شنیدستم از راویان کلام
که در عهد عیسی علیهالسلام
یکی زندگانی تلف کرده بود
به جهل و ضلالت سر آورده بود
دلیری سیه نامهای سخت دل
ز ناپاکی ابلیس در وی خجل
به سر برده ایام، بی حاصلی
نیاسوده تا بوده از وی دلی
سرش خالی از عقل و از احتشام
شکم فربه از لقمههای حرام
به ناراستی دامن آلودهای
به ناداشتی دوده اندودهای
نه چشمی چو بینندگان راست رو
نه گوشی چو مردم نصیحت شنو
چو سال بد از وی خلایق نفور
نمایان به هم چون مه نو ز دور
هوی و هوس خرمنش سوخته
جوی نیکنامی نیندوخته
سیه نامه چندان تنعم براند
که در نامه جای نبشتن نماند
گنهکار و خودرای و شهوت پرست
به غفلت شب و روز مخمور و مست
شنیدم که عیسی در آمد ز دشت
به مقصوره عابدی برگذشت
به زیر آمد از غرفه خلوت نشین
به پایش در افتاد سر بر زمین
گنهکار برگشته اختر ز دور
چو پروانه حیران در ایشان ز نور
تأمل به حسرت کنان شرمسار
چو درویش در دست سرمایهدار
خجل زیر لب عذرخواهان به سوز
ز شبهای در غفلت آورده روز
سرشک غم از دیده باران چو میغ
که عمرم به غفلت گذشت ای دریغ!
بر انداختم نقد عمر عزیز
به دست از نکویی نیاورده چیز
چو من زنده هرگز مبادا کسی
که مرگش به از زندگانی بسی
برست آن که در عهد طفلی بمرد
که پیرانه سر شرمساری نبرد
گناهم ببخش ای جهان آفرین
که گر با من آید فبئس القرین
نگون مانده از شرمساری سرش
روان آب حسرت به شیب و برش
در این گوشه نالان گنهکار پیر
که فریاد حالم رس ای دستگیر
وز آن نیمه عابد سری پر غرور
ترش کرده بر فاسق ابرو ز دور
که این مدبر اندر پی ما چراست؟
نگون بخت جاهل چه در خورد ماست؟
به گردن در آتش در افتادهای
به باد هوی عمر بر دادهای
چه خیر آمد از نفس تر دامنش
که صحبت بود با مسیح و منش؟
چه بودی که زحمت ببردی ز پیش
به دوزخ برفتی پس کار خویش
همی رنجم از طلعت ناخوشش
مبادا که در من فتد آتشش
به محشر که حاضر شوند انجمن
خدایا تو با او مکن حشر من
در این بود و وحی از جلیل الصفات
در آمد به عیسی علیه الصلوة
که گر عالم است این و گر وی جهول
مرا دعوت هر دو آمد قبول
تبه کرده ایام برگشته روز
بنالید بر من به زاری و سوز
به بیچارگی هر که آمد برم
نیندازمش ز آستان کرم
عفو کردم از وی عملهای زشت
به انعام خویش آرمش در بهشت
و گر عار دارد عبادت پرست
که در خلد با وی بود هم نشست
بگو ننگ از او در قیامت مدار
که آن را به جنت برند این به نار
که آن را جگر خون شد از سوز و درد
گر این تکیه بر طاعت خویش کرد
ندانست در بارگاه غنی
که بیچارگی به ز کبر و منی
کرا جامه پاک است و سیرت پلید
در دوزخش را نباید کلید
بر این آستان عجز و مسکینیت
به از طاعت و خویشتن بینیت
چو خود را ز نیکان شمردی، بدی
نمیگنجد اندر خدایی خودی
اگر مردی از مردی خود مگوی
نه هر شهسواری به در برد گوی
پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
از این نوع طاعت نیاید به کار
برو عذر تقصیر طاعت بیار
چه رند پریشان شوریده بخت
چه زاهد که بر خود کند کار سخت
به زهد و ورع کوش و صدق و صفا
ولیکن میفزای بر مصطفی
نخورد از عبادت بر آن بی خرد
که با حق نکو بود و با خلق بد
سخن ماند از عاقلان یادگار
ز سعدی همین یک سخن یاد دار
گنهکار اندیشناک از خدای
به از پارسای عبادت نمای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن داستانی از عهد عیسی علیهالسلام روایت میشود که درباره مردی بیفایده و گناهکار صحبت میکند. او زندگیاش را در نادانی و ضلالت سپری کرده و به کارهای ناپسند مشغول بود. عیسی وارد میشود و به او میگوید که اگرچه گناهانش زیاد بوده، اما اگر با دل خالص توبه کند، میتواند مورد بخشش قرار گیرد. این مرد با احساس شرمندگی و ندامت به عیسی نزدیک میشود و به ضعف و ناکامیهای خود اعتراف میکند. عیسی به او یادآوری میکند که خداوند رحمتش را بر کسی که واقعی توبه کند، فراموش نمیکند و به او فرصت جدیدی میدهد. در نهایت متن هشدار میدهد که تنها طاعت و عبادت کافی نیست، بلکه نیت و عمل قلبی نیز حائز اهمیت است.
