افتخاری در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:
در بوستان شادی هر کس گلی بچیند
آن گل که نشکنندش در بوستان من کو
nabavar در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
گر من از سنگ ملامت روی برپیچم زنم
جان سپر کردند مردان ناوک دلدوز را
نه دوست عزیز ، شایق جان ، آن غزل در مورد شاهدان است نه زنها
اینان مگر ز رحمت محض آفریدهاند
کآرام جان و انس دل و نور دیدهاند
گر شاهدان نه دنیی و دین میبرند و عقل
پس زاهدان برای چه خلوت گزیدهاند
مغلطه نفرمائید
افشین در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۰:
این شعر زیبا شاهکار حضرت سعدی هست، فقط خواستند قدرت به رخ بکشند. نازنین زبانی در عین محتوای سنگین و سرشار.
امیررضا در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:
به زبانی که ندانند به جز سوختگان
میکند شمع بیابانی ز سر سوز و نیاز
به نظرم به جای "بیابانی" باید "بیانی" آورده میشد.
امیر در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:
دوستانی که میگن در بعضی از تصحیح ها در بیت هشتم به جای کلمه دامن کلمه ی ساعد آمده به عرض میرسانم که در تصحیح علامه قزوینی که معتبرترین تصحیح است و تقریبا تصحیح مرجع به حساب میاد کلمه ی دامن آورده شده که نسبت به کلمه ی ساعد منطقی تر و عقلانی تر هست چون بعد حضرت حافظ میفرمایند سیمین ساق از آنجا که دامن روی پا و ران و ساق را میپوشانذ و ساق ساقی به چشم شاعر آمده لیکن کلمه ی دامن منطقی تر است
khayatikamal@ در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶۸:
9653
میلاد در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱ - پادشاهی ضحاک تازی هزار سال بود:
جناب ابراهیم واقعا از حاشیه ای که نوشتید لذت بردم
دوستانی که خرده می گیرند اول گوشه چشمی به عقاید و کتب مربوط به عقاید خود بندازن تا متوجه بشن که در مقدس ترین اون ها هم بدترین نوع از فحاشی ها و حرمت شکنی ها و ناسزاها به مخالفان نسبت داده شده
حال جناب ابراهیم بسیار شایسته تر و نجیب تر از اون کتاب ها نظر خودشون رو اعلام کردن و من به عنوان یک هموطن از خوندن نظر ایشون واقعا لذت بردم.
دلیرپور در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱ - آغاز:
من این داستان را در موبایل مطالعه کردم وحشتناک غلط تایپی دارد تقریبا در تمام صفحات. اگر اصلاح نشده نیاز به باز نگری دارد
دلیرپور در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲:
بیت آخر: باز گویم نه، در این واقعه حافظ تنهاست
حافظ را به جرم عشق محاکمه می کنند و از هم دستانش می پرسند و او جواب میدهد در مصرع دوم قاضی می گوید که ما مدارک داریم که هم دستانی داری و آن بسیار دگر کو که مصرع دوم :
غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر. آنها ظرفیت نداشتند و نابود شدند و تنها مرد عشق حافظ است
دلیرپور در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان...
ای که با زلف عنبرینت صورتت را پوشانده ای همچو زلفت مرا پریشان نکن
در مورد دکران نقل است که پرنده ای است با مار دوستی کند بر درختی نشیند و داد و فریاد کند پرندگان دیگر به گمان این که گرفتار شده دور او جمع شوند و ناگهان شکار مار شوند. این نقل از پیرمرد های قدیمی است درجنوب این پرنده را دکرون یا دکلون گویند
همایون در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۸:
فرق عارف حق با بقیه : خاطر عارف یکپارچه و دور از پریشانی است
عارف راه خود را میرود و راه او نیزاورا بخود راهبری میکند
عاف همیشه احساس سیری میکند
عارف کامل به زیارت کعبه نمیرود و خدا را در آسمان نمی جوید
عارف شاد است آزاد است و با شیطان هیچ معامله ای ندارد
عارف زنده است و با جهان یکی است و احساس یگانگی میکند
ازشاد ترین غزل های رجزی سماعی
فرخ مردان در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۰۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مراثی » در مرثیهٔ عز الدین احمد بن یوسف:
@غزل: درود بر شما. فکر کنم درست خوندی مصرع دوم رو.
همیرضا در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » در نیایش خداوند » بخش ۱ - سرآغاز:
بیت اول در یکی از نسخهها -بنا به نقل شادروان فروغی- و گویا در تصحیح شادروان غلامحسین یوسفی چنین است:
به نام خدایی که جان آفرید
سخن گفتن اندر زبان افرید
در متن فروغی در بیت 56 به جای دیدهها «دیدها» آمده (که به همان صورت نقل شده) و در بیت 63 به جای پردهها «پردها» آمده.
متین در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی:
"عشقی که نه عشق جاودانیست
بازیچه شهوت جوانیست"
این بیت دالّ بر این مطلب هست که عشق مجنون به لیلی فراتر از عشق های زمینی تعریف می شود. اصولا عشق به جنس مخالف، زاییده نیاز کوتاه مدت انسان برای خاموش ساختن غریزه همسرگزینی است. لذا نظامی در همین شعر که از عشق سخن گفته این بیت را هم در انتها آورده است.
محمد در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود:
آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پرده است بر درگاه جان که مصرع نخست آن ترجمه این سخن پیامبر (ص) است : المرء مخبوء تحت لسانه
نادر.. در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱:
چو لطف باده کند جلوه در رخ ساقی
ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید..
نادر.. در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۴ - منازعت امرا در ولی عهدی:
حامد عزیز..
ضمن سپاس از مطالبی که نوشته و به اشتراک گذاشته اید، در مورد نوشته آخرتان گله کوچکی داشتم و نوشتم .. اما پس از بازبینی، درج نگردید..
راه ارتباطی دیگری با شما دوست عزیز نیافتم..
نادر.. در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۵ - قصهٔ فرزندان عزیر علیهالسلام کی از پدر احوال پدر میپرسیدند میگفت آری دیدمش میآید بعضی شناختندش بیهوش شدند بعضی نشناختند میگفتند خود مژدهای داد این بیهوش شدن چیست:
بله .. کاملا
توضیحات مختصری دادم که بازبینی خواهد شد و ..
نادر.. در ۸ سال قبل، پنجشنبه ۱ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲۵ - قصهٔ فرزندان عزیر علیهالسلام کی از پدر احوال پدر میپرسیدند میگفت آری دیدمش میآید بعضی شناختندش بیهوش شدند بعضی نشناختند میگفتند خود مژدهای داد این بیهوش شدن چیست:
بله! همینطور است..
بسیار خلاصه بگویم: در علم ریاضی "انتگرال" به معنی شکل اولیه تابع است.. شکل منفک نشده که به نوعی، مجموع را تداعی میکند.. علامت آن هم یک S کشیده شده (به صورت عمودی) است حرف اول کلمه sum .. و همانطور که پیشتر گفتم انتگرال گیری به معنی رسیدن به شکل اولیه و جمع بندی شده اجزاء کنار هم و بی نهایت کوچک است ..
عملکرد معکوس انتگرال را "مشتق" می گویند..
امید در ۸ سال قبل، جمعه ۲ تیر ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶: