ،ابیاتی از این شعر زیبا رو حاج حسن خلج در مقام مناجات با امام زمان میخونه که خیلی ج محزون و جانسوزه .از اونجا بود که دنبال شاعر شعر گشتم .شعر عالی و مداح هم عالی .پیشنهاد میکنم از سایت حاج حسن خلج قسمت مناجات با امام زمان دانلود کنید .

روفیا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۳۰ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را:

حامد کهن عزیز حکم مُر در اینجا به معنای حکم قاطع است

نستوه در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۸ - در جواب عقل «‌و سقیهم ربهم شراباً طهورا»:

پس از بیت آخر بیت زیر هم باید اضافه شود:
نیستم اندرین سرای مجاز
طاقت بار و قوّت پرواز

نستوه در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۱۸ - در صفت فقر و صبر:

شادروان دهخدا دو بیت مربوط به بار نبردن و نپریدن شترمرغ را در امثال و حکم ج3 ص 1453 به نام مولوی آورده که در آثار مولوی نیامده است؟!

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۳:

بیسواد جان
لقب استاد را تنها به دانشگاهیان نمی دهند
هر که در کاری سرآمد و ماهر بود به این لقب مفتخر می گردد . استاد بنا ، استادآهنگر ، استاد ،،،،
ولی ایشان : ا مهندس شیمی ست از آمریکا ، متبحر در تاریخ ، مغلطه شناس مبرز ، محقق در دین اسلام ، موسیقی شناس و نویسنده
غیر ازینها زبان آوریست منطقی
پایا باشید
،

۷ در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

دست مریزاد نه دست مریضاد
یعنی از دستت چیزی نریزد،خدا کند دچاز لرزش دست نشوی(پیر نشوی)
یک پیرمردی داشتیم بچه که بودم تا کاری برایش انچام میدادیم میگفت پیر بشی و من خیلی ناراحت میشدم و پرسیدم گفتند یعنی اینقدر عمر کنی که پیر شوی.
برخی هم میگویند پیر نشی یعنی همیشه سرزنده بمانی.حالا این دست مریزاد معادل همان پیر نشوی یا بشوی است.
دهخدا گفته که منظور از دست مریزاد این است که دچار لرزش دست نشوی ولی به نظرم معنی کاملش این است که پیر نشوی که دچار دست لرزه بشوی(زنده باشی)
دست+مریزاد
مریزاد شکل دعایی مریزد میباشد مانند:
کند(کناد)-بود(بواد)-نماند(نماناد)-نشیند(نشیناد)-
مرود(مرواد)
بریز آب رزازدست ای پریزاد
که هرگز زخمهٔ دستت مریزاد
زبان در فشان تو مریزاد
بجز دُر از زبان تو مریزاد
عطار
دست و تیغ تو مریزاد، که از پرتو او
شد چراغان جگر خاک ز خونین کفنان
صائب
بنازیم دستی که انگور چید
مریزاد پایی که در هم فشرد
حافظ
نشان خال تو بر دل نگاشت ابن حسام
که هرگزش مرواد از دل آن نشان سیاه
ابن حسام
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت
حافظ
به راندن از تو شکایت کنم خدا مکناد
شکایت ار کنم آزار بیش ازین دارم
وحشی

آصف در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

با عنایت به نوشته های دوستان فاضل این حقیر بی مقدار چند نکته به ذهنم در باره این غزل و نظرات افاضل محترم رسید :
1- در مورد آنچه در مورد یزید اشارت رفته : از ابیات حضرت مولانا در مذمت یزید و مذهب مولانا سخن به میان آمده که اختصارا عرض کنم بنا بر اقوال بزرگان از اهل علم و معرفت حضرت مولانا پیش از برخورد با شمس فقیه و صوفی و زاهد سنی حنفی مذهب بود اما پس از دیدار آن بزرگمرد و به اصطلاح مولانا شدن چندان که از آثار او ، خصوصا مثنوی شریف شخصی است که از این عوالم ارتفاع گرفته و دیگر در این قوالب جای نمیگیرد نه شیعه است و نه سنی و نه اشعری و نه اعتزالی و به این مسائل از فاصله ای بسیار بالاتر نگاه میکند و تنها حقیقت که آن را عشق میداند را میبیند خواه گرایش به اهل سنت باشد یا تشیع ( رجوع به کتاب تفسیر مثنوی علامه مرحوم همایی در شرح داستان دز هوش ربا ) لیکن این سخن صحیح است که با توجه به اینکه در مثنوی از خلفاو معاویه و أمیرالمؤمنین به نیکی یاد کرده اما یزید شخصیتی مذموم در نگاه اکثر اهل سنت نیز هست
چنانکه در سخن دوستان یاد شد و یا در جای دیگر در مثنوی شریف فرماید :
از برون طعنه زنی بر بایزید
از دورنت شرم می دارد یزید
و از اهل معرفت و صوفیان تنها حجة الاسلام ابوحامدامام محمد غزالی است که در کتاب پر ارزش احیاءعلوم الدین در باب أفات اللسان صب و لعن یزید را جایز نمی شمارد که پاسخ حکیم سنایی در ابیات یاد شده پاسخ اورا میدهد
2- استاد محمد التونجی محقق و ادیب سوری در کتابی تحقیقی پیرامون شیخ بهایی که فقیه و محدث شیعی است ابیاتی از وی نقل میکند به شرح ذیل :
مضی فی غفلة عمری
کذلک یذهب الباقی
أدر کاسا و ناولها
الا یا أیها الساقی
و در آخر اینکه تفکر خواجه شیراز نیز همچون دیگر اهل معرفت بالاتر و والاتر از دیدگاه های متعارف و تقسیم بندی های عادی است و نشان از ارادت به یزید نیست
از أطاله کلام در حضور دانشمندان و دوستان گرامی پوزش میطلبم

محمد در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

شما دو دوست شاعرانی نو ظهورید در این بزم

محمد در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

جاوید مدرس (رافض) بسیار عالی بود
سید امیر حسین طباطبائی بسیار عالی بود
دست مریضا به شما، مرحبا

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۵۴:

همه دست تو بود ...

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰۲:

کی باشد کاین نیش به نوش تو رسد..

بی سواد در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

محسن جان
بی دلی در همه احوال خدا بااو بود
می گوید در پناه الطاف الهی بود
او نمی دیدش واز دور خدایا می کرد
پرتو مهر ایزدی را نمی دید و خدا ، خدا می کرد
" را " در این جاها " رای فک اضافه " نامیده میشود
خدارا = به خدا بیشتر برای سوگند دان به کار میرود
" خدارا ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه
تو را به خدا
سرکار هم " احوط " است این گونه اندیشه ها از سر بدر کنید.

امین در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » سرا پا آتشم:

بسیار شور انگیز.

حاجی سیسی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت می‌راند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر می‌کرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بی‌کدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوم‌اند ملعون نه‌اند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:

به فرمایش دوست عزیزی که فرمود علامه جعفری اختلاف فاحش مثنوی و اسلام را آشکار کرده نکاتی می افزایم:
ایشان در شرحی مفصل -15جلد- به شرح و تحلیل و نیز نقد مثنوی پرداخته اند
صد و اندی نقد به مولوی دارد که بخش بسیار کوچکی از 15 جلد را شامل میشود. یعنی بخش اعظم کتاب ایشان شرح وتبیین مثنوی است.
جناب علامه عشق وافر به مولوی داشته و هیچگاه مولوی را از اسلام بر کران نمی دید. علاوه بر شرح مثنوی دیگر آثاری در این رابطه دارد مثل: عشق در مثنوی، عقل در مثنوی، حادثه کربلا در مثنوی، مولوی و جهان بینی ها و..
دوست عالی جناب، مولوی مثل هر اندیشمند عارف سخنان نابی دارد ولی از خطا مصون نبود و احتمال خطا دارد. هر صاحب فنی در فن خود -پس از فهم کامل سخن او- می تواند او را نقد کند ولی این به معنای اختلاف فاحش با اسلام نیست.
مگر در تارخ علم کدام شاگردی تمام گفته های استاد خود را تأیید کرده است؟

Bijan در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور:

ای بی‌وفا ای پاسبان، آشوب کم کن یکزمان
چندین چرا داری فغان ای بی‌وفا ای پاسبان
این شعز در پایان این ترکیب یند با توجه به وزن آن نا مربوط است و باید کلا تا آخر حذف شود!

امیر در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰:

"زنخت" یا همان زنخدانت به معنی چانه‌ات درست است و نباید میان "ز" و "نخت" فاصله‌ای گذاشته‌شود

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۳:

شعوری در دل شعوری..
اراده ای در دل اراده ای...
"گذری در دل گذری"

امپرور در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:

جایی خواندم که تاکنون شعری بدین سوزناکی راجع به کربلا سروده نشده است

فرنوش پارسه در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - وصف شب و ستارگان آسمان و ستایش علی الخاص:

وزن قصیده:
فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر خفیف مسدس مخبون

۱
۳۴۰۵
۳۴۰۶
۳۴۰۷
۳۴۰۸
۳۴۰۹
۵۶۶۶