هوش مصنوعی: من شنیدهام از کسانی که در مورد سخنان سخنوران صحبت میکنند که در زمان عیسی علیهالسلام...
هوش مصنوعی: شخصی عمر خود را به نادانی و گمراهی گذرانده بود.
هوش مصنوعی: شجاعت کسی با دل تیرهاش به خاطر پلیدی ابلیس در او به شدت شرمنده است.
هوش مصنوعی: زندگی در گذر است و تجربههای بیثمر آرامش نمیدهد؛ همیشه دلی از دردی رنج میبرده است.
هوش مصنوعی: او از نظر عقل و ادب چیزی ندارد، اما شکمش پر از غذاهای حرام است.
هوش مصنوعی: به دلیل دلایل ناپسند، دامن خود را آلوده کردهای و به سبب کارهای ناشایست خود، زندگیات را تیره و تار کردهای.
هوش مصنوعی: نه چشمی مانند بیناها دارد و نه گوشی که مانند انسانها نصیحتها را بشنود.
هوش مصنوعی: وقتی سال بدی آغاز میشود، مردم از همدیگر دوری میکنند و چهرههای نگران و ناامیدشان مانند ماه نو، از دور نمایان میشود.
هوش مصنوعی: آرزوها و خواستههای بیپایه او، به بار نشسته و او نتوانسته در مسیر خوبی و نام نیک قدم بردارد.
هوش مصنوعی: نامههای تاریک و پر از درد و رنج به حدی است که دیگر جایی برای نوشتن باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: شخصی که خطاکار و خودرأی است و به لذتهای دنیوی اهمیت میدهد، در غفلت و بیخبری روز و شب در حال خوشگذرانی و مستی است.
هوش مصنوعی: شنیدم که عیسی از دشت به سوی جایی آمد و از کنار عابدی گذشت که مشغول عبادت بود.
هوش مصنوعی: او از بالای جایگاه و از تنهایی خود پایین آمد و به پای دیگران افتاد و سرش بر زمین گذاشته شد.
هوش مصنوعی: گنهکاری که به سوی خوبی بازگشته، مانند پروانهای است که در روشنی به سوی نور حرکت میکند و از دور و بر خود حیران است.
هوش مصنوعی: درنگ کن و با اندوه به اوضاع بپرداز، مانند درویشی که در مقابل یک سرمایهدار احساس شرمندگی میکند.
هوش مصنوعی: شخصی با شرمندگی و تاسف، از دیگران میخواهد که به خاطر اشتباهاتش او را ببخشند، در حالی که شبهای غفلت و بیتوجهی را با سوز و اندوه سپری کرده است. روزهای بعدی که به یاد آن شبها میافتد، باعث احساس پشیمانی و عذرخواهی او میشود.
هوش مصنوعی: اشک و درد از چشمانم مانند بارانی میبارد، چون ابرها که عمر من بیفکری و بیاحتیاط سپری شده، افسوس بر این حال!
هوش مصنوعی: من عمر گرانبهایم را بیهوده خرج کردم و چیزی جز نیکی از آن به دست نیاوردم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که من زندهام، امیدوارم هیچ کس وجود نداشته باشد که مرگش بهتر از زندگیاش باشد.
هوش مصنوعی: بهتر است آن کسی بمیرد که در دوران کودکی وفات پیدا کند تا آنکه در سن پیری با شرمندگی زندگی کند.
هوش مصنوعی: ای خالق جهان، گناهانم را ببخش، چرا که اگر بدیها و مشکلات با من همراه شوند، نتیجه خوبی نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: سرش از شرم و ندامت به پایین خم شده و آب حسرت از چشمانش جاریست.
هوش مصنوعی: در این گوشه، پیرمرد گناهکاری نشسته که با ناله و فریاد از حال ناگوار خود کمک میخواهد.
هوش مصنوعی: و از آن بنده نیمه عابد، سری با غرور و چهرهای ترش به سوی فاسق و بدکار دارد.
