گنجور

حاشیه‌ها

نادر.. در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:

پرند عزیز..
با توجه به این که در مصرع مورد اشاره، شاهین و کبوتر رودرروی هم قرار می گیرند، بلافاصله معنای دیگرِ "نگران" تداعی می شود.. یادآوری به جا و زیبایی بود دوست گرامی.. سپاس
در ضمن، "بی نام" هم برای خود نامی است..

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۳:

که همواره باشی تو زان تن درست نباید به دارو ترا دست شست
بیت فوق در شاهنامه چاپ امیرکبیر به صورت زیر است.
که همواره باشی تو زو تندرست بباید به دارو ترا روده شست
تنش را به داروی کوهی بشست همی داشتش سالیان تن درست
بیت فوق در شاهنامه چاپ امیرکبیر به صورت زیر است.
تن شه به داروی کوهی بشست همی داشتی هر زمان تندرست
چنان شد که او شب نخفتی بسی بیامیختی شاد با هر کسی
بیت فوق در شاهنامه چاپ امیرکبیر به صورت زیر است.
چنان بد که او شب نخفتی بسی نیامیختی شاد با هر کسی
سکندر بدو گفت من روشنم از آزار سستی ندارد تنم
بیت فوق در شاهنامه چاپ امیرکبیر به صورت زیر است.
سکندر بدو گفت من روشنم از آزار هستی ندارد تنم
مفهوم بیت این است که از بس تنم در عذاب است که هستی (وجود) در تنم نیست. بنابراین از آزار سستی ندارد تنم معنایی ندارد.
به شبگیر هور اندر آمد پزشک نگه کرد و بی‌بار دیدش سرشک
بیت فوق در شاهنامه چاپ امیرکبیر به صورت زیر است.
به شبگیر چون اندر آمد پزشک نگه کرد در شاه و دیدش سرشک
بفرمود تا خوان بیاراستند نوازندهٔ رود و می‌خواستند
بعد از بیت فوق این بیت جا افتاده است.
سکندر چو اورا بدانگونه دید ز شادی رخش همچو گل بشکفید.

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵:

ببخشید کلمه نرنجی اشتباها نرنچی تایپ شد.

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵:

اگر گوش داری به خواب دهم نرنجی همی تا بدین سر دهم
بیت فوق در شاهنامه چاپ امیر کبیر به صورت زیر است که صحیح تر به نظر می رسد.
اگر گوش داری به خواب دهم نرنچی به تن تا برین سر نهم

پرنـد در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۶:

به نام ِ بی‌نام ِ او
عرض ادب خدمت تمامی دوستان
در بیتِ پنجم, نگران از مصدرِ نگریستن به معنای چشم به راه و نظاره گر آمده:
ای کبوتر! نگران باش که شاهین آمد
چونان که در ابیاتی دیگر شاعر می‌گوید:
ارغوان, جام ِ عقیقی به سمن خواهد داد
چشم ِ نرگس به شقایق «نگران» خواهد شد
یا:
چشمم آن دم که ز شوقِ تو نهد سر به لحد
تا دم صبحِ قیامت, «نگران» خواهد بود
یا در جایی دیگر, از هر دو معنی استفاده شده:
دلدار که گفتا به تو ام, دل, نگران است
گو می‌رسم اینک به سلامت! «نگران» باش!
با سپاس؛

نادر.. در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۷:

گشتاسب عزیز
کلمه "مانا" که برخی دوستان ارجمند از آن استفاده می کنند معادل کلمه "مانند" است. البته در برخی موارد دوستان آنرا عینا به جای کلمه "معنا" و "مفهوم" به کار برده اند که نادرست به نظر می رسد..
اگر قرار است به هر دلیل واژه جدیدی جایگزین واژگان موجود نمائیم، البته نیکوتر آن است که واژه جدید، پیشتر در مفهوم دیگری به کار برده نشده باشد و به راستی نو باشد..

... در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » در دستگاه ماهور:

یاسمن بزرگوار
چرخ بوقلمون به معنی روزگاریه که هر لحظه رنگ عوض میکنه و کنایه از ناپایداری روزگاره.

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۱۸ - چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما:

اینکه به جای منجی ناجی به کار میرود،
ای بسا از برای دیگر مانا های منجی است، از جمله
"تغوط کننده " که گمان نمی رود بتواند کمکی به رستگاری کسان کند.

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۴:

دیوان سنایی را به جای خود برگردانید و حرف علامه رابپذیرید ، خیر پیش

یاسمن در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » تصنیفها » در دستگاه ماهور:

با سلام
منظور شاعر از "چرخ بوقلمون" چی هست؟؟؟

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:

گرامی آمپرور
گر چنانست که روی من مسکین گدا را
به در غیر ببینی ز در خویش برانم
چون سعدی {روی } آورده همان درست است
روی به درگاه کسی آوردن ، اصطلاح زیبایی ست
مانا باشید

محمدرضا در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ وطواط » غزلیات » شمارهٔ ۶:

خسته نباشید مرسی که انقدر خوبید خدا خیرتون بده

پوریا در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۳۸ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

به نظرم " خالی ز عیوب و عاری از عار" وزن رو درست میکنه

امپرور در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:

در پاسخ به ناشناس
سلام من یه نسخه از کلیات سعدی دارم که با چیزی که در این قسمت گنجور اومده کاملاً مطابقت داره و تصحیح کننده هم هیچ حاشیه ای در مورد اینکه ممنکه به جای "درگهت" کلمۀ "درگهش" بوده نیاورده. به نظر من متن گنجور درسته

امپرور در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:

سلام در این شعر در بیت چهارم "روی" درسته یا "روزی"؟

امپرور در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

راستی یه سوال مهم در مصراع اول بیت اول این غزل "رو" درسته یا "ران" منکه خودم یه کلیات سعدی داشتم توش نوشته بود « ای ساربان آهسته رو » ولی اونجوری که بعضیا گفتن و به نظرم خودمم باید "ران" باشه تا هم جناس بشه و هم شعر خوش آهنگ تر بشه اگه کسی واقعاً میدونه کدوم کلمه درست تره بهم اطلاع بده

امپرور در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

به نظر من غزل« در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم...» و یا غزل « سخن عشق تو بی آنکه بر آید به زبانم...» از این غزل قشنگ تر هست

امپرور در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تضمین قطعهٔ سعدی:

سلام
مصیب مهر آشیان مسکنی اگه میشه ادامه شعر رو هم توی یه حاشیه بنویس

صفایی در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

به عنوان یک کفترباز کهن با سابقه خروس بازی با هفت مواققم.خروسهای روستای ما که منتظر قوقولی قوقوی هم میمانند.

نادر.. در ‫۸ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۴:

پوریای عزیز..
آیا شما می دانید چرا ختم نبوت شد و نبی زمان نداریم؟..

۱
۳۳۳۵
۳۳۳۶
۳۳۳۷
۳۳۳۸
۳۳۳۹
۵۵۴۷