هوش مصنوعی: چرا این فرد با تدبیر به دنبال ماست؟ آدم بیچاره و نادان چه نفعی برای ما دارد؟
هوش مصنوعی: تو خود را در آتش گرفتار کردهای و برای خواستههای زودگذر زندگیات، عمر خود را از دست دادهای.
هوش مصنوعی: چه نیکوست که دامنش تر است، چون با مسیح هم صحبت بوده است؟
هوش مصنوعی: شما چه کار کردید که باعث شدید به عذاب دچار شوید و در نهایت به دوزخ بروید؟ این نشاندهنده این است که باید به اعمال و رفتار خود فکر کنید و پیامدهایشان را در نظر بگیرید.
هوش مصنوعی: از چهره ناخوشایند او رنج میبرم، امیدوارم که آتش این ناراحتی به من سرایت نکند.
هوش مصنوعی: وقتی که روز محشر فرا میرسد و جمعیتی حاضر میشود، ای خدا، بین من و او جمع نکن.
هوش مصنوعی: در اینجا، فرشتۀ بزرگ با ویژگیهای برجستهاش به عیسی، پیامبر بزرگ، وحی فرستاد.
هوش مصنوعی: اگر او عالم باشد یا نادان، من دعوت هر دو را پذیرا هستم.
هوش مصنوعی: روزها گذشت و زمان به سر آمده است، حالا با دل شکسته و گلو پر از ناله به من بگویید که چقدر ناراحتید و دلتنگی میکنید.
هوش مصنوعی: هر کس که به زحمت و مشکلاتی دچار شده است، نباید او را از درگاه رحمت و لطف پروردگار دور کنم.
هوش مصنوعی: من از او بدیهایش را بخشیدم تا به لطف و مهربانی خود، او را به بهشت برسانم.
هوش مصنوعی: اگر کسی از پرستش خدای خود خجالت بکشد، چگونه میتواند در بهشت با او همنشین شود؟
هوش مصنوعی: بگو که در قیامت بر او عیب نگذارید، چرا که او را به بهشت میبرند و این فرد را به دوزخ.
هوش مصنوعی: کس که از درد و سوز دلش به تنگ آمده، اگر بر خودش تکیه کند و به طاعت و بندگی بپردازد، دچار رنج بیشتری خواهد شد.
هوش مصنوعی: در درگاه ثروتمند، او نمیدانست که بدبختی از arrogance و خودبزرگبینی ناشی میشود.
هوش مصنوعی: کسی که ظاهرش پاک و نیکو است اما باطنش آلوده و ناپاک است، نباید درهای بهشت را بگشاید؛ چرا که زشتیهای درونش او را به دوزخ خواهد برد.
هوش مصنوعی: بهتر است که در این درگاه به خاطر ناتوانی و ذلت خودت را معرفی کنی تا این که به طاعت و عبادت خود بپردازی و بر خویشتن تکیه کنی.
هوش مصنوعی: وقتی خود را از نیکان محسوب میکنی، بدی دیگر در ذات و شخصیت تو جا نمیگیرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی از اوضاع و احوال خود صحبت نکند، این بدان معنا نیست که هر شجاعی میتواند از میدان نبرد پیروز خارج شود.
هوش مصنوعی: پیاز به این خاطر که بیهنر است فقط یک لایه پوست دارد، و کسی فکر کرد که مثل پسته دارای مغز و محتویات ارزشمند است.
هوش مصنوعی: از این نوع عبادت و بندگی هیچ سودی نمیبرد، بهتر است که عذر اشتباهت را بیاوری.
هوش مصنوعی: چه آدم باهوش و آشفتهای که سرنوشت خوبی ندارد، و چه عابدی که خودش را به زحمت و دردسر میاندازد.
هوش مصنوعی: در زندگی تلاش کن که زاهد باشی و از امور دنیا دوری کنی، اما نباید از عشق و محبت به پیامبر غافل شوی. صفا و صداقت را فراموش نکن، اما اینها نباید مانع عشق و ارادتت به مصطفی باشد.
هوش مصنوعی: کسی که در عبادت و بندگی خود دانا نیست، نباید انتظار داشته باشد که به خاطر خوب بودنش با خدا، با دیگران بدرفتاری کند و از عبادتش ثمری بگیرد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که از میان سخنانی که عاقلان و حکیمان گفتهاند، تنها یک جمله از سعدی برای به یاد سپردن کافی است.
هوش مصنوعی: انسان گنهکار در فکر و دلش نسبت به خداوند نگرانتر و متوجهتر است نسبت به فردی که فقط عبادت میکند اما در درونش توجهی به خدا ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.